به گزارش پارس ، به نقل ازایسنا، اگر چه کشورهای مدعی تقریبا در تمام رشته های ورزشی حضوری قدرتمند دارند اما می توان ادعا کرد که مدال های درخشان شناگران نقش تعیین کننده ای در قهرمانی یک کشور در المپیک ایفا می کند. از این رو کشورهای توسعه یافته جهان برنامه ویژه ای برای مدال آوری در حوزه شنا دارند. اما به دلایل مختلف ایران از قافله موفقیت و مدال آوری در این رشته ورزشی مادر دور مانده است. موفقیت در شنا مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی است و کاملا به برنامه ریزی علمی و اصولی نیاز دارد. اما تغییر و تحولات پی در پی مدیریتی و همچنین فقدان برنامه های راهبردی مشخص در مدیریت این رشته ورزشی اجازه نداده تا شناگران ایران در میادین جهانی موفق باشند.

با این وجود جوانان مستعد ایرانی در گوشه و کنار کشور تلاش بسیار زیادی می کنند تا به تدریج پله های ترقی را طی کرده و موفق شوند. افشین عسگری رکوددار ۵۰ متر پروانه و آرشام میرزایی رکورددار ۱۰۰ متر آزاد دو تن از ملی پوشان ایران هستند که در میان موج های ناآرام شنای سال های گذشته امید زیادی به کسب سهمیه المپیک ریودوژانیرو و بهبود رکورد ملی دارند.

  برای بررسی وضعیت شنا و واکاوی دیدگاه رکوردداران شنای ایران، به گفت و گو با آن ها نشست.

*به عنوان یک قهرمان شنا از شرایط زندگی حرفه ای خود راضی هستید؟

عسگری: نه کاملا ولی خب، شرایطم بهتر از قبل شده است. من دانشجوی دانشگاه آزاد ساوه هستم و در رشته مهندسی برق قدرت درس می خوانم. محل سکونتم شهریار است و معمولا در کرج تمرین می کنم. زمانی هم که تیم ملی اردو داشته باشد در تهران کار را دنبال می کنم. شرایط درس خواندن من خیلی سخت است. اساتید دانشگاهم اصلا شناختی نسبت به شرایط تمرینی ام ندارند. نمی دانند که مجبور هستم در اردوها به سر ببرم. به خاطر همین از نظر درسی عقب مانده ام. به دلیل حضور در کلاس های درس هم معمولا از تمرین های تیم ملی جا می مانم. با این حال از نتایجی که در سال های اخیر گرفته ام راضی هستم.

بزرگترین دغدغه حال حاضر من برای آینده است. باید ببینم در سن ۲۳ سالگی درآمد سالیانه ام چقدر است. تا چه زمانی می توانم در لیگ برتر شنا کنم و از دنیای ورزش درآمد داشته باشم. حدود هشت سال است که به صورت حرفه ای شنا را دنبال می کنم. یادم می آید در ابتدا عاشق رشته هایی نظیر فوتبال و ورزش های رزمی بودم. اما به توصیه پدرم به شنا پرداختم و خیلی زود در این رشته پیشرفت کردم و به آن علاقه مند شدم. نسبت به سایر ملی پوشان دیرتر تمرینات خود را شروع کردم ولی به مرور هر سال پیشرفت کردم و به عرصه قهرمانی وارد شدم. خدارا شکر در سال های اخیر همواره بهتر شده ام.

شنا یک ورزش رقابتی است. وقتی مسابقه می دهی نفر کناری را می بینی. رقابت خیلی خاصی وجود دارد که من آن را خیلی دوست دارم. واقعا دوست دارم همیشه در رقابت باشم. این موضوع به من قدرت زیادی می دهد.

میرزایی: من متولد ۱۳۷۴ هستم. هشت سال است که ورزش حرفه ای شنا را دنبال می کنم. فعلا درگیر تحصیل در مقطع سوم متوسطه هستم. باید هم درس بخوانم و هم ورزش کنم. برای آینده من ادامه تحصیل خیلی مهم است. بعد از تعطیلات سال نو دیگر به مدرسه نرفتم. رضوانی (سرپرست فدراسیون) این امکان را فرآهم آورد که معلم در کنار اردوها به ما آموزش دهد. واقعا از او ممنون هستیم که برای نخستین بار در تاریخ اردوهای تیم ملی این کار انجام شد و قدری خیال ما آسوده شد. باید این موضوع جا بیفتد و نه فقط برای دو ماه بلکه برای ۹ ماه تحصیلی معلم کنار اردوها به شناگران آموزش دهد. بدین شکل خیلی به شناگران کمک می شود که با تمرکز و آمادگی بیشتر تمرینات خود را دنبال کنند.

