به گزارش پارس به نقل از آرمان، پوریا پورسرخ بازیگر اولین فیلم سه بعدی سینمای ایران حضور در < آقای الف> را برای خود یک افتخار می داند. این بازیگر که تاکنون در فیلم هایی چون روز سوم و مجموعه های تلویزیونی همچون وفا و… به ایفای نقش پرداخته است در این گفت وگو حضور خود در اولین ها را یک اتفاق خوب می داند. همچنین وی معتقد است که باید از چنین آثاری حمایت شود.

آقای الف اولین همکاری شما با علی عطشانی محسوب می شود و اتفاقا شما در پروژه ای با این کارگردان همکار شدید که از جریان سینمای ایران متفاوت است. چطور بازی در اولین فیلم سه بعدی ایرانی را پذیرفتید؟

من فکر می کنم اگر هر بازیگر دیگری هم جای من بود و این شرایط برایش پیش می آمد این شانس را از دست نمی داد چراکه همیشه حضور در اولین ها مهم است و یک افتخار محسوب می شود. حضور در آقای الف اولین پروژه سه بعدی سینمای ایران یک افتخار و اعتبار ملی و ایرانی است. از طرف دیگر احساس می کردم که در سینمای ایران جای چنین فیلمی خالی است.

البته می دانم که می شد از فیلمنامه پرهزینه تری برای ساخت فیلم استفاده کرد و می دانم که چنین انتقادهایی هم به فیلم آقای الف وارد شده است اما در هر حال باید این موضوع را درنظر می گرفتیم که استفاده از تکنیک سه بعدی هزینه زیادی داشت. سرمایه گذار این فیلم به عقیده من ریسک بزرگی کرد. فراهم کردن تجهیزات چنین فیلمی کار سختی است. اگر تهیه کننده فقط به دنبال تجارت بود قطعا نمی توانست چنین کاری را به سرانجام برساند.

اما فکر می کنم یک عشق و همدلی بین گروه بود که توانست با تمام این شرایط کار را به سرانجام برساند. من هم سعی کردم در این فیلم حضور داشته باشم تا سهم خودم را ادا کنم. در این فیلم شرایط مالی برای من اولویت آخر بود و حالا هم خوشحالم که در ساخته شدن اولین فیلم سه بعدی سینمای ایران نقش داشتم.

چطور با وجود این فیلمنامه که عنوان می شود بسیار معمولی است به گروه اطمینان کردید؟

احترامی که من برای اولین ها قائل هستم به واسطه همین ریسک پذیری آنهاست. هر کاری که برای اولین بار تجربه می شود قطعا دچار آزمون و خطا می شود. به عقیده من همین ریسک کردن ها است که باعث می شود این کار با ارزش شود. من همیشه وقتی در سفر خارج از کشور هستم تلاش می کنم فیلم های روز دنیا را ببینم و وقتی قرار شد در یک فیلم سه بعدی بازی کنم بیشتر سعی می کردم به دیدن فیلم هایی بروم که با تکنیک سه بعدی ساخته شده اند.

فکر می کنم در آقای الف کمترین زحمت روی دوش بازیگران بود. فکر می کنم بعد از کارگردان و بابک محقق طراح سه بعدی، بیشترین زحمت روی دوش فیلمبردار و صدابردار پروژه بود. من به عنوان بازیگر شاید فقط در برخی صحنه ها باید بازی های کنترل شده ای ارائه می کردم و خیلی تفاوتی با کارهای دیگرم سر صحنه نداشت.

در همان ابتدای کار قبل از فیلمبرداری، آیا تست هم برای صحنه ها دادید یا تمرین خاصی داشتید؟

تست با حضور بازیگران و حتی بدون حضور ما گرفته شد. من زمانی در امارات تحصیل می کردم و دوستانی دارم که هم اکنون با بزرگترین کمپانی ها در حال ساخت فیلم های انیمیشن و سه بعدی همکاری می کنند. در زمان ساخت آقای الف این دوستانم در ایران بودند و از نزدیک سر صحنه فیلم حضور داشتند.

آنها معتقد بودند که با توجه به جزئیاتی که ما در این فیلم مدنظر قرار داده ایم ممکن است خروجی مناسبی دریافت نکنیم. آنها معتقد بودند رسیدن به چنین تصاویری احتیاج به فرمول های پیچیده ای دارد اما خوشبختانه زمانی که فیلم آماده نمایش شد و این دوستان نتیجه را دیدند بسیار راضی بودند و هیجان زده شدند.

خودتان هم پس از دیدن فیلم در سینما راضی بودید؟

کاملا. قرار نبود ما تصور کنیم که قرار است فیلمی بسازیم که اولین تجربه سه بعدی باشد و هیچ مشکلی نداشته باشد. به هر حال این یک تجربه بود. من حتی پیشنهاد دادم که برای یکی از صحنه ها فضاهای رویاپردازانه تصور کنیم. مانند برخی فیلم های سه بعدی دنیا و به تخیلات ذهنی شخصیتی که من بازی می کردم بیشتر بپردازیم اما واقعا این امکان نبود چراکه هزینه بسیار زیادی داشت و زمان بیشتری هم طلب می کرد که در نهایت از خیر آن گذشتیم. باز هم تاکید می کنم همین که توانستیم چنین فیلمی را بسازیم جای تبریک دارد.

آقای الف در حال حاضر چه جایگاهی در کارنامه شما دارد؟

همین که توانستم در اولین فیلم سه بعدی سینمای ایران حضور پیدا کنم برای من جایگاه ویژه ای دارد. قطعا این فیلم در تاریخ ثبت خواهد شد. فکر می کنم همه گروه هم با همین نیت کار را ادامه دادند. همانطور که عنوان کردم این فیلم به لحاظ مالی برای من اهمیتی نداشت و همزمان با این فیلم پیشنهاد خیلی خوبی به لحاظ مالی داشتم اما ترجیح دادم در آقای الف حضور پیدا کنم زیرا وظیفه خودم می دانستم از چنین فیلمی حمایت کنم.

به نظر می رسد که کمی گزیده کار شده اید و یا در انتخاب هایتان کمی با وسواس حرکت می کنید!

من پیش از این روی سریال های تلویزیونی حساسیت بیشتری داشتم و فکر می کردم رسانه تلویزیون با مخاطب بیشتری روبه رو است اما حالا فکر می کنم سریال در زمان خودش پخش می شود و در همان زمان تاثیر خود را می گذارد. کارهای تلویزیونی تاریخ مصرف دارد. البته هنوز هم برای تلویزیون احترام قائل هستم. من در این رسانه با کارگردان های شاخصی کار کردم و همه نتیجه خوبی داشتند و پربیننده بودند.

در سینما صادقانه در تعدادی فیلم حضور پیدا کردم که دوستشان ندارم که شاید فقط ۱۵ دقیقه آنها را دیده باشم. از طرف دیگر من حدود یک سال و نیم درگیر فیلم روز رستاخیر احمدرضا درویش بودم. این موضوع باعث شد پس از این فیلم به احترام این پروژه در انتخاب هایم دقت بیشتری کنم. شاید باورتان نشود من سر این کار پیر شدم و حتی موهایم سفید شد.

چون خیلی کار سختی بود اما به نوعی سربازی من در این عرصه بود. من پس از این کار پروژه های زیادی را قبول نکردم. امیدوارم بتوانم بر این وسوسه غلبه کنم. البته فکر می کنم تا زمانی می شود این کار را کرد که ما زیر فشار مالی نباشیم. چون فکر می کنم با این وضعیتی که ما در پیش داریم ممکن است تصور خیلی از دوستانمان در این عرصه تغییر کند.