پارس؛
چه کسی دستور محرمانه محدودیت خبررسانی حادثه سانچی را داد؟
وزارت نفت به عنوان مالک محموله نفتکش چه نقشی داشت و چرا موضع خاصی از وزیر محترم نفت شنیده نشد؟ آیا وزارت راه نقشی در حمل و نقل دریایی دارد یا خیر و اگر دارد برای پیگیری آن چه کرده است؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ضمن گرامیداشت یاد قهرمانان عرصه کار و تلاش و عرض تسلیت به خانواده قربانیان حادثه نفتکش سانچی، چند ابهام جدی در خصوص این حادثه دردناک وجود دارد که ضروری است مسوولان امر پاسخ آن را برای افکارعمومی روشن سازند:
1- حادثه در 17 دیماه رخ داد ولی تیم امداد و نجات ایرانی با شش روز تاخیر در 23 ام دیماه، وقتی به آبهای دریای چین رسید که کار از کار گذشته بود؛ دو سوم نفتکش به زیر آب رفته و ساعاتی بعد هم به طور کلی غرق شد. علت این همه تاخیر چه بود؟ آیا مجموع زمان تجهیز تیم امداد و اعزام آنها با پرواز اختصاصی هلال احمر یا ارتش به چین و رسیدن به محل حادثه بیش از 24 ساعت نیاز داشت؟ آیا تیم آماده اعزام بود ولی دولت چین در صدور ویزا همکاری لازم را به خرج نداد؟ اگر کشور چین ممانعت کرد، وعده افزایش اعتبار پاسپورت ایرانی چه شد و به کجا رسید که حتی متحد اقتصادی ایران نیز اینچنین کرده است؟
2- علت انتخاب آقای ربیعی وزیر کار برای رسیدگی به حادثه چه بود؟ آیا مالکیت نفتکش در اختیار وزارت کار بود؟ نقش وزرات خارجه به عنوان مسوول قانونی حفظ جان اتباع ایران در خارج از کشور چه بود؟ چرا دیپلماسی فعال و چابک مورد نیاز از سوی آقای ظریف در این باره مشاهده نگردید؟ وزارت نفت به عنوان مالک محموله نفتکش چه نقشی داشت و چرا موضع خاصی از وزیر محترم نفت شنیده نشد؟ آیا وزارت راه نقشی در حمل و نقل دریایی دارد یا خیر و اگر دارد برای پیگیری آن چه کرده است؟
3- چرا اطلاع رسانی از حادثه از همان ساعات اول محدود شد؟ کدام دستور محرمانه محدودیت خبررسانی را سامان داده بود؟ در سالگرد حادثه پلاسکو قرار داریم و فراموش نکرده ایم که گزارش لحظه به لحظه آن حادثه دردناک از تلویزیون پخش میشد و همه رسانه ها با جزئیات کامل به ابعاد مختلف حادثه می پرداختند؛ می توان قبول کرد که اندکی از تفاوت در کسب جزئیات حادثه به فاصله زیاد محل حادثه مرتبط باشد اما تقریبا تا روز آخر، پیگیری رسانه ای ماجرا در حداقل ممکن بود. اگر کشتی در مالکیت رقبای سیاسی دولت محترم بود نیز همینگونه برخورد می شد؟ ضعف در اطلاع رسانی شفاف باعث شده است که بازار شایعات مجازی داغ باشد و هرکس روایتی بسازد و به خورد مخاطب بدهد. از حمله موشکی نیروی دریایی چین به کشتی ایرانی تا گروگان گیری خدمه زنده نفتکش توسط هواپیمای آمریکایی حاضر در محل و حتی ادعای مضحک حمل محموله به کره شمالی وقتی در بارنامه، مبداء و مقصد چنین محموله هایی از هفته ها قبل تعیین میشود.
4- ملت ایران به خاطر دارد که پس از حمله رژیم بعثی صدام به کویت و آتش گرفتن چاههای نفت این کشور، متخصصان ایرانی در کوتاه ترین زمان ممکن در آن زمان نسبت به مهار آتش نفتی اقدام و رکوردی بین المللی در آن تاریخ را به نام ایران ثبت کرده و موجب حیرت جهانیان و عامل افزایش غرور و عزت ملی شدند. چرا اکنون در حوادث مشابه نفتی و پالایشگاهی، خبری از این افتخارآفرینی ها نیست؟ چرا باید صبر کنیم تا مخازن نفتی یا نفتکش ما بسوزد و خوبخود خاموش شود یا به زیر آب برود و مساله حل شود؟
5- آیا رئیس جمهور محترم همچون حادثه پلاسکو احساس وظیفه خواهد کرد تیم مستقل کارشناسی تشکیل داده تا ابعاد فنی، حقوقی و بین المللی حادثه نفتکش را بررسی کند و نقش همه ذینفعان را معین و به ملت داغدار ایران گزارش دهد؟ البته در بخش حقوقی گزارش، خوب است به تفاوت پیشابرجام و پسابرجام هم اشاره شود. مگر قرار نبود یکی از اثرات برجام رفع تحریم معاملات نفتی، آزاد شدن شبکه حمل و نقل دریایی خصوصا نفتکش ها و از همه مهمتر امکان انعقاد قراردادهای بیمه دریایی برای محموله های ما باشد؟ پس چرا همچنان به شیوه دوران تحریم، باید پرچم کشور ثالث بالای نفتکش ایرانی نصب شود و اکنون جعبه سیاه به جای ایران به پاناما ارسال گردد؟
پاسخ به این سوالات و تعیین سرنوشت پیکرهای باقیمانده هموطنان عزیزمان در دریای چین کمترین خواسته مردم ایران و خانواده های داغدار است؛ گرچه تعالیم دینی ما تاحدودی تسکین دهنده این درد خواهد بود؛ امام صادق علیه السلام فرمودند: "اَلکادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ" کسی که خود را برای روزی خانوادهاش به زحمت میاندازد و کار میکند مانند رزمنده ای است که در راه خدا میجنگد. کافی، ج5، ص88
ارسال نظر