آیت الله موسوی خوئینیها: امام همواره مسئولان را به سادهزیستی توصیه میکرد
دبیر کل مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: بیاخلاقی در گفتار و رفتار سیاسی غوغا میکند که یک نمونۀ آن در تبلیغات انتخاباتی خود را نشان داد. مدیران جامعه برای اینکه فضای انتخابات پرشور شود و حداکثر رأیدهندگان را به پای صندوقهای رأی بکشانند به تبلیغات افسارگسیخته میدان میدهند، ولی کسی نمیاندیشد که اینگونه تبلیغات با اخلاق مردم چه میکند.
آیت الله سید محمد موسوی خوئینیها در یادداشتی تحت عنوان «آیا آرمانهای انقلاب محقق شده است؟» در کانال تلگرامی نوشت: حضرت امام رضوانالله تعالی علیه همواره مسئولان را به سادهزیستی توصیه میکرد و آن را زمینۀ درک ملموس مسئولان از رنج قشر مستضعف میدانست.
در سالهای اولیه انقلاب و در دوران دفاع مقدس، میزان رفاه در زندگی اکثر مسئولان و نیز نمایندگان مجلس، کم و بیش، بر اساس توصیههای امام (ره)، بالاتر از رفاه زندگی قشر متوسط نبود. آیا امروز زندگی مسئولان کشور، از روحانیون و غیر روحانیون و در ردههای مختلف از بالا تا پایین، همانگونه است که زندگی مسئولان در سالهای اولیه بود و یا بهتدریج و بهویژه پس از پایان جنگ، میل به رفاه بیشتر و به تشریفات و تجملات بیشتر شد و مانور تجمل آغاز گردید و به جایی رسید که اکنون میبینید و آینده را خدا میداند.
ممکن است جمعی بر این باور باشند که اصولاً سادهزیستی مسئولان، اگر هم یک فضیلت شخصی باشد، موضوعی نیست که سبب افزایش کیفی و کمّی کارآمدی افراد شود. در این مقال، چون موضوع بحث من این نیست، دربارۀ رد یا قبول این نظر حرفی نمیزنم و اظهار نظر در این زمینه را به فرصتی دیگر وامیگذارم.
موضوع سادهزیستی مسئولان یک نمونه از ارزشهایی است که از آرمانهای انقلاب محسوب میشد و انقلابیون در آرزوی تحقق آن بودند و آن را به مردم وعده میدادند.
آرمان و آرزوی انقلابیون این بود که سازمانهای اداری و وزارتخانهها، دستگاه قضایی و دادگاهها و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، همه و همه، با خلوص و با صمیمیت در خدمت مردم باشند. آرمان و آرزوی انقلابیون این بود که خرید و فروش و کسب و تجارت و مقدم بر اینها، تولید برپایه عدل و انصاف و پرهیز از گرانفروشی و کمفروشی و دور از تقلب در عرضۀ کالاها باشد. آرمان و آرزوی انقلابیون این بود که با ترویج فرهنگ دینی و استفاده عالمان دین از همه ابزارهای تبلیغاتی، زندانها خالی شود و صحنه جامعه از پلیدیها و پلشتیها پاک شود. آرمان و آرزوی انقلابیون اینها و نظیر اینها بود.
سخن این است که آیا آن چیزهایی که آرمانهای انقلاب و انقلابیون بود تحقق یافته و ماندگار شده است؟ بهجز سادهزیستی، که به فراموشی مطلق سپرده شده، آیا ادارات حکومتی، اجرایی، قضایی و غیر آنها از رشوه و فساد پاک شده یا وضع آنها هر روز نگرانکنندهتر شده است؟ محیط کسب و کار و تولید و تجارت به گونهای شده است که نه کارگر و نه کارفرما، نه تاجر و نه تولیدکننده و نه... گویا هیچکس سود خود را در درستکاری، امانتداری، تولید کالای باکیفیت، رعایت حقوق مشتری و خریدار، رعایت حقوق بیمار، رعایت حقوق شهروندان، رعایت قوانین و مقررات و حتی در رعایت اموری که مستقیم و غیرمستقیم به سلامت همه مربوط است جستوجو نمیکند!
آیا تعهد و تقید مردم به آداب و رفتار شرعی بیشتر شده است؟ تعداد نمازخوانها و روزهگیرها افزایش یافته است؟ غیبت، دروغ، تهمت کمتر شده است؟ رأفت و نوعدوستی و در غم دیگران شریک شدن و دستگیری از نیازمندان افزایش یافته است؟
بیاخلاقی در گفتار و رفتار سیاسی غوغا میکند که یک نمونۀ آن در تبلیغات انتخاباتی خود را نشان داد. مدیران جامعه برای اینکه فضای انتخابات پرشور شود و حداکثر رأیدهندگان را به پای صندوقهای رأی بکشانند به تبلیغات افسارگسیخته میدان میدهند، ولی کسی نمیاندیشد که اینگونه تبلیغات با اخلاق مردم چه میکند؛ امروز در کوچه و بازار، در مسجد و مدرسه و دانشگاه، و در هرجا که بروید، مردم به راحتی بدون مدرک و دلیل علیه یکدیگر و علیه مسئولان و علیه هرکسی هرچه میخواهند میگویند و به آنان نسبت میدهند. کسانی که ابزارهای متعدد و گستردۀ تبلیغاتی دارند، با هزار و یک توجیه، علیه کسانی که از کمترین ابزار دفاع از خود محروماند هرچه میخواهند میگویند.
پس سؤال و موضوع بحث این است که چرا آرمانها و آرزوهای انقلاب و انقلابیون یا محقق نشده است و یا وضع فعلی در حدی بسیار پایینتر از اندازۀ آن آرزوها است؟ بسیار ممنون خواهم شد اگر خوانندگان عزیز در پاسخ به این پرسشها هرچه به نظرشان میرسد، پس از دقت و تأمل، برای من ارسال کنند و پاسخ آنان را همراه با نظرم در اختیار خوانندگان محترم قرار میدهم.
مفهوم این سؤال و طرح این موضوع هرگز این نیست که، در زمانی بیش از سه دهه، کارهای بزرگی انجام نشده است و یا تلاش مستمر هزاران نفر مسئولان کشور، بهویژه در دوران دفاع مقدس، پرثمر نبوده است؛ همچنین، وجود ناهنجاریهایی که در عرصههای مختلف به آنها اشاره شد به مفهوم نادیده انگاشتن خدمات و زحمتهای افراد در میان جامعه و در میان کارکنان و کارمندان و کارگزاران حکومت نیست. اما، با وجود همۀ دستاوردهای درخشانی که غیرقابلانکار است، همچنان میتوان آن سؤال و موضوع را طرح کرد.
ممکن است بعضی از خوانندگان بر این باور باشند که آنچه به عنوان آرمان و آرزو در این نوشته مطرح شده است به بهترین شکل یا به طرزی قابل قبول محقق شده است و این روند به تدریج رو به رشد است. این بخش از خوانندگان هم اگر نظر خود را همراه با آمار قابل استناد برای من ارسال کنند، بسیار ممنون میشوم و آن را در اختیار دیگر خوانندگان عزیز قرار میدهم.
ارسال نظر