من برای آموزش شنا به استخر رفتم و بعد در دوران مدرسه هفته ای یکی دو جلسه تمرین می کردم. به تدریج به این ورزش علاقه مند شدم. همین که در مدرسه می گفتند آرشام در تیم شناست انگیزه زیادی به من می داد. به تدریج در مسابقات مختلف منطقه ای، استانی و کشوری شرکت کردم و مقام آوردم. البته یک دوره خیلی کوتاه والیبال هم بازی می کردم اما بعد تنها به شنا پرداختم.

*در طول سال های گذشته نقطه اوج شما در ورزش حرفه ای کجا بود؟

عسگری: بین ۱۵ تا ۱۷ سالگی پیشرفت خوبی داشتم. البته اولین سالی که در مسابقات رده های سنی شرکت کردم نتایج خوبی نگرفتم. ولی از سال بعد پیشرفت زیادی کردم. اما هنوز خیلی مطرح نبودم. سال بعد در رده سنی عموم که شناگران خیلی آماده ای در المپیاد ایرانیان شیراز شرکت کرده بودند به مقام نخست دست پیدا کردم. شاید در آن مقطع زمانی بسیاری تعجب کردند شناگری که شناخته شده نیست با سن خیلی پایین اول شود. بعد از آن به اردوهای تیم ملی دعوت شدم. بعد از المپیک چین مسئولان فدراسیون تغییر کردند بعد از آن هم در زمان ریاست آیت اللهی در کرج تمرین می کردم.

میرزایی: تا قبل از سن ۱۴ سالگی در کرج با مربیان مختلف تمرین می کردم ولی برنامه منظمی که در مسیر قهرمانی باشد وجود نداشت. ما تمرین می کردیم ولی تقریبا تمرین ها الکی بود. بعد از ۱۴ سالگی مربیانی چون حشمت الله اجاق و محسن سمیع زاده به کرج آمدند. از آن به بعد برنامه ها تغییر کرد و برنامه های تیم ملی در کرج پیاده شد. در سن ۱۵ سالگی به مسابقات رده های سنی آسیا در اندونزی رفتم. خیلی از این موضوع راضی بودم. از آن پس همواره در اردوهای تیم ملی بودم و با خشایار حضرتی و محسن سمیع زاده کار کردم.

* شما برای رسیدن به سقف موفقیت ها چه نیاز دارید؟

میرزایی: شنا، ورزشی دیر بازده و سنگین است. یک شناگر باید دوره خیلی طولانی را تمرین کند تا به اوج برسد. در اوج ماندن یک شناگر خیلی سخت است. برای مثال در رشته ای نظیر فوتبال اگر تنها دو روز ورزش نکنید هیچ اتفاقی نمی افتد اما اگر در شنا دو روز تمرین نکنید خیلی عقب می افتید. باید در فدراسیون ثبات مدیریت باشد و برنامه ها به صورت روتین برگزار شود. باید مشخص شود که برنامه تیم ملی تا چهار سال آینده چیست. حالا در این بین برنامه بدنسازی و تغذیه و پزشکی و سایر موارد باید لحاظ شود. خیلی مهم است که فیزیوتراپ و روانشناس در تیم باشد. در حال حاضر وضعیت مالی و ارزشی قدری به هم ریخته است اما در صورت امکان، اردوهای خارجی نیز خیلی می تواند به موفقیت شناگران کمک کند. زمانی که شنای ایران در اوج موفقیت به سر می برد، همه درگیر اردوهای خارجی بودند. البته حالا هم می توان در داخل کشور شرایط را شبیه سازی کرد. وقتی تیم ملی در کشوری مثل کرواسی اردو می زند ناخودآگاه انگیزه دو چندانی پیدا می کند. شناگر به خود می گوید" برای چه کشورم مرا به این اردو فرستاده، پس باید تلاش کنم و از جان و دل مایه بگذارم تا بهتر شوم. "

عسگری: بیشتر درگیر آینده خود هستم که تا چند سالگی می خواهم شنا کنم. تا چه زمانی درگیر این ورزش خواهم بود. در مسابقات قهرمانی جهان ترکیه نفر اول ۵۰متر پروانه ۳۳ سال سن داشت. اکثر سن ها حدود ۲۸ بود. قبلا می گفتند در ورزش شنا بیشتر از ۲۳ سال کسی نمی تواند موفق باشد اما امروز تجربه نشان داده که اینطور نیست. فاصله تمرینی زیاد شده و هر چه سن فرد بالاتر می رود اگر فصل های تمرینی را به درستی طی کند، بهتر می شود. فعلا برنامه های تیم ملی در اولویت برنامه های من است. اما همیشه پیش خود فکر می کنم اگر ۳۳ سالگی سرانجام شنا را کنار گذاشتم چه چیزی از حاصل این ده سال زندگی برایم می ماند. ۱۲ سال زندگی من در اردوها گذشت پس از آن زندگی من چگونه باید بچرخد. باید حداقل حاشیه امنیت برای یک ورزشکار وجود داشته باشد تا بتواند با آسودگی تمرینات خود را دنبال کند.

