علل فضیلت ماه رمضان بر ماههای دیگر در کلام رهبر معظم انقلاب
خداوند این ماه را بر ماههای دیگر، فضیلت داده، همین «روزه»، «نزول قرآن» و «شب قدر» از جمله مواردی است که به وسیلۀ آن این ماه را فضیلت داده است.
«آداب روزهداری، احوال روزهداران» شامل گزیدهای از مجموعه توصیهها، نصایح، مواعظ و تحلیلهای رهبر انقلاب، یکی از بهترین نمونهها در تبیین دقایق و ظرائف معارف ماه رمضان است که در فرازهایی از بیانات معظّمٌله در ماههای رمضان سالهای 1369 تا 1390 ارائه شده است. در این اثر که به اهتمام علیرضا مختارپور قهرودی تدوین و از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشرشده، ضمن حفظ ترتیب زمانی بیانات معظّمٌله، برای دسترسی آسانتر علاقهمندان به محورهای مباحث، فهرستی جامع از کلیدها و موضوعات متعدد مندرج در این مجموعه ارائه شده است.
«آداب روزهداری، احوال روزهداران» نکات مهم معرفتی از سیره علمی و عملی رهبر معظّم انقلاب را در زمینههای مختلف عبادی، اجتماعی و سیاسی از معارف ماه مبارک رمضان در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. اگرچه ممکن است این مباحث برای برخیها عادی و حتی تکراری به نظر بیاید که بارها در متون دینی خواندهاند و از لسان علما و مراجع شنیدهاند. در همین کتاب و در فرازی از بیانات رهبر معظّم انقلاب، در قالب نکتهای دقیق و آموزنده به این موضوع پاسخ داده شده است:
«از بس اینها را تکرار کردهایم و شنیدهایم و گفتهایم، برایمان عادی شده است. انسانی به کمال راه پیدا میکند که از بین همین چیزهای تکراری، حقایق را پیدا کند. علم مادی نیز همینطور است. همه در مدت عمرشان دیدهاند که وقتی سیب از درخت جدا میشود، به طرف زمین میافتد. دیگر از این کار عادیتر، چیزی در دنیا هست؟! اما یک نفر متوجه شد که این یک پدیده است: چرا سیب پایین میآید؟ چرا از درخت که جدا میشود بالا نمیرود؟ آن وقت نیروی جاذبه کشف شد. یک باب جدید در دانش بشری باز شد. همه این چیزهای عادی زندگی ما از این قبیل است.»
در ادامه روزهای گذشته بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در این کتاب دربارۀ علل فضیلت ماه رمضان بر ماههای دیگر منتشر میشود:
بدون کمک خدا، عزت و هیچ سعادتی نصیب هیچ فرد و ملتی نخواهد شد و کمک الهی هم یک زمینهها و یک موجباتی دارد؛ کما اینکه در دعا عرض میکنیم «اللهم انی اسئلک موجبات رحمتک»(1). از جمله مهمترین این موجبات رحمت الهی، همین است که مسئولان کشور و مدیران بخشهای مختلف، پیش خدا متعال و مردم احساس تعهد کنند. این احساس هر چه بیشتر بشود و به دنبال خود تلاش و تحرک بهتر و قویتری به وجود آورد، یقیناً رحمت الهی بیشتر شامل حال ما خواهد شد. باید حرکت کنیم و این حرکت را با نیت الهی و یا نیت قربت همراه کنیم و بدانیم که در آن صورت دستگیری خدا و تفضلات الهی حتمی است. حالا ماه رمضان، فرصت مناسبی است؛ چون لعلکم تتقون؛ اصلا خدای متعال روزه را با این هدف مقرر فرموده است؛ لاقل یکی از اهداف واجب شدن روزه در این ماه - که شاخصۀ مهم ماه است - همین تحصیل تقواست. در این دعای روزانه، بعد از نمازها میخوانیم؛ و هذا شهر عظمته و کرمته و شرفته و فضلته علی الشهور(2)؛ خدای متعال این ماه را بر ماههای دیگر، فضیلت داده است. یکی از چیزهایی که این ماه را فضیلت داده، همین «روزه» است؛ یکی از چیزها «نزول قرآن» است؛ یکی از چیزها «شب قدر» است: که اینها در همین دعا به عنوان شاخصههای این ماه ذکر شده است.
این، ظرف مساعدی برای رشد و نمو ماست؛ مثل بهار میماند؛ همچنانی که هر کدام از فصولی از سال، مقطعهایی از روزها و شبها و هفتهها و ماهها، یک اقتضائاتی برای رشد و نمو و تحرک معنوی و باطنی انسانها و تعالی آنها داردند. شب جمعه یک خصوصیتی دارد؛ روز جمعه یک خصوصیتی دارد. از این ساعات، تعجب هم نباید کرد؛ همچنانی که در طبیعت مادی یک خصوصیتی دارند. در این طبیعت معنوی، در روح انسان، در تعالی انسان، در قبول اعمال و در تاثیر اعمال عبادی هم یک خصوصیاتی دارند؛ همان طور که عرض کردیم مثل روز جمعه، شب نیمهی شعبان و اوقاتی که بخصوص از طرف شرع مقدس معیین شده است؛ آیا ما معدودات(3) که دربارهی ماه رمضان است یا ایام حیحجه و از این قبیل، انتخاب این روزها تصادفی نیست، که حالا ماه رمضان از لحاظ طبیعت و تاثیر با ماه رجب یا ماه ذیقعده یکسان باشد؛ نه، یک خصوصیتی دارد؛مثل همان خصوصیت فصول که عرض کردیم. از یان استفاده کنید.
در یک روایتی هست که نبی مکرم اسلام(ص) در آستانۀ ماه رمضان خطاب به مردم فرمودند:سبحانالله ماذا تستقبلون و ماذا یسقبلکم(4)؛ شما به استقبال چه دارید میروید! و چه به استقبال شما دارد میآید! این همان تجلیل ماه رمضان یا این زبان است. چشم حقیقتبین و باطننگر نبی مکرم برکات ماه رمضان را میبیند. روزه یک فرصت است، یا همین آثار و برکاتی که دربارهی روزه شنیدهاید و میدانید.
1- مصباحالمتهجد، ج1، ص 61.
2- اقبال الاعمال (ط القدیمه)، ج1، ص 24.
3- سوره بقبره، آیه 184.
4- مستدرکالوسائل، ج 7، ص 425.
ارسال نظر