پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حسین سوزنچی- در آیه 69 سوره مبارکه احزاب آمده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ آذَوْا مُوسی‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ کانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجیهاً»

رواج شایعات و سخنان بی اساس در یک جامعه دینی، چنان امر خطیری است که حتی پیامبران هم از گزند آن در امان نبوده‌اند.

تاملی جامعه‌شناختی درباره جامعه دینی

چه چیزی موجب می‌شود شایعات بی‌اساس درباره اولیای خدا بدین سادگی در یک جامعه دینی رواج یابد؟

واقعا دلیل جذابیت یاوه‌ها چیست؟

الف. به هم خوردن نظام اولویت‌سنجی

خصلت کنجکاوی در انسان، یک خصلت فطری است که انسان را در مسیر شناخت حقایق مورد نیاز زندگی پیش می‌برد؛ اما وقتی نظام اولویت‌سنجی انسانها دچار اختلال شود، همین کنجکاوی صرف اموری می‌شود که واقعا بی‌ارتباط با نیازهای انسان، و بواقع بی‌اهمیت‌اند. در حقیقت، بسیاری از اوقات چیزهایی در جامعه اهمیت می‌یابند که واقعا اهمیت ندارند و مسائل مهم را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهند، و وقتی کنجکاوی افراد در این راستا قرار بگیرد، می‌تواند چنان آسیب‌زا باشد که حتی پیامبران خدا از گزند آن مصون نمانند.

ب. احساس پیشتاز بودن، و دست کم، عقب نماندن از دیگران

گاه افراد هر خبری را – بویژه در زمینه‌هایی که علی‌القاعده کمتر در اختیار همگان قرار می‌گیرد – به محض شنیدن، برای این و آن نقل می‌کنند، تا نشان دهند که اینها قبل از دیگران به اخبار دست اول دست یافته‌اند، و به منابعی دسترسی دارند که دیگران از آن بی‌بهره‌اند!

ج. علامتی برای احساس زرنگی، و فرار از احساس فریب‌خوردگی

در این جهان بسیاری از افراد با قیافه‌ای ظاهرالصلاح، درصدد فریب دیگران برمی‌آیند؛ در این میان، افرادی که واقعا انسان‌های عمیقی نیستند و در عین حال اغلب مردم را فریب‌خورده می‌انگارند، برای اینکه نشان دهند که انسانهای زرنگی هستند و براحتی فریب نمی‌خورند به همه خوبان عالم با تردید نگاه می‌کنند و هر شایعه‌ای درباره خوبان را بلافاصله منتشر می‌سازند تا به دیگران اعلام کنند که اینکه شما فلانی را جزء خوبان می‌دانستید، به خاطر این است که آدم‌های ساده‌لوحی هستید که زود فریب می‌خورید!

تاملی با خویش

خود ما در برابر این شایعات چگونه‌ایم؟ آیا به آنها بی‌اعتناییم یا با شنیدن و خواندن آنها، آن را برای این و آن نقل می کنیم و آنها را بازنشر می‌دهیم؟ آیا هنگام بازنشر یک خبر، اولویت‌سنجی می‌کنیم؟ آیا نمی‌خواهیم به این و آن نشان دهیم که ما همه خبرها را زودتر از شما می‌دانیم؟ آیا …

 «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذینَ آذَوْا مُوسی‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ کانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجیهاً»

تبرئه از تهمت و داشتن وجاهت، شرط موفقیّت در رهبرى است. (تفسیر نور، ج‏۹، ص۴۰۹)

و وظیفه مومنان در این زمینه بقدری مهم است که اگر خودشان برای رفع این تهمت اقدام نکنند، گاه خداوند خودش برای این تبرئه پا پیش می‌گذارد!

«…الَّذینَ آذَوْا مُوسی‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ کانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجیهاً»

چرا در پایان آیه فرمود «و او نزد خدا وجیه [آبرومند] بود»؟

الف. تا نشان دهد که چرا خدا او را تبرئه کرد. (المیزان، ج۱۶، ص۳۴۷)

ب. می‌خواهد نشان دهد که ببینید چگونه ممکن است کسی که نزد خدا وجاهت و آبرو دارد، و این اندازه برای نجات قوم خود زحمت کشیده، این گونه با شایعات ناروا در همان امت بی‌آبرو شود. (ایستاده در باد، ص۵۲۵)

ج. تبرئه‏ى مردان خدا از تهمت کافى نیست، باید از آنان تجلیل شود. (تفسیر نور، ج‏۹، ص۴۰۹)

خود ما در برابر این شایعات چگونه‌ایم؟

 آیا به آنها بی‌اعتناییم یا با شنیدن و خواندن آنها، آن را برای این و آن نقل می کنیم و آنها را بازنشر می‌دهیم؟

 آیا هنگام بازنشر یک خبر، اولویت‌سنجی می‌کنیم؟

 آیا نمی‌خواهیم به این و آن نشان دهیم که ما همه خبرها را زودتر از شما می‌دانیم؟

آیا ...