رکسانا را با طناب خفه و جسدش را در خیابان رها کردند
مرد افغانستانی که متهم است زن ایرانی را به قتل رسانده، هشت سال پس از بازداشت و با وجود برگزاری مراسم قسامه یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت.
مرد افغانستانی که متهم است زن ایرانی را به قتل رسانده، هشت سال پس از بازداشت و با وجود برگزاری مراسم قسامه یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت.
شهریور سال ۸۹ به مأموران پلیس خبر دادند جسد زنی جوان در خیابان رها شده است. با حضور مأموران در محل و انجام تحقیقات گسترده مشخص شد این زن با طناب خفه شده و وسایلش را کنار جسدش رها کرده اند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات هویت زن جوان مشخص و معلوم شد جسد متعلق به رکسانا ۳۲ساله است که در تهران تنها زندگی می کرد و از مدتی قبل به شیشه اعتیاد پیدا کرده بود و با مردان غریبه رابطه داشت. پلیس وقتی نشانی خانه زن تنها را یافت، متوجه شد خودرویی از چند روز قبل مقابل خانه این زن پارک کرده و کسی سراغ آن نیامده است. صاحب ماشین از روی پلاک خودرو شناسایی شد. مرد جوان گفت رکسانا را می شناخت و چند بار با او شیشه مصرف کرده بود اما نمی داند چرا این زن کشته شده است.
پلیس در تحقیقات بعدی چند مظنون دیگر را بازداشت کرد اما به نتیجه مطلوب نرسید تا اینکه دریافت قبل از پیداشدن جنازه زن جوان از موبایل یک مرد جوان به نام محمد بیش از ۳۰ بار با گوشی موبایل این زن تماس گرفته شده است. با این سرنخ محمد ۳۷ساله بازداشت شد اما منکر کشتن زن تنها شد و ادعا کرد دو دوستش به نام های گل آقا و عزیز در زمینه مصرف مواد مخدر با رکسانا در ارتباط بوده اند و به همین خاطر چندین بار از گوشی موبایل وی به رکسانا زنگ زده و او را کشته اند. با این ادعا ردیابی متهمان آغاز شد اما ردی از آنها به دست نیامد و محمد ادعا کرد آنها به افغانستان گریخته اند. درحالی که اولیای دم شناسایی نشده بودند، مدارکی علیه محمد به دست آمد و وی در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست دادستان به قصاص محکوم شد.
اما این حکم در دیوان عالی کشور تأیید نشد و دیوان عالی کشور اعلام کرد باید تحقیقات زیادتری برای شناسایی اولیای دم انجام شود؛ ضمن اینکه دو متهم فراری هم باید دستگیر شوند و مورد بازجویی قرار بگیرند. پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه ارسال شده بود که زنی به دادگاه مراجعه کرد و مدعی شد مادر رکساناست. وی گفت: من، همسر و پسرم در شرق کشور زندگی می کنیم. رکسانا ۱۰ سال قبل ازدواج کرد و به تهران آمد اما یک سال بعد وقتی به خانه ما آمد، گفت از همسرش جدا شده است. از او خواستم برای زندگی پیش ما بماند اما قبول نکرد و سرخود به تهران برگشت. به همین خاطر من در این مدت هیچ خبری از او نداشتم. تا اینکه از اداره ثبت احوال با پسرم تماس گرفتند و گفتند رکسانا چند سال قبل در تهران کشته شده است.
حالا من حاضر به گذشت هستم و از قاتل دخترم فقط دیه می خواهم. این زن عکسی را به دادگاه ارائه داد و مدعی شد این عکس خودش و دخترش رکساناست. بررسی عکس ارائه شده از سوی زن سالخورده نشان داد رکسانا دختر اوست. به این ترتیب پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت. پدر و مادر رکسانا درخواست دیه را مطرح کردند. سپس محمد به دفاع پرداخت و گفت: باور کنید من زن جوان را نکشتم. دوستانم از موبایل من بارها با او تماس گرفته بودند و به همین خاطر من دستگیر شدم. در پایان جلسه قضات دادگاه پرونده را لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند. چون اولیای دم نتوانستند ۵۰ نفر از بستگان نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند، قسم را به متهم واگذار کردند.
به این ترتیب محمد ۵۰ بار سوگند بی گناهی یاد کرد و از اتهام مشارکت در قتل عمدی تبرئه شد. در پایان جلسه قضات دادگاه حکم پرداخت دیه از صندوق بیت المال به اولیای دم صادر کردند. این حکم نیز در دیوان عالی کشور تأیید نشد. قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند چون به احتمال زیاد قتل از سوی سه متهم و به صورت مشارکتی رخ داده است باید دو متهم فراری نیز شناسایی و دستگیر شوند و سپس مراسم قسامه اجرا شود. هرچند تلاش برای پیداکردن دو متهم دیگر از سوی پلیس انجام شد اما به نتیجه نرسید تا اینکه روز گذشته متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت و گفت: دوستانم از ایران فرار کرده اند و من خبری از آنها ندارم؛ هشت سال است بی دلیل در زندان هستم و درخواست کمک دارم. با پایان جلسه رسیدگی قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
ارسال نظر