آخر و عاقبت ما
اوضاع این روزهای کشور و اخبار مختلف فضای مجازی و دغدغه ی ترند شدن و داغ شدن یک هشتگ خاص برای چند روز و فروکش کردن آن و درگیر یک بازی جدید شدن و ادامه دادن این دور را که می بینم، یاد آن روزهای جعفر آقا می افتم.
به گزارش پارس نیوز - جعفر آقا، همسایه ی خانه ی قدیمی ما، به خاطر بیماری قند، زودتر از موعد بازنشسته و خانه نشین شده بود. اگرچه وضعیت مالی خوبی نداشت، اما سراغ کار دیگری هم نمی رفت. از موقعی که بیکار شده بود، به زمین و زمان گیر میداد و از هرچیزی، ماجرایی درست می کرد. بهانه هایی که تا چند روز همه ی خانواده اش و گاهی اوقات همسایه ها هم درگیر آن بودند. هیچ وقت معلوم نشد که این ماجراها چطور شروع می شد و چطور خاتمه پیدا می کرد.
اوضاع این روزهای کشور و اخبار مختلف فضای مجازی و دغدغه ی ترند شدن و داغ شدن یک هشتگ خاص برای چند روز و فروکش کردن آن و درگیر یک بازی جدید شدن و ادامه دادن این دور را که می بینم، یاد آن روزهای جعفر آقا می افتم.
در دوره ای که اوضاع اقتصادی اصلاً جور نیست و وضعیت فرهنگ به واقع، ناجور است؛ علی القاعده باید رفتار مردم به گونه ای دیگر باشد. اما همین مردمی که شرایط مالی مناسبی ندارند و شرایط تحریمی و اوضاع بدِ فرهنگی شان باید آن ها را ترغیب به یادگیری بیشتر و فعالیت های سودآور اقتصادی کند؛ درگیر روابط عاطفیِ فلان سلبریتی و عکس لو رفته ی این و آن هستند و در بهترین حالت، دارند در خصوصِ بهمان مسأله ی سیاسی (که در صحت آن هم تردید هست) رگِ گردن برجسته می کنند و روزها و هفته ها در مورد آن جدل می کنند و بعد از کلی بد و بیراه، خسته و کوفته از این کارزار مجازی، سراغ سوژه دیگری می روند و دوباره روز از نو، روزی از نو.
بعد هم نچ نچ کنان به همین وضعیت جامعه با نگاه انتقادی می نگرند که چه بودیم و چه شدیم؟!
و با چاشنی اشعار فردوسی و بالیدن به کوروش کبیر، همه ی تقصیرات را به گردن «دیگری» می اندازند و دوباره کارشان را از سر می گیرند.
جا دارد؛ مردمی که ریز و درشتشان را با کشورهای پیشرفته قیاس می کنند؛ در این فقره هم، مقایسه ی رفتاری با کشورهای پیشرفته داشته باشند. شاید آنوقت بتوانند به سرانجامی بهتر از عاقبت همسایه ی ما برسند.
ارسال نظر