بعد هم باید ثبات مدیریت داشته باشیم. معمولا سه ماه قبل از مسابقه اردوی تیم ملی تشکیل می شود اما بعد از مسابقه کار رها می شود، هر کس به شهرستان خودش برمی گردد. خواست تمرین می کند نخواست تمرینات را رها می کند. باید ثبات مدیریت در راس تیم های ملی وجود داشته باشد. باید اردوهای تیم ملی مستمر باشد. برنامه ریزی سه چهار ماهه جواب نمی دهد. باید از حالا برای المپیک ریودوژانیرو برنامه ریزی کنند. باید این اردو تا آن زمان به صورت مستمر ادامه داشته باشد.

در یکسال گذشته سه سرپرست در فدراسیون عهده دار مسئولیت بودند. این اصلا خوب نیست. باید مدیریت ثبات داشته باشد تا با برنامه ریزی کار پیش برود. ما اگر از الان برنامه ریزی کنیم قطعا حداقل دو ورودی المپیک می آوریم. به شرطی که ۱۲ ماه سال اردو داشته باشیم. صبح و عصر تمرین کنیم. پزشک و فیزیوتراپ و روانشناس می خواهیم. یک برنامه منظم تمرینی می خواهیم و از قبل باید مشخص باشد که در سال آینده به چه مسابقاتی می رویم.

دو هفته قبل از مسابقات جهانی مسافت کوتاه ترکیه از خبرگزاری ایسنا با من تماس گرفتند و گفتند شما قرار است که به مسابقات اعزام شوی، آیا آمادگی لازم را داری؟ . در آن زمان من خانه بودم. پرسیدم کدام مسابقات؟ اصلا خبر نداشتم. بعد با فدراسیون تماس گرفتم و متوجه شدم باید به ترکیه بروم و در مسابقات جهانی شرکت کنم. یعنی با این شرایط در فاصله ۲۰ روز به مسابقات جهانی آن هم از طریق یک خبرنگار فهمیدم باید در رقابت های جهانی شرکت کنم. با این شرایط رکورد هم زدم ولی اگر پیش از آن می دانستم قطعا نتیجه بهتری می گرفتم.

میرزایی: خب، حالا سخت است که آینده را پیش بینی کنم. ما ایرانی ها در بیشتر رشته های ورزشی مطرح هستیم. به نظرم باید حداقل در شنای آسیا حرفی برای گفتن داشته باشیم. تمام اهداف حال حاضر ما برای المپیک ریودوژانیرو است. ولی نمی گوییم که برویم در برزیل قهرمان شویم. فقط به سهمیه فکر می کنیم. با توجه به رکوردهای ورودی صرف گرفتن سهمیه برای ما کار بزرگی است. در ماده ۱۰۰ متر کرال سینه باید ۴۹ ثانیه شنا کنیم. این موضوع خودش کار بسیار سختی است. باید گام به گام تا المپیک پیش برویم. ابتدا مسابقات غرب آسیا بعد بازی های آسیایی و… باید هدف گذاری کنیم.

قرار است سه نفر به بارسلونا برویم. قبل از آن هم مسابقات کره جنوبی را داریم. این مسابقات دو هفته با یکدیگر فاصله زمانی دارند. انتظارم این است که تا خود بارسلونا روند رو به رشد خود را ادامه دهم. رکورد فعلی من در ۱۰۰ متر کرال سینه ۵۳ ثانیه است. رکورد ورودی المپیک حدود ۵۰ است. ۵۳ ثانیه را فقط بعد از یکماه تمرین ثبت کردم. با یکماه تمرین مستمر ۵۳ ثانیه رفتم. اگر یکسال تمرین کنم رکورد ۵۰ ثانیه را هم باید بزنم. اگر سهمیه المپیک را بگیرم دیگر نه شرمنده خودم شده ام نه شرمنده سایر افراد. بیشتر از همه چیز از شرمندگی می ترسم. من فکر می کنم بتوانم سهمیه بگیرم. از خودم می خواهم ۴۹ ثانیه شنا کنم. این برای شناگری که چهار سال تمرین داشته باشد هدف دوری نیست. سخت است اما غیر ممکن نیست. باید از نظر تغذیه و روانی آماده باشم.

