پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی رجبی- جشنواره فجر در حوزه سینما هم به پایان رسید. لاتاری نادیده گرفته شد؛ حاتمی‌کیا حسابی از خجالت صداوسیما درآمد و پرونده برای حزب‌الهی‌های غُرغُرو بسته شد تا سال بعد!

هر سال در اواسط بهمن، سوالی از سوی کسانی که خود را انقلابی می‌دانند طرح می‌شود و چندروز بعد هم فراموش می‌شود: "تا چه زمانی قرار است، جشنواره‌های فرهنگی دهه فجر، اعم از تئاتر، موسیقی، سینما و ... هم‌راستا با سیاست‌های برگزار کننده آن [جمهوری اسلامی] نباشد؟"

زاویه داشتن سینما با رویکردهای اصلی کشور فاجعه‌بار است اما فاجعه‌بارتر از این عدم هم‌سویی، قایم شدن حزب‌الهی‌ها پشت همین سروصداهاست. حاتمی‌کیا -همان‌طور که انتظار می‌رفت- حرفش را زد و رفت؛ حق لاتاری خورده شد همان‌طور که سال گذشته حق ماجرای نیمروز خورده شده بود... اما فاجعه اصلی بی‌توجهی حزب‌الهی‌ها به مسئله هنر و فرهنگ است.

انقلاب اسلامی پدیده‌ای فرهنگی است اما آنها که امروز خودشان را طرفدار انقلاب اسلامی می‌دانند، عموما هیچ نسبتی با این پدیده فرهنگی ندارند و مسائل را فقط از دریچه سیاست می‌ببینند. زمین فرهنگ را خالی کرده‌ایم؛ همان‌طور که در عرصه‌های دیگری همچون محیط‌زیست، ورزش و ... دغدغه نداریم.

حزب‌الهی‌های مدل جدید به جای دغدغه، نق زدن را دوست دارند! کار فرهنگی نمی‌کنند. هدف ندارند. هنر را نمی‌فهمند. نسبتی با محیط زیست ندارند. ورزش را نمی‌شناسند و ... فقط بلدند هورا بکشند که چقدر حاتمی‌کیا، رضوی‌، مهدویان و ... خوب هستند! فقط بلدند نق بزنند که چرا به فلانی جایزه دادید! پس آقای حاتمی‌کیا... غز بزن که ما نق زدن را دوست داریم!

اعلام موضع: سینمای حاتمی‌کیا را دوست دارم؛ اما نه با یک غوره سردی‌ام می‌شود و با یک مویز گرمی... هزار کیلومتر راه است از "حس کردن پوتین نظامی‌ها روی گردن" تا "کارگردان وابسته به نظام". طبیعت هنرمند هم همین است، با یک غوره سردی‌اش می‌شود و با یک مویز گرمی!