قتل به خاطر ارثیه!
مردی که به خاطر ارثیه پدری با برادرش درگیر شده و اشتباهی مادرش را به قتل رسانده است، با درخواست خواهران و برادرش به قصاص و حبس محکوم شد.
متهم که پیش از این در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده بود، درحالی که به شدت گریه می کرد ادعا کرد قصدی برای کشتن مادرش نداشت و اصلا متوجه نشد چطور چاقو به مادرش برخورد کرد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و با توجه به شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات متهم شد.
در ادامه اولیای دم که خواهران و دو برادر متهم بودند، در جایگاه حاضر شدند. یکی از برادران متهم گفت شکایتی ندارد و رضایت بی قیدوشرط می دهد اما سایر اولیای دم درخواست قصاص کردند. برادری که متهم با او درگیر شده بود، وقتی در تریبون قرار گرفت، در توضیح روز حادثه گفت: برادرم با ما اختلاف داشت و فکر می کرد من ارثیه پدری را درست تقسیم نکرده ام. روز حادثه به خانه مادرم رفته و شیشه ها را شکسته بود. وقتی متوجه این موضوع شدم، به خانه مادرم رفتم تا به مادرم کمک کنم. وقتی رسیدم، برادرم به سمت من حمله کرد و من هم با چوب ضربه ای به او زدم تا بتوانم جلوی حمله هایش را بگیرم اما در یک لحظه مادرم برای میانجیگری به سمت ما آمد و وسط ما قرار گرفت. یکدفعه دیدم مادرم روی زمین افتاد. من و برادرم هر دو خیلی وحشت کرده بودیم. برادرم بهت زده به مادرم نگاه می کرد و چاقوی خونی هم دستش بود. مادرم در جا جانش را از دست داد. برادرم اشتباهی چاقو را به مادرم زده بود و اینکه شوکه و درمانده به چاقو و جسم بی جان مادرم نگاه می کرد، کاملا مشخص بود که اشتباه کرده است. بااین حال من حاضر به گذشت نیستم و درخواست اجرای حکم قصاص دارم.
بعد از گفته های اولیای دم متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل مادرش را قبول کرد و گفت: مدتی بود همسرم قهر کرده و از خانه رفته بود. من دو پسر نوجوان داشتم و به خاطر آنها خیلی در عذاب بودم؛ بی کار هم شده بودم. وضع خوبی نداشتم. از طرفی ارثیه پدری داشتم که خواهران و برادرانم آن را درست تقسیم نکرده و زیادترش را برای خودشان برداشته بودند و کمی از آن را به من داده بودند. من سر این موضوع با آنها درگیری داشتم. روز حادثه هم به همین موضوع اعتراض داشتم. وقتی برادرم وارد درگیری شد، به سمت او چاقو کشیدم. اصلا نمی دانم چاقو چطور وارد پهلوی مادرم شد و او چطور کشته شد. من تا مدت ها نتوانستم مرگ مادرم را قبول کنم و همچنان فکر می کردم اشتباهی شده است.
متهم در پاسخ به این سؤال که آیا اعتیاد یا سابقه کیفری دارد، گفت: من نه اعتیاد داشتم و نه سابقه کیفری. چون بی کار بودم و اختلافاتی هم از مدت ها قبل به خاطر بعضی مسائل با همسرم داشتم، او من را ترک کرد. من از دوران نوجوانی تشنج می کردم و چون داروی تشنجم تمام شده و چند روز بود که نخورده بودم، به شدت عصبی و مضطرب بودم؛ به همین خاطر هم کارهایی که می کردم دست خودم نبود. من خودم را مستحق مرگ می دانم و درخواست دارم حکم قصاص را درباره من اجرا کنید، با اینکه اصلا متوجه نشدم چطور چاقو را به مادرم زدم اما مقصرم و درخواست دارم من را قصاص کنید. به شدت عذاب وجدان دارم و می خواهم هرچه زودتر این زندگی تمام شود و امیدوارم مادرم من را ببخشد.
متهم در ادامه گفته هایش درباره اینکه درحال حاضر فرزندانش کجا هستند، گفت: همسرم بعد از اینکه قهر و خانه را ترک کرد، به خانه پدرش رفت و حالا هم دو پسرم را پیش خودش برده است. تنها نگرانی من این است که بچه هایم آینده ای تلخ داشته باشند. خیلی برایشان دلواپس هستم. به جز آنها هیچ نگرانی ای ندارم؛ اگر مطمئن شوم که آینده خوبی دارند و کسی آنها را اذیت نمی کند، خودم را آماده مرگ می کنم و از خواهران و برادرانم درخواست دارم که حکم قصاص را درباره ام اجرا کنند. بعد از گفته های متهم وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و برای دفاع از متهم صحبت کرد و گفت: با توجه به اینکه متهم اشتباه کرده و اولیای دم هم می دانند که او به اشتباه چاقو را بر بدن مادرش وارد کرده و با توجه به اینکه قتلی که اتفاق افتاده خانوادگی است و متهم دو فرزند دارد که برادرزاده های اولیای دم محسوب می شوند، درخواست دارم موکلم مورد عفو قرار گیرد. سپس متهم یک بار دیگر در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و درحالی که به شدت گریه می کرد گفت: من نمی خواستم مادرم را بکشم و اصلا هم متوجه نشدم چطور چاقو وارد بدنش شد؛ درخواست دارم هرچه زودتر حکم را درباره من اجرا کنید.
در پایان هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود در پرونده به خاطر قتل مادرش به قصاص و به خاطر تخریب خانه به پرداخت خسارت و یک سال حبس محکوم کردند.
ارسال نظر