*به نظر شما کار با مربیان مطرح خارجی چقدر به پیشرفت شنای ایران و تحقق اهدافتان کمک می کند؟

میرزایی: مربی خارجی خوب است ولی باید فردی بیاید که بداند ما چه می خواهیم. مربی خارجی هم آمد. یورگ وویت می گفت بین بازه زمانی چهار ساله هیچ انتظاری نداشته باشید. ما در ایران می خواهیم نتیجه هم بگیریم. ممکن است که شناگر با مربی خود رفاقت داشته باشد ولی این موضوع به بیرون از استخر بر می گردد. زمانی که مربی می گوید ساعت هفت و نیم صبح باید در استخر باشی، باید بروی. اگر هم دیر رفتیم اخطار گرفتیم. به هر حال وقتی اسم مربی خارجی می آید دست و پای همه شل می شود. همه می گویند که مربی خارجی آمد و ما با تمرینات او" مایکل فلپس" می شویم. اما خیلی وقت ها بر عکس می شود. یک مربی ایرانی که که در دوره های بین المللی آموزشی شرکت می کند و مدرکش را از فینا میگیرد چه فرقی با همتای خارجی خود دارد؟ چرا باید یک مربی خارجی بیاید ۳۰ میلیون در ماه بگیرد اما مربی ایرانی حقوق خاصی نگیرد. در حالی که یک مربی ایرانی فهم بهتری از شناگران ایرانی خواهد داشت. مربی ایرانی درک می کند که یک بازیکن ایرانی از نظر فرهنگی چه شرایطی دارد.

*رابطه شما با سایر ملی پوشان چطور است؟

عسگری: رفاقت داریم ولی کل کل هم می کنیم! کل کل خوب داریم. همین موضوع موجب رقابت سالم می شود. من در صدم ثانیه انرژی بیشتری می گذارم تا به جلالی نبازم.

میرزایی: من هم با همه رقیبانم کل کل دارم. فرقی نمی کند که چه کسی در چه ماده ای شنا می کند. من و افشین با هم به تیم ملی آمدیم و خیلی با هم رفاقت داریم ولی حالا با همه دوست شده ام. شنا خانواده خیلی کوچکی دارد. همه باید هوای یکدیگر را داشته باشیم. همه به هم کمک می کنیم. معتقدم نباید در شرایط فعلی برای شنا حاشیه بسازیم. ما در مقطعی نیستیم که حاشیه ها به ورزش کمک کند. شنا امروز شرایط فوتبال را ندارد. نباید حاشیه ای داشته باشیم.

*بسیاری از کارشناسان معتقدند رشته هایی نظیر شنا به دلیل اینکه همیشه در فضای استخر تمرین می کنند نیاز به یک ورزش مکمل دارند، شما چقدر ورزش مکمل یا تفریحی دارید تا از نظر ذهنی خسته نشوید؟

عسگری: می توانم بگویم که هیچ تفریحی نداریم. یک برهه زمانی زیر نظر حضرتی تمرین می کردیم. گه گاهی با او می رفتیم و فوتبال بازی می کردیم. خیلی مواظب بودیم آسیب نبینیم. اما قبل از المپیک پای محمد بیداریان نماینده شنای ایران در لندن پیچ خورد. پس از آن دیگر فوتبال بازی نکردیم. ورزش مکمل دیگری نداریم. فقط بدنسازی مربوط به شنا را دنبال می کنیم. برنامه ای برای پیاده روی کوه نوردی و یا دوچرخه سواری نداریم.

میرزایی: تفریحات سالم من با خانواده است. ورزش مکملی ندارم. خودم به دوچرخه سواری و کوه نوردی علاقه مند هستم. حقیقتا خیلی ورزش هایی مثل فوتبال را دوست ندارم. گاهی با پدرم کوه نوردی می کنم.

*آخرین روزی که خیلی ناراحت شدید، چه اتفاقی افتاده بود؟

عسگری: مرحله آخر لیگ دوست داشتم با رکورد ۵۷ پایین شنا کنم. فکر می کردم نمایش خیلی خوبی داشته باشم. ولی نشد. تمرینات خوبی نداشتم. در استخر ۲۵ متری کرج تمرین می کردم. شرایط بدی بود. دو هزار نفر در استخر بودند و یک ساعت و نیم بیشتر سانس نداشتیم و نمی توانستیم ۱۰ دقیقه بیشتر تمرین کنیم. کلا شرایطم در مرحله آخر لیگ خوب نبود.

