به گزارش پارس نیوز، 

اولین کار شما در جشنواره تئاتر فجر سال 1366 هم یک کار کاملا اجتماعی بود. به نظر می‌رسد که در تئاتر به دنبال دغدغه‌های اجتماعی هستید که این روزها جایش به شدت در تئاتر ایرانی خالی است.

وقتی بچه بودم حول و حوش سال ۱۳۵۷ در یک تئاتر بازی کردم که آن هم یک اثر اجتماعی بود. در کوچه‌های خرم‌آباد اجرا رفتیم. مسعود رایگان که الآن هم مشغول کار هستند در آن زمان کارگردان این اجرا بودند. پیوسته تا سال ۱۳۶۴کار کردم. خدا رحمت کند آقای حسین شیدایی را که او هم یک کار اجتماعی داشت و درونش بازی می‌کردم. خانم بزرگوار ایشان هم که او هم به رحمت خدا رفتند هم یک کار اجتماعی روی صحنه بردند. همان‌طور که شما گفتید از سال ۱۳۶۶ مشغول کارگردانی نمایش‌های اجتماعی بوده‌ام تا امروز. به طور کلی ۵۴ تئاتر اجتماعی در کارنامه من موجود است.

شاید یکی از مشکلات اساسی تئاتر امروز ما عدم توجه به مسائل روز اجتماعی مردم خودمان باشد. بیشتر اجراها به سوی مونولوگ، نمایشنامه‌های ترجمه شده معاصر غربی و نمایش‌های روشن‌ُفکری و خنثی رفته‌اند. نظر شما چیست؟

گاهی اوقات دچار سانتی‌مانتالیسم (نوعی احساسات‌‌گرایی که با موقعیت موجود تناسبی نداشته باشد) هنری می‌شویم. بنابراین دنبال پز دادن می‌رویم و از مسائل روز اجتماعی دوری می‌کنیم. هر چند که هر هنرمندی نسبت به فضای اجتماعی خود یک تحلیلی دارد؛ او تلاش می‌کند که اجتماع، سیاست و فلسفه موجود فضای زندگی خودش را نشان بدهد. اما، اینکه باید موضوعات اجتماعی در اثر هنری جلوه داشته باشد به نوعی یک رسالت است؛ من هم تلاش کردم که این رسالت اجتماعی را پی بگیرم.

آیا با اجرای تئاتری مانند «یک دقیقه و سیزده ثانیه» می‌توان امیدی به حل معضلات اجتماعی داشت یا اجرای چنین آثاری تنها جنبه آگاهی‌بخشی به مردم دارد؟

در اجرای یک تئاتر با چهار سطح متفاوت روبه‌رو می‌شویم. سطح رفتاری، سطح آیینی (ritual) یا نگاه آیینی، سطح دانش و سطح تجربه. تئاتر تاثیر خودش را در تمام این سطوح می‌گذارد. این چهار سطح در یک کار هنری موجود است و کاری می‌کند که مخاطب پس از اینکه از سالن نمایش بیرون آمد با تغییر در رفتار، زاویه دید ویا فکر مواجه شود. برای تماشاگر سوال هم ایجاد می‌کند. یک تئاتر می‌تواند منشا سوالات گوناگون بشود. امکان دارد که تماشاگر بعدها به سوی پیدا کردن پاسخ سوالاتش برود. این مخاطب می‌تواند به نتایج خودش در مواجه با این سوال‌ها برسد. تئاتر هنر بسیار تاثیرگذاری است. تئاتر صدای مردم بی صداست.

گویا یک پژوهش دو ساله را برای اجرای نمایش خود انجام داده‌اید.

بله. حدود ۱۴، ۱۵ سال است که در فضاهای اجتماعی‌ و «NGO» (سازمان‌های مردم‌نهاد) فعالیت دارم. کارهای کوچکی هم انجام داده‌ام. خلاصه در این فضا با پدیده‌ای به اسم زنان کارتن‌خواب‌ به خوبی آشنا شدم. در همین حین با ۵۳ زن کارتن‌خواب هم گفت‌وگو کردیم. از این گفت‌وگوها دو نمایشنامه بیرون آمد. یکی از آنها همین نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» است که شاهدش بودید. نمایش دیگری هم در دست اجرا داریم که نامش «عاشقانه‌های خیابان» است. اگر بتوانیم سال دیگر این نمایشنامه را اجرا می‌بریم. یک فیلمنامه هم در حال نوشتن است. به لطف خدا اگر بشود این فیلمنامه را هم جلوی دوربین خواهیم برد. یک تیم در کنار یک فیلمنامه‌نویس قدرتمند و مشهور در حال نگارش آن هستند. ان‌شالله بعدا خبرهای تکمیلی این فیلم را عنوان می‌کنیم.

