به گزارش پارس ، " صادق ملکی" کارشناس ارشد و تحلیلگر مسائل خاورمیانه و ترکیه در گفتگویی بامهر به سوالاتی در خصوص سیاست های دولت ترکیه در سوریه و احتمال تغییر این سیاست ها پاسخ داد که مشروح این گفتگو به این شرح است:

  این روزها بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان معتقدند که در روزهای آتی شاهد تغییر سیاست های دولت اردوغان در سوریه خواهیم بود به ویژه بعد از اینکه وی نتوانسته است در دیدار با اوباما رئیس جمهور آمریکا، وی را با خواسته های ترکیه در سوریه همراه کند. نظر شما در این خصوص چیست؟

ملکی - اگر این تغییر سیاست رخ دهد، باید آن را به فال نیک گرفت. خوب بود که این تغییر قبل از سفر به آمریکا صورت می گرفت. قبل از اینکه اوباما به اردوغان بگوید سوریه راه حل سحرآمیز ندارد، رهبران منطقه به دولتمردان ترکیه اعلام کرده بودند که سوریه راه حل نظامی نداشته و نتیجه این انتخاب بن بست و گسترش بحران است.

انتشار خبر تغییر رویکرد ترکیه نسبت به سوریه پس از سفر اردوغان به آمریکا، می تواند عامل تقویت عدم استقلال عمل ترکیه در سیاست خارجی باشد.

-عملکرد ترکیه در سوریه را در دو سال گذشته چگونه ارزیابی می کنید؟ و اساسا ترکیه در سوریه به دنبال چیست و چرا سوریه را تبدیل به صحنه حضور گروه های تکفیری تروریستی و افراطی کرده است؟

- نگاه به صحنه میدانی بحران سوریه بیانگر به کارگیری راهبرد مبتنی بر مذهب توسط ترکیه و دوستان عرب آن است. این راهبرد خواسته و ناخواسته در خدمت اهداف غرب است و قدرت های بین المللی از آن پشتیبانی می کنند. هدف اصلی و نهایی این راهبرد تضعیف ایران و ایجاد واگرایی میان کشورهای مسلمان است.

در حال حاضر اگرچه سوریه بارزترین نمود تجلی اعمال سیاست مذهبی است، اما هدف اصلی ائتلاف ترکی – عربی تغییر معادلات قدرت در عراق به زیان شیعیان است. تلاش برای تغییر معادلات قدرت در عراق و سوریه سبب به کارگیری عناصر و گروههای تکفیری توسط ترکیه، عربستان، قطر و… شده است.

ترک ها برای خود در سوریه علناً و به طور شفاف حق دخالتی قائل شده اند که هیچ مبنای حقوقی نداشته و در روابط بین الملل امری پذیرفته شده نیست. ترکیه امروز به جای ایفای نقش سازنده، ایفاگر نقشی مخرب در منطقه خصوصاً در سوریه و عراق شده است. دامن زدن به چالش های قومی و مذهبی در این دو کشور تبلور عینی سیاست های به کار گرفته شده توسط آنکارا است.

در حالی که منطقه نیازمند تقویت همگرایی است ترکیه با همراه شدن در توهم هلال شیعی نه تنها به منطقه بلکه به منافع خویش نیز آسیب وارد می کند. ایران همیشه نگاه فرا مذهبی به منطقه داشته و بر تقویت همگرایی میان مسلمانان تاکید داشته و دارد. هزینه های پرداختی ایران در تقویت جنبش حماس سنی بر همگان روشن و تبلور نگاه فرا مذهبی ایران است.

- عامل اصلی و محرک اختلافات مذهبی در منطقه چه کسانی هستند؟

عامل محرک و پشت پرده اختلافات مذهبی در میان کشورهای اسلامی کشورهای غیرمسلمان هستند. متاسفانه برخی از کشورهای اسلامی در صحنه عمل در خدمت آنها قرار می گیرند. ضروری است با آگاهی از بازی پیچیده این کشورها و با حفظ هوشیاری وارد این روند نشد.

شرایط امروز سوریه مطلوب غرب و متحد آن اسرائیل است. کشورهای که قابلیت های دفاعی سوریه در برابر اسرائیل را تعضیف کرده اند دانسته و ندانسته درخدمت مستقیم و غیر مستقیم اسرائیل و غرب هستند.

- آیا ترکیه با آتش افروزی در سوریه و عراق به غیر از آسیب هایی که به مسلمانان می رساند به منافع خود هم آسیب می رساند؟

- دقت کنید سوریه اولین ایستگاه ورودی ترکیه در سیاست ایجابی (مثبت) این کشور تحت عنوان صفر نمودن مشکلات با همسایگان بود. ماه عسلی که منجر به برگزاری نشست مشترک کابینه های دو کشور در حلب و قاضی عنتاب شده بود، امروز در سایه اشتباهات محاسباتی که مبتنی بر فرصت طلبی است نه تنها سبب شکست این سیاست شده، بلکه به بروز مشکلات صرف با همسایگان منجر شده است. به تعبیری سیاست خارجی ترکیه در دوره داود اوغلو از تنش صفر، به چالش صرف با همسایگان رسیده است. نگاهی به عملکرد سیاست خارجی ترکیه در دهه های اخیر نشان می دهد سیاست منافع محور این کشور سبب شده آنان استاد درک موقعیت و فرصت طلبی باشند.

