گروه داعش عملا تمام ساختار رسمی نظامی و نیز توانایی خود را برای جمع آوری مالیات ، فروش نفت، وجهه کادر رهبری و وجهه خود را به عنوان غیر قابل متوقف کردن از مغرب و پاکستان گرفته تا فراتر از این مکان ها از دست داده ولی جنگ با آن پایان نیافته است.

این روزنامه چاپ انگلیس نوشت: دولت به اصطلاح اسلامی یا داعش، در حقیقت درست بود که به صورت دو دولت تصور شود. یک دولت تقریبا همان معنای یک دولت و خلافت بود که حکامش آن را توصیف می کردند، حکومتی مستبد که به شیوه قرن هفدهم اداره می شد، به سلاح های پیشرفته مجهز بود و منابع قابل توجهی نفت در اختیار داشت. این وضعیتی است که تقریبا از بین رفته است.

دولت اسلامی دیگر ، دولت اسلامی ذهنی و وفاداری است که هر فردی در هر مکانی در جهان می تواند آن را در شکل اقدامات تروریستی ، اعلام کند. این وضعیتی است که غرب هنوز نیازمند توجه کردن به آن است.

شکست نظامی داعش حتی مدتی نه چندان قبل،‌بعید به نظر می رسید. روسیه و ایران در اتاق های کنفرانس دیپلماتیک و نیز بر روی زمین، ائتلاف ها و میادین جنگی در حال تغییر بوجود آوردند. جناح ها می توانستند تغییر جهت بدهند و این کار را هم انجام دادند.

رقابت ها بین داعش و القاعده هم مسائل را پیچیده کرد. داعش اراضی تحت اشغال خود را از دست داده است. این به معنای آن است که داعش آبرو و عملا تمام ساختارهای نظامی رسمی، جمع آوری مالیات، فروش نفت ، جایگاه رهبران و نیز وجه خود را به عنوان یک گروه غیر قابل متوقف کردن از مغرب و پاکستان گرفته تا فراتر از این کشورها از دست داده است.

داعش از نظر افراد بسیاری یک «برنده» به نظر می رسید ولی اکنون چندان اینطور نیست.

در اینجا سه وظیفه فوری وجود دارد. نخستین وظیفه این است که نهایت تلاش به عمل بیاید تا اطمینان حاصل شود داعش به یک نیروی چریکی تبدیل نخواهد شد که به دشمنانش و از آن مهم تر، با استفاده از مردم بی گناه به عنوان سلاح های ترور حمله کند. داعش، برای انجام این کار توانایی بیشتری دارد و جنگ پایان نیافته است.

غرب باید افرادی از جنگجویان داعش را که تلاش دارند به کشورشان باز گردند وادار به پاسخگویی و مهار کند. بر اساس اعلام نهادهای امنیتی، صدها نفر از اینها به انگلیس باز می گردند. این افراد به صورت هر چه مخفیانه تر باز می گردند. برخی افراد درصدد این هستند به اجرای اقدامات بی رحمانه ای در شهرهای انگلیس بپردازند.

حتی نظامیان در یک ارتش متمدن که باز می گردند، تطبیق دادن خود را با شرایط دشوار می بینند. همانطور که همه ما شاهد بوده ایم، تنها چیزی که اعضای داعش برای گرفتن جان افراد نیاز دارند، یک خودروی ون، تعدادی چاقو یا مقادیری مواد منفجره دست ساز است.

نهادهای امنیتی می دانند این افراد چه کسی هستند یا دست کم باید درباره بسیاری از آنها اطلاعاتی ارائه شود و باید هر منابعی که برای شناسایی و محاکمه اعضای داعش نیاز دارند در اختیارشان قرار بگیرد. ایمنی و امنیت شهروندان، مهم ترین اولویت هر دولتی است. از زمان پایان جنگ دوم جهانی ، تهدیدی بالقوه تر از یک ارتش کوچک و در حال بازگشت از جهادی های انگلیسی، برای جان شهروندان غیر نظامی انگلیس وجود نداشته است.

سوم، عراق و سوریه نیاز است از لحاظ ظاهری و سیاسی بازسازی شوند. آرامش به بخش های زیادی از سوریه و عراق بازگشته ولی این آرامش قبرستان است. شهرهای تاریخی که زمانی فعالیت و جنبش زیادی در آنها وجود داشت، به ویرانه تبدیل شده اند. با وجود این، منطقه و جهانیان بدون خلافت اسلامی داعش، مکان های بهتری هستند. این پیروزی اگر بتوانیم این واژه ها را استفاده کنیم ، یک پیروزی شکست آمیز نبوده است.

بنابراین، خلافت اسلامی داعش که در یک سوم از خاک سوریه و عراق بر میلیون ها مسلمان ناراضی حکومت کردند، تقریبا ناپدید شده است. افراد زیادی آزاد شده اند ولی این آزادی همیشه هم لذتبخش نیست. دستیابی به این وضعیت، چند سال طول کشید. پیروزی در جنگ با دولت اسلامی ذهنی و ماهیت آن، برای دستیابی به پیروزی، نیازمند زمان بیشتری است زیرا این جنگ بیشتر از آنکه بر سر اراضی باشد، در اینترنت و جنگ عقیده هاست. ما با جنگی برای رها کردن خود اسلام از ادعاهای افراد فریبکار و شرور و ادعاهای افراد منحرف روبرو هستیم.

با این وجود، این جنگ هم مانند تلاش برای بیرون راندن اعضای داعش از سنگرهای قبلی آنها در عراق و سوریه ، جنگی است که نمی توان از آن اجتناب کرد. شکست خلافت اسلامی دست کم شواهدی ارائه می کند که داعش با وجود سرسخت بودن، شکست ناپذیر نیست.