وبگاه تحلیلی «پراجکت سندیکیت» در مطلبی پیرامون مواضع آمریکا در قبال ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون نوشت: خصومت آمریکا با ایران به آغاز انقلاب اسلامی در این کشور باز می‌گردد و مصیبت 444 روز گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا از سوی دانشجویان بنیادگرای ایرانی برای همگان شوکی بوده که هنوز هم التیام نیافته است. ماجرای گروگانگیری از ابتدا تا انتها رسانه‌های ایالات متحده را تحت سلطه خود قرار داده و منجر به نوعی زخم شد که جراحات اجتماعی ناشی از حملات 11 سپتامبر در یک نسل بعد نیز شبیه آن بود.

در ادامه این تحلیل آمده است: بحران گروگانگیری و در واقع انقلاب ایران برای اکثر آمریکایی‌ها نوعی رویداد تعجب آور و غیرقابل انتظار بود و تنها تعداد کمی از اهالی آمریکا متوجه شده‌اند که انقلاب ایران یک ربع قرن پس از آن رخ داد که سازمان سیا و « MI6» دستگاه اطلاعاتی انگلیس در سال 1953 برای سرنگونی دولت منتخب دموکراتیک این کشور و ایجاد یک دولت خودکامه توسط شاه ایران برای حفظ کنترل انگلیس و آمریکا بر نفت ایران که توسط ملی شدن تهدید می‌شد، دسیسه نمودند. اکثر آمریکایی‌ها متوجه نیستند که بحران گروگانگیری به دلیل تصمیم غلط در پذیرش شاه در آمریکا برای معالجات پزشکی که بسیاری از ایرانی‌ها آن را تهدیدی برای انقلاب به شمار می‌آوردند، تشدید شد.

در ادامه این مطلب با تاکید بر تداوم رویکردهای غلط آمریکا در قبال ایران آمده است: آمریکا در زمان ریاست جمهوری «رونالد ریگان» از عراق در جنگ علیه ایران و استفاده این کشور از سلاح‌های شیمیایی حمایت کرد. هنگامی که جنگ در نهایت در سال 1988 به پایان رسید باز هم آمریکا به دنبال تحریم‌های مالی و تجاری علیه ایران که تا به امروز باقی مانده، رفت.

آمریکا از سال 1953 به این سو با اقدام‌های مخفیانه با خودمختاری ایران و توسعه اقتصادی این کشور مخالفت کرده و از حکومت اقتدارگرای ایران خلال سال‌های 1953تا 1979 میلادی حمایت کرد و بعد از آن نیز از دشمنان این کشور پشتیبانی نموده و چندین دهه تحریم علیه ایران اعمال کرد.
این وبگاه سپس به دیگر دلیل خصومت واشنگتن با ایران اشاره کرد و نوشت: یکی دیگر از دلایل رویکرد ضد ایرانی آمریکا حمایت این کشور از حزب‌الله لبنان و حماس، از مخالفان اسرائیل است.

در خاتمه این تحلیل با اشاره به دخالت قدرت‌های جهانی در غرب آسیا و کارشکنی‌های رژیم صهونیستی آمده است: انگلیس، فرانسه، آمریکا و روسیه همه در طول قرن گذشته در بازی قدرت خاورمیانه نقش آفرینی اشتباهی داشته‌اند. اینک ما بیش از هر زمان دیگری به دوران دیپلماسی که بر مصالحه و نه دور دیگری از قلع و قمع و مسابقه تسلیحاتی که می‌تواند به راحتی مبدل به فاجعه شود، نیاز داریم.