میرزایی: آخرین بار قبل از سفر سال قبل به مالزی ناراحت شدم. ناراحتی ام از این بود که چرا سایر شناگران می توانند صبح و عصر روزی دو نوبت تمرین کنند ولی من به دلیل حضور در مدرسه نمی توانم صبح ها به استخر بروم. با این حال در مالزی ۵۰ متر را نسبتا خوب شنا کردم. می خواهم بگویم کسی که دوست داشته باشد تمرین کند ولی نتواند خیلی اذیت می شود.

*آخرین بار که خیلی خوشحال شدی چه اتفاقی افتاده بود؟

عسگری: روزی که در مسابقات جهانی رکورد خودم را جا به جا کردم خیلی خوشحال شدم. زمانی که در مرحله هماهنگی قبل از مسابقه قرار دارم قدری بیشتر از سایر مواقع استرس دارم. فکر می کنم این همه تمرین کرده ام و تک تک لحظه های تمرینی را در ذهنم مرور می کنم. خیلی از ساعاتی که دوست نداشتم صبح زود بیدار شوم بیدار می شدم و تمرین می کردم. از همه چیزم گذشتم و تمرین کردم و حالا بیشتر از همه خودم انتظار دارم رکورد بزنم. همه چیز به صدم ثانیه ها مربوط می شود. اگر ۱۰ صدم ثانیه دیر بپرم و فینیش بدی بزنم و دوبار حباب بزنم رکورد نخواهم زد. اگر خطا کنم حاصل یکسال تمرینم به باد می رود. همه این افکار قبل از مسابقه به سراغم می آید. بعد که پشت سکو می روم استرسم پایین می آید و تمرکز می کنم. خوشبختانه همیشه قبل از مسابقه تمرکز خوبی دارم. بعد هم که شیرجه می زنم فقط و فقط فکر سریع شنا کردن هستم.

میرزایی: هیچ گاه نشده که از حریفانم بترسم. حتی یکسری از شناگران خارجی را می شناسیم و با آن ها کل کل داریم. برخی دیگر را هم می شناسیم و تازه وقتی وارد آب می شویم شروع به کل کل می کنیم. خب، آمادگی ذهنی قبل از مسابقه داریم. من همیشه فکر می کنم از چیزی که در توانم هست بهتر کار کنم. زمانی که وارد آب می شوم به هیچ چیزی فکر نمی کنم مگر اینکه بخواهم قوی شنا کنم.

*دوست داریم قدری از موقعیت خود به عنوان قهرمانان شنای ایران در بین اعضای خانواده و دوستان بدانیم؟

میرزایی: در مدرسه همه کسانی که به صورت حرفه ای ورزش می کنند مورد توجه هستند. هر قدر هم بهتر کار می کنی وجهه بهتری پیدا می کنید. خانواده و اطرافیان و دوستان همه به شما مثل یک قهرمان نگاه می کنند و انتظار زیادی از شما دارند. این موضوع بار مسئولیتم را سنگین می کند. من سعی می کنم انتظارات را برآورده کنم. ورزشکار ملی باید مراقب صحبت کردنش باشد. این شرایط به موفقیت هایم کمک می کند و حس مسئولیت به من می دهد.

عسگری: خانواده، دوستان و کسانی که شنا را می شناشند می دانند که ورزش ما خیلی سخت است و باید خیلی تلاش کنیم تا قهرمان شویم. می توانند من را درک کنند. ولی شنا یک رشته ای است که مظلوم واقع شده، اکثر مردم حتی نمی دانند که چگونه مسابقه می دهند. در بسیاری از موارد از من با تعجب می پرسند که آیا ملی پوش شنا هستی؟ چه کار می کنی؟ یعنی در عمق های مختلف شنا می کنی؟ یعنی شیرجه هم میزنی؟ این موضوع نشان می دهد که مردم هیچ شناختی نسبت به این ورزش حرفه ای ندارند. دست خودشان نیست. خب، معمولا شنا پخش زنده تلویزیونی ندارد همه فکر می کنند که آب بازی است و کار دشواری نیست.

*برخورد مسئولان به ویژه مقامات بالاتر از فدراسیون با شما چگونه بوده است؟

عسگری: در حد معمولی و احترام قائل شدن برخورد خوبی با ما دارند.

میرزایی: یک روز همه شناگران به فدراسیون رفتیم. آقای رضوانی (سرپرست فدراسیون) جلسه داشتند. از جلسه بیرون آمدند و گفتند بچه ها مرسی که سر تمرین می آیید. یعنی وقتی فردی چون رضوانی با آن سابقه ورزشی که حالا رئیس فدراسیون است از شما تشکر می کند نا خودآگاه یک غروری به من ورزشکار دست می دهد که لابد کارم واقعا مهم و ارزشمند است.

