رسیدگی به این ماجرا از چند روز قبل و به دنبال شکایت مرد سالخورده‌ای در دستور کار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. مرد نگران به پلیس گفت: «پسرم پیام، در یکی از شرکت‌های مسافربری کار می‌کند.

او روز گذشته مثل همیشه برای کار از خانه خارج شد. اما تا شب خبری از او نشد. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتیم پاسخ نداد. به تمام دوستان و آشنایان هم زنگ زدیم ولی از پسرم خبری نداشتند.

تا اینکه امروز صبح مرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت پسرم را ربوده‌اند. او در ازای آزادی پیام 300 میلیون تومان درخواست کرد. اما به هیچ عنوان امکان پرداخت چنین پولی را نداریم و حالا هم از شما کمک می‌خواهیم. ضمن اینکه آنها تأکید کرده‌اند اگر موضوع را به پلیس خبر دهیم پسرمان را می‌کشند.»

به‌دنبال این شکایت، تحقیقات تخصصی کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. از سوی دیگر چند روز بعد مأموران پلیس دماوند به‌دنبال تماس مرد میانسالی خود را به چاه متروکه‌ای در کنار یک باغ رساندند. این مرد به پلیس گفت: «در حال عبور از کنار چاه بودم که صدای ناله‌ای به گوشم رسید. ابتدا تصور کردم خیالاتی شده‌ام. اما قدم بعدی را که برداشتم دوباره صدایی شنیدم. وقتی به سراغ دهانه چاه رفتم متوجه شدم پسری داخل چاه است.»

بدین‌ترتیب با تماس پلیس، مأموران امداد و نجات بلافاصله وارد عمل شده و پسر جوان را از چاه بیرون کشیدند. مرد نیمه جان به مأموران گفت: «راننده یک شرکت مسافربری هستم.

چند روز قبل دو مرد افغان و یک مرد ایرانی به عنوان مسافر سوار ماشینم شدند. آنها از من خواستند به دماوند بروم. اما وقتی به این محل رسیدیم مردان ناشناس تلفن همراه و سوئیچ ماشینم را گرفته و مرا داخل چاه حبس کردند.

بعد هم در تماس با خانواده‌ام از آنها مبلغ 300 میلیون تومان برای آزادی‌ام خواستند. در این مدت در چاه زندانی بودم و آنها هرروز به سراغم می‌آمدند، مقداری آب و غذا می‌دادند و می‌گفتند تا زمانی که پول را نگیرند رهایم نمی‌کنند.»

با افشای این ماجرای هولناک، کارآگاهان از پدر مرد جوان ربوده شده خواستند به بهانه پرداخت بخشی از پول با گروگانگیران تماس بگیرند. بدین‌ترتیب تبهکاران در قرار صوری از سوی پلیس دستگیر شدند که تحقیقات در این باره ادامه دارد.