استفاده از فرصت جنگ عراق علیه ایران در دوران اوزال برای جهش اقتصادی، بهره گیری از فرصت جنگ دوم خلیج فارس، ایفای نقش میایجی در موضوعات و بحران های منطقه، تبلور این رویکرد فرصت طلبانه است. به نظر می رسد ترکیه در ارزیابی بحران سوریه دچار اشتباه محاسباتی شده است. برخلاف نگاه فرصت طلبانه آنکارا، جنس بحران سوریه، از جنسی دیگری بوده و به جای فرصت برای ترکیه، به عامل تهدید آن تبدیل شده است. جایگاه ژئوپلتیک سوریه برای بازیگران منطقه ای و بین المللی قابل گذشت نیست. عدم درک بازی های پیچیده حاکم بر صحنه بازی سوریه، عامل خطای استراتژیک ترکیه بوده است. چرخش آنی آنکارا در قبال دمشق متکی بر فرصت طلبی بود که کار اسد را سه ماهه تمام شده تلقی می کرد. ورود بحران سوریه به سومین سال خود و پابرجا بودن اسد، ترک ها را متقاعد به تغییر رفتار نسبت با سوریه کرده است.

این اظهارات به معنای انکار ضرورت اصلاحات در سوریه نیست. تغییربنیادین ضرورت اجتناب ناپذیر در سوریه است، اما این تغییر باید بیش از آنکه حاصل فشار خارجی باشد، ناشی از عوامل داخلی و حاصل یک روند باشد. در دموکراسی که حاصل یک روند باشد مسلماً علویان در قدرت نخواهند بود ولی دمکراسی نمی تواند استاندارد دو گانه داشته باشد اگر عدد معیار دموکراسی است، این معادله ای است که آل خلیفه در بحرین نیز باید به آن تن دهد. نکته مهم در ارزیابی عملکرد ترکیه در سوریه آن است که توجه داشته باشیم که دغدغه ترکیه در سوریه، دموکراسی نیست. دموکراسی واژه ای است که ترکیه اهداف پنهان مذهبی خود را با آن پوشش می دهد. ترکیه در حالی که در سوریه با پوشش دموکراسی، خواهان تغییر معادله قدرت است، در عراق با طرح حکومت فراگیر، عملاً از پذیرش دموکراسی عددی در این کشور اجتناب می کند.

- اگر بپذیریم که رفتار ترکیه در قبال سوریه در حال تغییراست عوامل تاثیرگزار در این تغییر رفتار چیست؟

- سه عامل داخلی، منطقه ای و بین المللی عامل تغییر رفتار ترک ها در سوریه است. در بعد داخلی انتقادات شدید از سوی احزاب مخالف دولت در مجلس ترکیه نسبت به سیاست های این کشور در قبال سوریه مطرح است. رهبران احزاب سیاست اشتباه ترکیه را عامل انفجارات اخیر در ریحانلی عنوان می کنند. دقت نمایید، بحران سوریه در شیبی آرام به سوی مرزهای ترکیه در حرکت است.

ترکیه اگر این این موضوع را درک کند به طور طبیعی باید تغییر رفتار دهد. در تغییر رفتار ترکیه نسبت به سوریه، عامل اقتصادی نیز اهمیت ویژه دارد. رشد و توسعه اقتصادی، مهمترین عامل و کلید موفقیت حزب عدالت و توسعه در ۱۰سال گذشته ترکیه بوده است. روند توسعه اقتصادی ترکیه با تشدید بحران با سوریه می تواند صدمه ای جدی بخورد. عقلانیت ایجاب می کند از این روند جلوگیری گردد. اقتصاد ترکیه تحمل بحران جدی را ندارد.

درخصوص عامل منطقه ای نیز باید به رقابت های منطقه ای و اینکه بازیگران آن حاضر نیستند سوریه را به ترکیه واگذار کنند باید اهمیت ویژه قائل شد. دقت داشته باشید موقعیت ژئوپلتیک سوریه تاثیرات عمیق بر چیدمان معادلات منطقه ای دارد که برای کشورهای منطقه به هیچ وجه قابل گذشت نیست.

در بعد بین المللی سوریه نیز بازیگران مختلف حضور داشته و هر یک منافع خاص خود را در این بحران پیگیری می کنند. روسیه با سوریه به خاورمیانه بازگشته و از نگاهی جنگ سرد و معادلات آن با سوریه باز تعریف می گردد. در جبهه غرب نیز دیدگاههای یکسان در مورد سوریه نیست. در حالی که فرانسه برای خود جایگاهی سنتی در سوریه قائل است، آلمان ها با رویکرد نظامی در سوریه موافق نیستند. به طور کلی برای بحران سوریه نسخه درمانی که همگان بر سر آن توافق داشته باشند، وجود ندارد، اما کشورهای موثر در معادلات سوریه مجبورند با توافق جمعی و مشارکت در مسیر حل بحران حرکت کنند. بحران سوریه علاوه بر ظرفیت گسترش به منطقه، قابلیتی دارد که می تواند آن را به جدی ترین بحران پس از جنگ دوم در روابط بین لمللی تبدیل کند. تغییر رفتارگروهها و کشورهای موثر در بحران سوریه از فاز نظامی به سوی راه حل سیاسی سیاسی مهمترین عامل جلوگیری از این روند است. توافق آمریکا و روسیه برای برگزاری نشست ژنو ۲ می تواند نوید گام برداشتن در این میسر باشد.