عسگری: یکی از روسای فدراسیون قبلی هیچ یک از شناگران را به قیافه نمی شناخت. یک روز به کمیته ملی المپیک رفته بودم. او را دیدم و سلام کردم خیلی عادی سلام کرد و رفت. در آن زمانی که سرپرست بود هیچ یک از ما را نمی شناخت. این خیلی بد است که حتی برای رئیس فدراسیون هم ناشناس باشی. حالا شرایط خیلی خوب شده است. خوشحالم که رضوانی مدیریت فدراسیون را بر عهده دارد. زیرا قبلا واترپلو کار می کرده است. این ورزش را لمس کرده است. او قهرمان واترپلو بوده ولی فکر می کنم در سن ۱۴ سالگی در رشته ورزشی شنا هم رکورد داشته است. رضوانی کاملا از این خانواده است. همه ما را درک می کند. از زمانی که سرپرست شد وضعیت ما خیلی تغییر کرد. در اولین گام ما را از مجموعه ورزشی آزادی به استخر ۹ دی منتقل کرد. متاسفانه خوابگاه با استخر آزادی فاصله زیادی دارد و همچنین دمای غیر استاندارد استخر آزادی کاملا نامناسب بود. ما به استخر ۹ دی منتقل شدیم جایی که خوابگاه و غذاخوری و استخر در یک مجموعه است و در مرکز شهر قرار داریم. به فدراسیون هم نزدیک هستیم و همه به ما سر می زنند و احساس غربت نمی کنیم.

همچنین هفته به هفته شرایط ما در اردوها بهتر می شود. اوایل مکمل های غذایی نداشتیم. حالا فدراسیون این مکمل ها را تهیه می کند. مدیریت میان وعده ها و موارد جزیی تدارکاتی خیلی خوب شده است. فکر می کنم در این چند سالی که شنا کرده ام و در اردوها بوده ام هیچ گاه پول تو جیبی نمی گرفتم. ما شبانه روز اینجا بودیم و فقط شنا می کردیم اما همین پول تو جیبی را هم نمی گرفتیم. حالا ماهیانه حقوق می گیریم. کاملا تفاوت را نسبت به قبل حس می کنیم.

*عملکرد رسانه ها را در پوشش اخبار شنا چگونه می بینید؟ به عنوان یک قهرمان شنا خودت چقدر اخبار این ورزش را در رسانه های ایران دنبال می کنی؟

میرزایی: در رسانه ها یا هیچ گاه اسمی از شنا برده نمی شود و یا اینکه فقط ۵ دقیقه آخر و زیر نویس خیلی سریع نتایج را می خوانند. کشوری داریم که فقط شش کانال تلویزیونی رسمی دارد. حتی شبکه ورزش هم اصلا به صورت حداقلی به شنا نمی پردازد. برنامه اختصاصی برای دوومیدانی می گذارند. چرا این کار برای شنا انجام نمی شود. امروز کمتر کسی می داند شنا چه ماده هایی دارد. رسانه کار اصلی را در اطلاع رسانی و آموزش دارد. این موضوع تا حدی به خبرنگارها بر می گردد. قدری هم تقصیر خود ماست که از اوج فاصله گرفته ایم. خود من سعی کرده ام از طریق صفحه های مجازی اینترنت با هواداران این رشته ورزشی ارتباط بگیرم. ولی این قابل قیاس نیست با شرایطی که تلویزیون یک مسابقه را نشان دهد. رسانه خیلی می تواند موثر باشد.

عسگری: مرحله به مرحله لیگ می گذرد. به خوابگاه و هتل بر می گردیم. روز بعد از مسابقه، اخبار همه خبرها را می گوید اما از شنا خبری نیست. امسال با شناگران پای تلویزیون نشسته بودیم. هیچ چیزی از مسابقات لیگ برتر شنا نگفتند. فقط یکبار مرحله آخر اسم تیم های اول تا سوم را گفتند. یادم می آید سال ها قبل اسم نفرات اول را می گفتند. بعد ها اصلا هیچ خبرگزاری سراغ ما را نگرفت. حالا قدری شرایط بهتر شده است. کار ما اصلا هیچ پوشش خبری ندارد. ما در اردوهای تیم ملی اخبار رسانه های مختلف را رصد می کنیم. فلان بازیکن برزیلی که دو جلسه محروم شده در اخبار ما رصد می شود ولی از تیم ملی شنای ممکلت خبری دیده نمی شود.

میرزایی: شما خودتان خبرنگار هستید و می دانید خیلی از این مسائل به رابطه ها وابسته است.

