گفتن‌ها و نوشتن‌ها فایده‌ای نداشت. مهدی طارمی همان طور که در زمین سر به هوا بازی می‌کرد سر به هوا هم رفت. خاطر آزرده هواداران را مکدرتر کرد و نشان داد در لجبازی استعداد ویژه‌ای دارد. آن‌هایی که با منطق به این قضیه نگاه می‌کنند معتقدند که طارمی هم مثل هر شخص دیگری در انتخابش آزاد است. این یک تصمیم شخصی بود و طبیعتا قابل احترام. هر چند از نگاه طرفداران پرسپولیس هم رفتن طارمی تصمیم بهتری بود. چرا که محبوبیت او در سراشیبی سقوط قرار داشت و این اواخر با درخشش علی علیپور کمتر کسی یاد او می‌افتاد. اما این انتقال نقاط تاریکی هم داشت.

اولین نقطه تاریک، خداحافظی بی‌خبر و غافلگیر کننده او بود. او شاید از در خفا و در آخرین جلسه‌ای که با پرسپولیس تمرین کرد از دوستانش خداحافظی کرده باشد، اما از دوستدارانش چه؟ دوستدارانی که بعد از هر دسته گلی که او به آب می‌داد در استادیوم تشویقش می‌کردند و با اسمش برای حریف کری می‌خواندند. خیلی‌ها منتظر بودند او تا پایان قراردادش در پرسپولیس بماند. منتظر یک پایان رویایی و یک خداحافظی غرورآمیز بودند. یک دربی دیگر با گل او. اما حالا منتظریم او در اینستاگرامش با جملاتی نخ نما شده و مثلا احساسی، «این طور رفتنش» را توجیه کند.

تاریک‌ترین نقطه این انتقال اما مقصد اوست. الغرافه قطر. تیمی که در رده هفتم جدول یازده تیمی لیگ قطر است. رده هفتم لیگی که همه می‌دانیم سطح پایین‌تری از لیگ برتر ایران دارد. «با اطمینان بگویم که سطح فنی لیگ فوتبال ایران بسیار بالاتر از قطر است. در لیگ برتر فوتبال ایران تا چند سال قبل 18 تیم حضور داشتند که الان به 16 تیم کاهش یافته است. من افتخار می‌کنم که در فصل گذشته این رقابت‌ها با تیم پرسپولیس به عنوان قهرمانی دست یافتم.» این بخشی از حرف‌های سروش رفیعی است. او هم در ابتدای فصل به الخور قطر رفت و حالا با این تیم در رده هشتم «لیگ ستارگان! ‌قطر» ایستاده است. سروش این حرف‌ها را همین چند روز پیش و در مصاحبه با سایت موسسه رسمی لیگ ستارگان قطر زده است.

می‌گویند طارمی قصد پیشرفت داشته. سودای لژیونر شدن در سر می‌پرورانده. بسیار خب!‌ اما به چه قیمتی؟ رفتن از تیم قهرمان بلامنازع لیگ برتر ایران که مدت‌هاست با اقتدار در صدر جدول نشسته به تیمی که در قطر که فاصله چندانی با منطقه سقوط ندارد پیشرفت است؟ بازی کردن در ورزشگاه آزادی مقابل ده‌ها هزار هوادار کجا و بازی در استادیوم‌های خوب اما خالی از هوادار قطر کجا؟ کدام لژیونر ایرانی در قطر عاقبت به خیر شد که «سر به هوایی» مثل طارمی بشود؟ مشاوران طارمی چه کسانی هستند که او را این چنین از اوج اهمیت و محبوبیت به این درجه از حضیض و بی خیالی رسانده‌اند؟

در این میان البته نقش باشگاه را هم نباید فراموش کرد. می‌شد با طرحی ویژه و پیشنهادی منطقی طارمی را تا پایان قرادادش در تهران نگه داشت. به امید فصل پایانی خوب. اما طارمی این اواخر آنقدر روی رو ترش کرده بود که عالم و آدم راز درونش را فهمیده بودند. برای همین هم هست که باشگاه با گفتن جمله: «نمی‌توانیم طارمی را به زور نگه داریم» از مسئولیت شانه خالی کرد و همه چیز را به گردن طارمی انداخت. و عجبا که با این وجود هم نمی‌شود از طارمی دفاع کرد.