پیشنهاد دولت برای اداره کشور چیست ؟
شعار گفتوگوی ملی با چاشنی اهانت
در حالی اسحاق جهانگیری از ترمیم رابطه دولت با گروههای مختلف سیاسی سخن میگفت و در افکار عمومی، طرح گفتوگوی ملّی به عنوان پایان دهنده به اختلافات قلمداد میشد، که تنها چند روز پس از اظهارات جهانگیری، روحانی سخنانی را بر زبان جاری کرد که نقض کننده روح گفتوگوی ملّی بود!
احد شیرزاد: اغتشاشات پرماجرای دیماه ۹۶ که آرام گرفت، زمزمههای طرح «گفتوگوی ملّی» بیشتر به گوش میرسید. تا آن زمان، بیشتر از سوی برخی نمایندگان عضو فراکسیون امید مجلس و برخی فعّالان سیاسی اظهارنظرهایی در مورد آن شنیده میشد. اما حالا دیگر از سوی دولتیها هم صداهایی در باره گفتوگوی ملّی به گوش میرسید. طرح گفتوگوی ملّی که رقیقشدهی طرح آشتی ملّی رئیس دولت اصلاحات است، به دنبال این است تا از طرفی بین آحاد مختلف جامعه و از طرفی، بین جناحهای مختلف سیاسی و نیز حاکمیت، گفتوگو پیرامون حل مسائل و مشکلات جامعه را دنبال کند.
دولت تدبیر و امید در قریب به پنج سال زمامداری امور کشور، طیف قابل توجهی از ظرفیت انسانی و کارشناسی کشور را نادیده گرفته و به بهانهی اینکه مردم به گفتمان خاصی رأی دادهاند، فکر و ایدههای خود را در حل مشکلات جامعه به کار گرفته است و نتیجه آن هم پیش روست
این طرح، در ماههای پایانی سال ۹۶ به شکل پررنگ تری به ادبیات دولتیها وارد شد. اواسط بهمنماه، وقتی پس از اعتراضها به گفتوگوی تلویزیونی کمبار رشیدپور با روحانی، نشست خبری رئیس جمهور با اصحاب رسانه تدارک دیده شد، خبرنگاری از روحانی پیرامون تقویت نهادهای مدنی و راهبرد وی برای آن سؤال کرد. روحانی در بخشی از پاسخ خود، طرح گفتوگوی ملّی را پیش کشید: «باید یک گفتوگوی ملّی در کشور درباره مسائل اساسی و مشکلات کشور راه بیفتد. مشکلات ما فقط مسائل سیاسی و اجتماعی نیست؛ مسایل اقتصادی هم هست؛ محیط زیست از آن مسائل مهمّ است. باید برای گرد و غبار و ریزگرد چه کار کنیم؟»
کمتر از یکماه بعد، این معاون اوّل رئیسجمهور بود که به سراغ طرح گفتوگوی ملّی رفت: «باید بین گروهها و اقشار مختلف ملّت و دولت و نخبگان گفتوگوی ملّی آغاز شود... امّا متأسفانه گفتوگو از دستور کار ما حذف شده و به تعارض روی آوردهایم که فشار سنگینی را به جامعه وارد میکند... ما به خودمان هم این نقد را وارد میکنیم که به عنوان دولت، گفتوگویی با اصولگرایان، اصلاحطلبان و نخبگان نداریم و باید خلاء گفتوگو را پر کنیم»
در حالی که اسحاق جهانگیری از ترمیم رابطه دولت با گروههای مختلف سیاسی سخن میگفت و در افکار عمومی، طرح گفتوگوی ملّی به عنوان پایان دهنده به اختلافات قلمداد میشد، که تنها چند روز پس از اظهارات جهانگیری، روحانی سخنانی را بر زبان جاری کرد که نقض کننده روح گفتوگوی ملّی بود!
«وقتی حساب میکنم، میبینم کسانی که با دولت مخالفت میکنند، بیشتر بر مبنای کمبود عقل است.»
حساب و کتاب شیخ اعتدال و نتیجهگیری پرسر و صدای او، سیلی از انتقادات را متوجه او کرد، امّا گذشته از ادبیات روحانی- که البته تازگی هم نداشت- در این میان جای طرح یک سؤال وجود دارد: در حالی دولت، از ضرورت ایجاد گفتوگوی ملّی برای حل مسائل کشور و کاهش اختلافها سخن میگوید، کمعقل خطاب کردن مخالفان دولت، به چه معنا است؟ اگر گفتوگوی ملّی، صرفاً قرار است بین موافقان دولت باشد، معنای خاصی ندارد. امّا اگر بنا است مخالفان دولت و سلیقههای مختلف، به گفتوگو و هماندیشی فرا خوانده شوند، پس کم عقل خطاب کردن آنها چیست؟ اینجاست که گمانهی نمایشی و شعاری بودن طرح گفتوگوی ملّی رخ مینماید. اما به راستی مختصات و راهکار عملیاتی شدن طرح گفتوگوی ملّی چیست؟ در این طرح، قرار است حول چه مسائلی سخن گفته شود؟ اگر این گفتوگو، حول ابرچالشهای کشور است، پرسش این است که مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوای سه گانه در این بین چه نقشی دارند و آیا توافق نهادهای رسمی حاکمیت برای حل مشکلات کافی نیست؟ خروجی آنچه گفتوگوی ملّی خوانده میشود، چگونه قرار است اجرا شود و ضمانت اجرایی آن چیست؟ این سؤالات و سؤالاتی از این دست، فراروی طرح گفتوگوی ملّی قرار دارد و دولت اگر میخواهد گمانهی نمایشی و شعاری بودن این طرح تقویت نشود، باید پاسخهای مشخص برای آنها بیابد.
دولت تدبیر و امید در قریب به پنج سال زمامداری امور کشور، طیف قابل توجهی از ظرفیت انسانی و کارشناسی کشور را نادیده گرفته و به بهانهی اینکه مردم به گفتمان خاصی رأی دادهاند، فکر و ایدههای خود را در حل مشکلات جامعه به کار گرفته است و نتیجه آن هم پیش روست.
حال اگر دولت تدبیر، گفتوگوی ملّی را در فضای بازگشت از ایدهی خود و استفاده از نخبگان غیرهمفکر دنبال میکند، میتوان به آن امیدوار بود. در غیر اینصورت، هرچه بیشتر گمانه شعاری بودن آن تقویت میشود.
خودش ............ فکر میکنه کسی نمی فهمد چی می گوید دلیل این همه نابسامانی هم از این نفهم بودن خودش است