دلالی در فرهنگ!؟
کاسبان کتاب در نمایشگاه
هر ساله در نمایشگاه کتاب افرادی بنا به وظایف و اهدافی در نمایشگاه کتاب حضور می یابند و بسته به نوع فعالیتشان بدنبال امرار معاش و درآمدزایی هستند و یا به ارائه خدمات به غرفه داران مشغولند،به طور کلی خود کتاب در اولویت آنها نیست.
در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هر انتشاراتی برای جذب اهالی و مخاطبان جامعه هدف خود، غرفه هایش را ساماندهی کرده است، یکی دیوار خود را با تصاویری از دکتر شریعتی زینت داده و دیگری کتاب 'لاغری و چاقی در یک هفته' را بر روی میز مرتب می کند، درحال گذر از دالان پر هیاهوی غرفه ها بودم که جوانی با لبخند از من دعوت کرد؛ اپلیکیشن شارژ موبایل و پرداخت قبوض را بر روی موبایلم نصب کنم.
حسن غفاری مرد چهل ساله ای که در حوزه برنامه نویسی فعالیت دارد و نمایشگاه کتاب را بازار خوبی برای جلب مخاطبان و مشتریانش یافته با جدیت تمام بازدیدکنندگان نمایشگاه را به نصب اپلیکیشن مورد نظر خود ترغیب می کند؛ البته او نیز خود را اهل کتاب معرفی کرده و گوید: از اینکه مجبور است در این مکان فرهنگی فقط بر روی کار خود تمرکز داشته و از کتابها غافل بماند، اصلا خوشحال نیست.
حسن که سر و کارش بیشتر با دنیای فضای مجازی و دیجیتال است می گوید: من به طور معمول از طریق دانلود در اینترنت کتاب هایم را تهیه می کنم چون کتابهایی که به دنبالشان هستم مجوز چاپ قانونی ندارند و همچنین هزینه خرید کتاب برایم سنگین است.
فریده مولوی دختری 25 ساله است که در میان پرسش های پی در پی مراجعین تلاش می کند با آرامش محل غرفه ها را به افراد نشان دهد.
وی خود را فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته علوم و تکنولوژی بذر از دانشگاه شاهد با رتبه تک رقمی معرفی می کند که به گفته خودش از روی بیکاری به صورت پروژه ای در این نمایشگاه در بخش پاسخگویی به سوالات بازدید کنندگان مشغول به کار شده است.
مولوی که از نزدیک شاهد سلیقه دنبال کنندگان کتاب در نمایشگاه است، از استقبال گسترده مردم از کتابهای تاریخی و رمان خبر می دهد و می گوید: نام کتاب هایی که مردم بیشتر از من می پرسند در گوشه ای یاداشت می کنم و امیدوارم در روز آخر فرصت بازدید را به دست آورم و کتاب های مورد نظرم را بخرم.
'وقتی مردم دنبال یه کتاب خاص می گردن، کنجکاور می شم و دلم می خواد همون موقع پر بزنم و اون کتابو بخرم'
علی مرادی سربازی که کمتر از سه ماه است از اردبیل به تهران اعزام شده و در کنار ماشین پخش زنده صدا و سیما در حال نگهبانی است از ناتوانی اش برای ادامه تحصیل می گوید و از گفتن اینکه هیچ علاقه ای برای حضور در نمایشگاه ندارد، ابایی ندارد.
علی که تا دوم دبیرستان بیشتر درس نخوانده است از برادر تحصیلکرده بیکار خود می گوید و به این نتیجه رسیده که دانش و تحصیلات در موفقیت افراد تاثیر ناچیزی دارد و کسانی که ازموقعیت ویژه برخوردار نباشند برای پیدا کردن شغل موفق نخواهند شد به همین خاطر منتظر است تا بعد از اتمام دوران سربازی اش ،دستفروشی در بازار را ادامه دهد.
