به گزارش پارس به نقل از عصر ایران، حسن روحانی دیشب در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه ۲، فراتر از حد انتظار ظاهر شد و بی تردید موفق شد امید را به میان جمع قابل توجهی از نیروهای اجتماعی دموکراسی خواه جامعه ایران بازگرداند.

پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، کسانی که خواهان تغییر وضع موجود بودند، آشکارا دچار دلسردی و ناامیدی شدند. مشکلات جامعه ایران در شرایط کنونی به گونه ای ست که تا پیش از رد صلاحیت هاشمی، کمتر کسی از تحریم انتخابات دم می زد. حتی اپوزیسیون خارج از کشور نیز در فضای پرامید ناشی از کاندیداتوری هاشمی، ترجیح داد سکوت کند و با دمیدن نا به هنگام در بوق تحریم انتخابات، موقعیت خودش را نزد دموکراسی خواهان امیدوار شده داخل کشور، تضعیف نکند. اما پس از رد صلاحیت هاشمی، فضای مساعدی برای تحریم کنندگان انتخابات شکل گرفت تا به سود تز تحریم، استدلال کنند.

با این حال درخشش حسن روحانی در برنامه دیشب شبکه ۲، چنان محسوس بود که بلافاصله پس از پایان برنامه، فضای مثبتی به سود وی در شبکه های اجتماعی اینترنتی شکل گرفت. بسیاری از کسانی که پس از رد صلاحیت هاشمی دیگر رغبتی به اظهار نظر درباره انتخابات ریاست جمهوری نداشتند، دیشب پُست های فیس بوکی خود را به تحسین حسن روحانی اختصاص دادند.

روحانی در برنامه دیشب، چند ویژگی مثبت چشمگیر داشت. نخست اینکه، فارغ از محتوای کلامش، بسیار خوب حرف زد. موجز و سریع سخن می گفت با ادبیاتی قابل قبول.

دوم اینکه، بدون همراه داشتن حتی یک برگ کاغذ، آمارهایی دقیق ارائه کرد و نشان داد که حافظه ای قوی دارد.

سوم اینکه، در کنار انتقادات پخته و موجز از سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد، صدا و سیما را نیز با رویی خوش ولی با کلامی برّنده، به زیر تیغ انتقاد کشید. او در مقام تاکید بر اهمیت عدالت و توصیف بی عدالتی های راه یافته در عملکرد دولت احمدی نژاد، مفصلاً به بی عدالتی نهادینه شده در صدا و سیما نیز پرداخت و تبعیض های اخلاقاً غیرموجه این سازمان در برخورد با نیروهای سیاسی موجود در جامعه ایران را نیز گوشزد کرد.

چهارم اینکه، روحانی دیشب نشان داد که سیاستمدار هوشمندی ست و می داند که در حین بحث و تبلیغ، بر کدام نقاط موثر باید انگشت تاکید نهد. مثلاً وقتی به درآمد سه هزار میلیارد تومانی ناشی از کارآفرینی در کشور اشاره کرد، سریعاً به آشنابودن رقم سه هزار میلیارد تومان برای مردم هم اشاره کرد و فساد مالی دوران احمدی نژاد را با زیرکی ای آمیخته به طنز، به یاد آورد. و یا وقتی در مذمت تندروی های دو جناح موجود در کشور سخن می گفت، نه فقط به اردوکشی خیابانی پس از انتخابات، بلکه به حصرِ پس از انتخابات نیز اشاره کرد.

پنجم اینکه، روحانی در مقام انتقاد از سیاست های اقتصادی احمدی نژاد، بر نکاتی بسیار تاثیرگذار دست نهاد. مثلاً تورم زیر ۳ درصدی در عربستان سعودی را با تورم ۳۰ درصدی در ایران مقایسه کرد. و یا میل دولت احمدی نژاد به صدقه دادن به ملت ایران را در کنار سفر چندین میلیارد تومانی مسئولان این دولت به نیویورک، به بهانه حضور احمدی نژاد در اجلاس سالانه سازمان ملل مطرح کرد و با این مقایسه هوشمندانه، تاثیر روانی چشمگیری بر مخاطبانش بر جای نهاد.

روحانی دیشب نشان داد که در این انتخابات می تواند نماینده مطالبات طبقه متوسط جامعه ایران باشد. او درباره مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور همان نقدهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی بر" وضع موجود" را بیان کرد. اگر چه در سیاست نمی توان صرفاً بر مبنای سخنان رجل سیاسی عمل کرد و شخصیت و موقعیت آنها را نیز باید در نظر گرفت، ولی به نظر می رسد که حسن روحانی در کنار سخنان معقول، با توجه به ملاحظات و مطالبات هواداران جبهه اصلاحات، می تواند گزینه ای قابل اعتنا باشد.

او دیشب یادآور خاتمیِ سال ۷۶ بود. همانند خاتمی، و حتی شاید کمی بهتر از او، سریع و فصیح حرف می زد و همانند او لبخندهایی می زد که برای اقتدارگرایان احتمالاً لبخندهایی اعصاب خردکن بود!

اینکه تک تک شهروندان طالب آزادی های بیشتر و شرایط اقتصادی مطلوب تر در این انتخابات رای دهند یا نه، تصمیمی ست بر عهده خود آنها. نه کسانی که رای می دهند" خائن" اند نه کسانی که رای نمی دهند. رای دادن جزو حقوق شهروندان است، بنابراین، هواداران ریاست جمهوری حسن روحانی بی آنکه نیاز باشد از موضعی طلبکارانه دیگران را به رای دادن فرابخوانند، می توانند این نکته ساده را به تحول طلبان داخل و خارج کشور یادآور شوند که رای به حسن روحانی مبتنی بر همان استدلال بنیادینی ست که قرار بود مبنای رای به هاشمی باشد.
اگر قرار بود هاشمی رئیس جمهور شود تا جریان راست رادیکال از قوه مجریه کنار گذاشته شود و کارآمدی و عقلانیت دولت افزایش یابد و فشارهای ناشی از کج مدیریتی های داخلی و تحریم های خارجی بر اقشار گوناگون جامعه ایران کاهش یابد، حال که دیدگاههای کلان حسن روحانی در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی همانند هاشمی و خاتمی است، بدیهی ست که او نیز می تواند کاندیدای نیروهای اجتماعی تحول طلب و دموکراسی خواه جامعه ایران در این انتخابات باشد.

بی تردید دیشب اگر هاشمی رفسنجانی به جای حسن روحانی در شبکه ۲ سیما ظاهر شده بود، این همه جذاب و موثر حرف نمی زد. بیان شیوا و سیمای زیبا در کنار قوت حافظه و سرعت ناطقه، حسن روحانی را کاندیدایی مستعد به اجماع رساندن اصلاح طلبان نشان داد!

از آن سو نیز هیچ بعید نیست که در هفده روز آینده، یک دو تن از نامزدهای اصولگرا به نفع گزینه اصلی این جناح کنار بروند تا دست هاشمی رفسنجانی همچنان از دامان دولت کوتاه بماند و زحمات هشت ساله جریان راست رادیکال، در اثر نقش آفرینی یک ماهه یار غار هاشمی بر باد نرود.