تئاتر «یک دقیقه و سیزده ثانیه» در بعضی مواقع از بستر «رئالیستی» وارد فضای «ملودرام» می‌شود. حتی برخی تماشاگران متاثر می‌شوند و اشک می‌ریزند. آیا هدفمند این کار را کرده‌اید؟ یا خصوصیات اخلاقی تماشاگران باعث تغییر لحن می‌شود؟

تئاتر «یک دقیقه و سیزده ثانیه» از تئاتر «فضا» پیروی می‌کند. یعنی تلاش این تئاتر این است که برای «mood» (حال و هوا)، «atmosphere» (فضا)، «stage» (صحنه نمایش) و «matrix» (ماتریکس یا محیطی که چیزی در آن رشد می‌کند) طراحی داشته باشد. در واقع، برای فضای درونی، فضای کالبدی، فضای بیرونی و فضای ذهنی تماشاگر طرح و برنامه داریم. با توجه به اینکه برای این فضاها برنامه‌ریزی داریم با استفاده از شش زاویه شناختی: حسی، احساسی، عاطفی، منطقی، فلسفی و تمثیلی سمت تماشاگر می‌رویم. این نوع از تئاتر هر جایی که نیاز داشته باشد تا از هر نوع سبک و گونه‌ نمایشی استفاده کند. بنابراین این تئاتر از چارچوب‌های گذشته کلاسیک فراتر است. دلیلش هم این که ممکن است در برخی مواقع از حس و گاهی اوقات از منطق تماشاگر یا چیزهای دیگر استفاده کند.

شما بیش از ۵۴ کار تئاتر را در طول این سال‌ها انجام داده‌اید. به نظرتان در این سال‌ها چه چیزهایی در تئاتر ما تغییر کرده است؟ آیا این روزها تئاتر ما شرایط خوب یا بدی دارد؟

فضای کنونی تئاتر کشور شایسته هنرمند ان این عرصه نیست. یک تئاتری معمولا معرفت‌اندیش و فلسفه‌گراست. در واقع، چیزی که در قاموس تئاتر موجود است مربوط به توسعه فکری می‌شود. اگر کشوری از این هنر که برای توسعه فکری است، بهره بگیرد، مطمئنا مردم فرهیخته‌ای خواهد داشت. این جایگاه هنوز که هنوز برای تئاتر کشور محقق نشده است. توجه داشته باشید که تئاتر ایران، تئاتری دیرپا، عمیق و قدرتمند است. عوامل و عناصر تئاتری ما از بهترین‌های دنیا است. با این وجود هنوز تئاتر در جایگاه حقیقی خودش قرار نگرفته است. بخشی از این اتفاق، به سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری برمی‌گردد؛ بخش دیگر هم به جامعه تئاتری برمی‌گردد. تئاتری‌ها باید بیشتر قدر خودشان را بدانند.

سابقه مدیریت در «رادیو جوان»، «رادیو نمایش»، «رادیو تهران» و... را هم در کارنامه خودتان دارید. آیا باز هم در این رسانه فعالیت می‌کنید؟ به عنوان یک شنونده به رادیو گوش می‌دهید؟ برخی اعتقاد دارند که شبکه‌های رادیویی به طور خاص «رادیو نمایش» افت کرده است. نظرتان چیست؟

این روزها به عنوان کارشناس به رادیو به سر می‌زنم، گاهی هم مشاوره می‌دهم. دوستان تئاتری کشور لطف کردند و من را به عنوان مدیر عامل خانه تئاتر انتخاب کردند. بنابراین باید با آقای حمید شاه‌آبادی [معاون صدای رسانه ملی] همکاری خوبی داشته باشیم. به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر معتقدم که باید همکاری خوبی با «رادیو نمایش» داشته باشیم تا این رسانه روز به روز بارورتر بشود. حتی باید گسترش این شبکه بیشتر هم بشود. البته، این روزها به «رادیو نمایش» گوش نمی‌دهم. بیشتر شنونده «رادیو قرآن»، «رادیو پیام»، «رادیو آوا» و برخی اوقات هم شنونده «رادیو جوان» هستم.

 


انتهای پیام/