درباره دولتی که راه حل معیشت مردم را حرف زدن می داند؛
استراتژی دولت حرف؛ گفت و گوی ملی
بی شک مسئولین ارشد کشور ما در رابطه با مشکلات و راهکارهای برطرف شدن آن ها نسبت به هر فرد یا گروه دیگری آگاه تر و مسئول ترند، از این رو این سوال بوجود می آید که دغدغه های معیشتی و اقتصادی مردم چه ارتباطی با نقد پذیری مسئولین و لزوم راه اندازی گفتگوی ملی می تواند داشته باشد؟
به گزارش
- در ماهی که گذشت ، پس از اعلام برخی از بند های لایحه ی بودجه که توسط دولت تقدیم مجلس شده بود و اطلاع برخی افراد از افزایش احتمالی قیمت ها در حوزه ی سوخت، عوارض خروج از کشور و ... و همزمان با افزایش قیمت برخی کالاها به دلایل گوناگون از جمله تخم مرغ، نارضایتی هایی در میان اقشار گوناگون جامعه شکل گرفت. این نارضایتی ها تا آنجا پیش رفت که در برخی از شهرها مردم دست به تجمعات اعتراض آمیز زدند. پس از این بود که دشمنان با کمک عناصر منافقشان از این فرصت سوءاستفاده نمودند و بر موج ایجاد شده سوار شدند و اعتراضات را به سوی خشونت و آسیب زدن به اموال عمومی و شعارهای ساختارشکنانه کشاندند. در واکنش به این اقدامات، مردم بار دیگر با حضور در صحنه و حمایت از آرمان های انقلاب در حرکتی مثال زدنی، بر آرزوی دشمنان مبنی بر جدایی امت از نظام اسلامی مهر باطل کوبیدند.در همان زمان شکل گیری اعتراضات تا پایان یافتن ناآرامی ها، همواره مسئولین و مردم بر به رسمیت شناختن مطالبه ی به حق معترضان روزهای ابتدایی -که با عنوان برطرف شدن مشکلات معیشتی شناخته می شد- تاکید داشتند و در نهایت رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم بر این موضع صحه گذاشتند و خواستار پی گیری مطالبات به حق مردم از سوی مسئولین شدند.
با توجه به همه ی این مطالب، ناگفته پیداست که مطالبات امروز مردم جامعه غالبا و در اکثر موارد مطالبات اقتصادی و معیشتی است. لکن در روزهای اخیر شاهد بیان موضوعات سیاسی- اجتماعی از سوی مسئولین به عنوان یک دغدغه ی کلان هستیم. رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر روحانی در موضعگیری های اخیر خود بر لزوم احترام به اعتراض کنندگان و همچنین جایگاه بی بدیل نقد در جامعه اسلامی پرداخته اند. بی شک این مهم امر خجسته ای است که بالاترین مقام اجرایی کشور به مسئله ی آزادی بیان و احترام به امت معتقد باشد. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا فکری برای محتوای نقد های عنوان شده در روزهای گذشته معیشتی آنان نیست؟
از سوی دیگر گویا اختلافاتی میان مسئولین دولتی وجود دارد؛ چرا که اصلی ترین متولی در امر آزادی بیان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. همچنین از نقش وزارت ارتباطات در رابطه با آزادی های فضای مجازی نیز نباید چشم پوشی نمود. شاید گلایه های این روزهای رئیس محترم جمهور بیشتر متوجه عملکرد همکارانشان در درون دولت است. این گمانه زنی ها وقتی تقویت می شود که به اظهارات معاون اول رئیس جمهور دکتر جهانگیری در جشنواره علوم پزشکی رازی مراجعه می کنیم؛ ایشان در این اظهارات، راه حل مشکلات کشور را انسجام و گفتگوی ملی عنوان می کنند، همچنین در بخشی از اظهارات خود عنوان می دارند که:
"هیچ جریانی قادر نیست جریان دیگر را حذف کند زیرا وقتی که یک فرد حذف شود فرد دیگری از آن جریان جای او می ایستد. عقل حکم می کند که همه دست به دست هم دهیم چرا که وقت برای پرداختن به گله ها، مشکلات و نقدها زیاد است اما در حال حاضر نیازمند نمایش وحدت و انسجام بزرگ در داخل کشور هستیم."
بی شک مسئولین ارشد کشور ما در رابطه با مشکلات و راهکارهای برطرف شدن آن ها نسبت به هر فرد یا گروه دیگری آگاه تر و مسئول ترند، از این رو این سوال بوجود می آید که دغدغه های معیشتی و اقتصادی مردم چه ارتباطی با نقد پذیری مسئولین و لزوم راه اندازی گفتگوی ملی می تواند داشته باشد؟
ارسال نظر