*چرا معمولا شناگران ما در بحث شناوری (فلوتینگ) نسبت به شناگران امریکایی یا چینی ضعیف تر هستند؟

عسگری: کشورهایی که از لحاظ علمی شرایط خوبی دارند در ورزش شنا پیشرفت می کنند. زیرا این ورزش علم خیلی خاصی دارد. کسی که می خواهد در شنای جهان و المپیک قهرمان شود باید مراحل ویژه ای را بگذراند و ابتدا در سنین پایین استعدادیابی می شود. ببینند که اصلا به درد این رشته ورزشی می خورد یا نمی خورد. هزار کار انجام می دهند تا به شرایط ایده آل برسد. با برنامه ریزی های کامپیوتری روی چگونگی رشد ساختار عضلانی ورزشکار کار می کنند. برنامه تمرینی و تغذیه ویژه ای در نظر می گیرند. از نظر درسی هم شناگران در کمپ، فعالیت های تحصیلی خود را دنبال می کنند. همان جا در کمپ درس می خوانند و استراحت و تفریح می کنند. همه چیز روی برنامه است. از سن ۱۰ سالگی کار می کنند تا سال به سال پیشرفت می کنند و ۲۰ سالگی مدال المپیک می گیرند. آن ها پیش بینی می کنند که یک نوجوان ۱۰ ساله در سن ۲۰ سالگی چه قدی دارد. کمک می کنند تا به سطح ایده آل برسد. اما در ایران اصلا استعدادیابی نداریم. تست پیکر سنجی اصلا وجود ندارد. به همین دلیل در رشته مهمی مثل شنا عملا هیچ حرفی برای گفتن نداریم. چرا که تازه در سن ۱۵ سالگی دو ماه تمرین داریم و شش ماه خبری از تمرین نیست.

میرزایی: شناگران کشورهای اروپایی از ما بهتر هستند. یعنی شناگری که همسال من است رکورد بهتری دارد. آن ها از پایه شرایط بهتری نسبت به ما داشتند. حتی عادات زندگی یک ورزشکار حرفه ای را از نوجوانی می آموزند. یک شناگر ۱۵ ساله اروپایی ذهن آماده ای دارد. دیگر سطح شنای آن ها خیلی بالاست. پایه آن های خیلی قوی است. مثلا از هفت سال قبل روی استارت شناگر کار می کنند تا روزی در المپیک از سایر حریفانش جلو بیافتند.

*می خواهیم گریزی به بحث دوپینگ یا استفاده از مواد نیروزا بزنیم، خیلی ها شدیدا با این موضوع مخالفت می کنند و بسیاری هم معتقدند استفاده درست از علم مواد مکمل یکی از ضروریات قهرمانی در ورزش است. نظر شما چیست؟

عسگری: ما در این موضوع واقعا عقب هستیم. خیلی از ورزشکاران چین یا امریکا دارویی را مصرف می کنند. مربیان و پزشکان آن ها تجویز می کنند که فلان دارو را مصرف کنید. آن ها جلوتر از دوپینگ هستند. داروهایی مصرف می کنند که واقعا نیروزا محسوب می شود. آن ها برنامه تمرینی عجیبی دارند. پزشکان تیم آن ها داروهایی تجویز می کنند که بعد از فصل تمرینی دیگر در آزمایشات نشان داده نمی شوند. بدون اینکه آسیب خاصی ببیند با کمک تیم پزشکی کاملا به اوج می رسند. ما در ایران پزشک تخصصی برای فدراسیون شنا نداریم. من خودم بر اساس شناخت شخصی مکمل ها را مصرف می کنم. خودم درباره آن ها اطلاعات کسب می کنم. با ۱۰ نفر صحبت می کنم. هیچ کس راهنمایی درستی انجام نمی دهد. این هم از مشکلات ماست. یک شناگر حرفه ای اصلا دغدغه ای از این بابت ندارد. ما باید هی سوال بپرسیم که الان ویتامین بخورم یا دو ساعت دیگر مصرف کنم. یک پزشک همراه تیم ملی نداریم. این موضوع نیاز به دانش تخصصی دارد. باید بر اساس تاریخ مسابقه هایم برنامه ریزی شود.

میرزایی: مکمل با دوپینگ فرق دارد. دوپینگ به آناتومی شخص بستگی دارد. اگر فردی با فیزیولوژی خاص با یک حجم تمرین مشخص مقداری از یک ماده را مصرف کند دوپینگ به حساب نمی آید ولی دیگری با مصرف همان مقدار کاملا آسیب می بیند. شما یک ورزشکار چینی را می بینید که با یک متر و ۵۰ سانتی متر قد قهرمان می شود. مشخص می شود که از مکمل بهره برده است.