مریم حیدری زن 40 ساله ای است که در حال تبلیغ برای یک اپلیکیشن و مدعی توانایی برای یافتن شغل مناسب برای افراد است، درحالی که خودش سالهاست که از یک شاخه به شاخه دیگری می رود و هنوز موفق به یافتن شغل مناسب نشده است.
مریم می گوید که از روز اول در نمایشگاه حضور داشته اما هنوز هیچ کتابی را ندیده و نخریده است؛ او می گوید سال ها قبل چند کتاب خریده اما هنوز فرصت خواندن آنها را بدست نیاورده است.'خدا وکیلی تا کتابهای قبلیم رو نخونم حالا حالا یک ریال هم پول کتاب نمی دم'
وی دلیل نخواندن کتابهایش را درگیری های شغلی عنوان کرده و می گوید: شغل بازاریابی در ایران بسیار سخت است زیرا مجبورم بیشترین زمان در طول روز را به عنوان بازاریاب در خیابان ها سپری کنم و تنها فرصت پختن و خوردن غذا را در خانه دارم.
محمد بابایی دانشجوی ترم چهارم حسابداری است که با یک چرخ باری در حال حمل غذا است؛ وی می گوید: دانشجو هستم و به دلیل مشکلات اقتصادی زمانی که از طرف دوستی پیشنهاد خدمات به یکی از انتشارات شد قبول کردم و فرصتی است تا اگر وقتی بدست آوردم در میان کتابها نیز چرخی بزنم.
'همین چرخ هم که دستم گرفتم روزی هزار بار با اینو اون دعوا می کنم که پاتو تو کفش ما کردی'
بابایی از قیمت بالای کتابها گلایه دارد و نگران تامین هزینه های خرید کتاب های غیر دانشجویی خود است که بن کتاب به آن تعلق نمی گیرد.
کامران خوانساری یکی از اعضای حراست نمایشگاه است و به گفته خودش اولین بار و آخرین باری است که یک کتاب غیر درسی خوانده، کتاب «مردی که می خندد» اثری از ویکتور هوگو در هنگام نگهبانی در برجک سربازی بوده است، او مدعی است اکثر افرادی که از نمایشگاه خارج می شوند دست خالی هستند که معمولا برای تفریح و گذراندن وقت به اینجا می آیند. 'کتاب خواندن دل خوش و جیب پر پول می خواد آقا'
محسن آقابیگی پسر جوانی است با روی خندان لیوان های تبلیغاتی نسکافه ها را به دست مردم می دهد، او هم می گوید پس از فارغ التحصیلی از مهندسی صنایع یک کتاب هم نخوانده است.
این مهندس صنایع چند سالی در یک کارخانه کار کرده اما به دلیل حقوق کم تصمیم گرفته که در شرکت فروش نسکافه کار کند.از کارش راضی است اما نگران وضعیت آینده است که پول جای خود را به کتاب می دهد.
او می گوید کتاب خواندن انگیزه می خواهد و متاسفانه مردم پیشرفت خود را در کتاب خواندن نمی بینند، درحالی که در فضای مجازی مطالب روزمره از استقبال زیادی برخوردار است و به صورت سرگرمی مردم را مشغول کرده است.
شهرام صدر مردی 45 ساله که بر روی موتور آژانس نشسته و در حال مطالعه کتابچه راهنمای یکی از انتشارات است.وی روز گذشته برای دختر کودکش کتاب خریده است و به دنبال ایجاد علاقه کتابخوانی برای او است.
شهرام از نظام آموزشی کشور انتقاد دارد و می گوید: متاسفانه در مدارس برای دانش آموزان درمورد کتابخوانی فرهنگ سازی درستی نمی شود و من به همراه همسرم تلاش می کنیم در منزل فضایی برای فرزندانمان مهیا کنیم که کتابخوانی را در اولویت خود قرار دهند.
سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «نه به کتاب نخواندن» از تاریخ 12 اردیبهشت ماه در مصلای امام خمینی (ره) آغاز شده و شنبه 22 اردیبهشت ماه با معرفی برگزیدگان حوزه نشر به کار خود پایان خواهد داد.
فراهنگ** 9031** 1701
ارسال نظر