پارس؛
نمونهای از سیاستگذاری برای حل معضل اجتماعی؛ موردی «تعرض به زنان»
نمیتوان صرفاً به تبلیغ و گفتگو و خودسازی اکتفا کرد؛ نمیتوان تنها به صورت انفرادی از تکتک افراد خواست که ظواهر دینی و دستورهای شرعی را رعایت کنند؛ و نمیتوان تنها به وضع قوانین و اجرای خشک دستورها و مقررات دل بست.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حسین سوزنچی- در آیه 58 تا 61 سوره مبارکه احزاب آمده است: «وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً؛
قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛
لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فیها إِلاَّ قَلیلا؛
مَلْعُونینَ أَینَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً»
نمونهای قرآنی از سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی برای حل معضل اجتماعی
در مساله تعرض به زنان،
ابتدا زشتی و پلیدی این رفتار را روشن کرد (آموزش فرهنگی و اجتماعی) و آثار وجودی این رفتار (ملعون شدن) را هم برشمرد (استفاده از تعبیر «لعنت» علاوه بر تهدید اخروی، تعمیق آموزشهای قبلی نیز هست؛ یعنی نشان میدهد این رفتار شما، تاثیراتی عمیق در وجودتان میگذارد و شما را از رحمت خدا دور میکند)
سپس یک دستورالعمل صریح اجرایی به خود زنان داد (وجوب حجاب کامل و متین) و البته فلسفه آن را هم بیان کرد تا فایده آن برای خویش را دریابند و به انجام آن تشویق شوند (این نوع پوشش برای این است که به عفت شناخته شوند تا مورد اذیت قرار نگیرند)
سپس یک قانون اجتماعی وضع کرد و مجازاتهای سنگینی برای کسانی که درصددند آن تعرض به زنان همچنان ادامه داشتند، قرار داد.
ثمره اجتماعی
برای تربیت و سعادت بشر، و حفظ جامعه،
نمیتوان صرفاً به تبلیغ و گفتگو و خودسازی اکتفا کرد؛
نمیتوان تنها به صورت انفرادی از تکتک افراد خواست که ظواهر دینی و دستورهای شرعی را رعایت کنند؛ و
نمیتوان تنها به وضع قوانین و اجرای خشک دستورها و مقررات دل بست.
تاملی در جامعه خویش
یکی از مشکلات اجتماعی ما این است که برخی جناحهای فکری، تنها و تنها یکی از این مولفهها را مهم میدانند؛ و بهتَبَعِ آنان، سیاستمداران، به یکی از این امور دلبسته و اهمیت بقیه را منکر میشوند:
اغلبِ بهاصطلاح روشنفکران، تنها گزینه اول را تجویز میکنند؛
طرفداران جدایی دین از سیاست، گزینه دوم را بتنهایی کافی میدانند؛ و
متحجران و مقدسمآبان، تنها به گرینه سوم دلخوش کردهاند.
اما از نظر اسلام،
نمیتوانید از انسانها بخواهید که فقط و فقط باطنشان را درست کنند؛
نمیتوانید از انسانها بخواهید که شخصاً به آداب و مناسک دینی پایبند باشند و بس؛ و
نمیتوانید از انسانها بخواهید که حکومتی را تشکیل دهند، اما به تربیت فرهنگی آحاد جامعه کاری نداشته باشند. (ایستاده در باد، ص494-496)
ارسال نظر