*آیا شما به روانشناس ورزشی اعتقادی دارید؟

میرزایی: ما تا کنون تجربه کار با روانشناس را نداشته ایم. گاهی می بینید که اصلا نیازی به روانشناس نیست اما فردی هم انقدر استرس دارد که حتما باید روانشناس داشته باشد.

عسگری: خودم خیلی جاها خواندم که یکماه قبل از مسابقه تصویر سازی کنید. ولی تا کنون به صورت مستقیم با یک روانشناس در ارتباط نبودم. شاید این مسائل هم به ما کمک کند.

*شما گزینه های اصلی تیم ملی ایران برای اعزام به مسابقات جهانی بارسلونا هستید. البته هنوز این موضوع قطعی نیست ولی سوال من این است که تیم ملی شنا با چه هدفی در مسابقات جهانی بارسلونا شرکت می کند؟

عسگری: تمرینات خوبی قبل از مسابقات داشتیم. اول از همه باید رکوردهای شخصی و ملی را کاهش دهیم. من سال قبل سه سفر خارجی رفتم و سه رکورد ملی زدم. این یعنی پیشرفت. اگر امسال هم در مسابقات داخل سالن رکورد سال قبل را بزنم و در بارسلونا هم رکورد بزنم یعنی پیشرفت حاصل شده است. ما با هدف بهبود بخشیدن به رکوردهای ملی ایران به مسابقات جهانی بارسلونا می رویم. باید پله پله گام برداریم و در هر مسابقه رکوردها را کاهش دهیم تا ابتدا به جمع ۱۶ نفر و بعد به جمع هشت نفر برتر مسابقات راه پیدا کنیم. نمی توانم در مرحله اول بگویم به بارسلونا می روم تا نفر دهم مسابقات شوم. ورزش ما رکوردی است و باید با توجه به رکوردهای خودم و برنامه تمرینی ام نتیجه بگیرم. قبل از اینکه به ایران سهمیه بدهند قرار بود سهمیه بگیریم و برویم. ورودی ۵۰ متر پروانه ۲۴ ثانیه و ۸۰ صدم ثانیه بود. رکورد شخصی من ۲۵ ثانیه و ۹ صدم ثانیه است. فاصله کمی با ورودی جهانی داشتم. می خواستم ورودی بیاورم و کاملا آماده بودم. فکرم برای این موضوع آماده بود. قرار بود در مسابقات انتخابی دوبی شرکت کنم. اما در نهایت اعلام شد که به ایران سهمیه دادند. خوشحالم که به هر حال به بارسلونا می روم. این برای من حس خوبی دارد. بهترین های دنیا را می بینم. سعی می کنم که رکوردم را با آن ها بهتر کنم و پله پله به آن ها نزدیک شوم.

میرزایی: به عنوان کوچکترین شناگر و نخستین شناگر ۱۷ ساله ایران در مسابقات جهانی بارسلونا شرکت می کنم. سعی می کنم در درجه اول رکوردهای خودم را کاهش دهم. به نظرم در ورزش بر عکس سایر مسائل زندگی طمع داشتن خیلی خوب است. من می خواهم رکورد ایران یعنی ۵۱ ثانیه را شنا کنم. ولی باید این حرص و طمع را داشته باشم که ۴۹ ثانیه شنا کنم. این خیلی کمک می کند که در هر مسابقه پیشرفت کنیم. من انگیزه زیادی دارم که به مسابقات جهانی بارسلونا می روم. مطمئن هستم که برای همه جالب خواهد بود که یک شناگر ۱۷ ساله از ایران به بارسلونا آمده است.

*سخن پایانی:

عسگری: آینده شنا به مجمع فدراسیون بستگی دارد. همه چیز خوب است و امیدواریم که رضوانی رای بیاورد و حداقل برای چهار سال رئیس شود. چون اگر فرد دیگری بیاید دوباره برای چندمین بار همه کارها برهم می ریزد. مطمئن هستم که اول، اردوها تعطیل می شود. شخصا امیدوارم رضوانی رئیس شود و همین برنامه هایی را که شروع کرده ادامه دهد.

میرزایی: امیدوارم که همه در خانواده شنا با هم دوست باشیم. زیرآب همدیگر و فدراسیون را نزنیم. همین برنامه فعلی فدراسیون خیلی خوب است. اگر رضوانی رئیس شود قطعا خیلی می تواند بهتر کار کند. همین حالا با اینکه مدت زیادی نیست سرپرست شده اما خیلی کارهای بزرگی انجام داده است. امیدوارم رابطه خبرنگارها هم با فدراسیون بهتر شود. از مربیانم به ویژه سمیع زاده تشکر می کنم که از ۵ صبح از کرج سر تمرین ها می آید. امیدوارم بتوانیم زحمات آن ها را جبران کنیم.