روایت ماجرای ازدواج جانباز دفاع مقدس در ماه عسل امشب
برنامه امشب ماه عسل با موضوع زندگی و ازدواج یک جانباز دفاع مقدس در حالی روی آنتن شبکه ۳ رفت که این رزمنده بر لزوم توجه به جانبازان شیمیایی تأکید داشت.
در ابتدای برنامه ماه عسل امشب به این نکته اشاره شد که تا کنون در طرح خیریه محسنین ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان پول جمع آوری شده و در ادامه تصاویری از آزادی زندانیان پخش شد که بسیاری از آنها به خاطر مبالغی مانند ۱ میلیون و یا دو میلیون تومان در زندان بودند.
در ماه عسل امشب یک جانباز به نام آقای زرگر همراه با همسرش مهمان برنامه شدند که در ادامه قرار بود دختر آنها نیز مقابل دوربین قرار بگیرد البته دختر این خانواده پیش از شروع رسمی برنامه به این نکته اشاره کرد که هر زمانی با پدرش خداحافظی میکرد این احتمال را میداد که شاید او دیگر برنگردد، اما در عین حال قهرمان بزرگتر زندگی او مادرش بود که همیشه پای آرمانهای خود ایستاده بود.
در ابتدای ماه عسل امشب آقای زرگر گفت: یکی از برادرهای من در عملیات بیتالمقدس جانباز شد و دیگری در عملیات کردستان. همچنین یکی از بردارهایم به شهادت رسیده است و بهطور کلی روحیه رزمندگی در خانواده ما و در بین برادران بهشدت جریان داشت.
احسان علیخانی در ادامه صحبتهای آقای زرگر گفت: منطقه فلاح یک منطقه عجیب در تهران به شمار میرود چرا که این منطقه چندین هزار شهید را برای دفاع از آب و خاک کشورمان تقدیم کرده است.
آقای زرگر در ادامه صحبتهای خود اظهار کرد: یک بار در مدرسه اعلامیه بین بچهها پخش شد و به دلیل این که فکر میکردند کار من است من را گرفتند و به کلانتری ۱۵ بردند و پس از گذشت ۱ روز مدیر مدرسه که متوجه شد کار من نبوده وساطت کرد و من را آزاد کردند.
این جانباز دفاع مقدس با اشاره به ماجرای ازدواج خود و همسرش تصریح کرد: به نظر من خانمم جزء بهترینهای محله بود چرا که من موردهای زیادی در ذهنم بود و بیش از این چند مرتبه به خواستگاری رفته بودم، اما همیشه از خدا میخواستم فردی را نصیبم کند که خیلی خوب باشد.
وی افزود: پیش از این که به خواستگاری همسرم بروم جانباز شدم البته به دلیل دوستی که برادر همسرم داشتم او از جزئیات زندگی من خبر داشت، اما بهجرئت میگویم که پس از ازدواج با همسرم زندگیام ارزش پیدا کرد.
در ادامه ماه عسل امشب خانم زرگر با اشاره به دوستی برادر و همسرش یادآور شد: یکی از دوستانم پس از خواستگاری به من گفت که باید خیلی کتاب بخوانی، چون آقای زرگر بهاندازهای از تو سؤال میپرسد که باید اطلاعات بسیار کاملی داشته باشی.
وی ادامه داد: آقای زرگر به این موضوع اشاره کرده بود که هیچ چیزی ندارد، اما بر این نکته هم تأکید کرد بود که در مورد مسائل زندگی هر چه را که اسلام گفته باشد قبول دارد. همسرم پیش از ازدواج همچنین سه شرط هم برای من گذاشت و این شرطها این بود که امکان دارد یا شهید شود یا جانبازتر از وضعیت فعلیاش شود و یا به اسارت برسد و ما با آگاهی کامل از این شرایط سه روز پس از خواستگاری به او جواب مثبت دادم.
خانم آقای زرگر در ادامه ماه عسل به این موضوع اشاره کرد که اصلیترین دلیل او برای پذیرفتن ازدواج این بود که میخواست در شرایطی که کشورش درگیر جنگ شده دین خود را نسبت به این موضوع ادا کند البته پس از این که او به پیشنهاد ازدواج آقای زرگر جواب مثبت داد موج زیادی از مخالفتها به راه افتاد.
خانم زرگر همچنین گفت: پس از این که ازدواج کردیم ۲۸ روز با یکدیگر زندگی کردیم و روز ۲۹ ام آقای زرگر به جبهه رفت البته پس از گذشت مدتی و در حالی که دخترم زهرا به دنیا آمده بود یک مرتبه که از مرخصی بازگشت اعلام کرد که در آن جا شرایطی فراهم شده که گفتهاند هر کدام از رزمندهها که بخواهند میتوانند خانوادههایشان را همراه با خود به این جا بیاورند.
آقای زرگر همچنین خاطر نشان کرد: بین جانبازها افرادی هستند که خیلی مظلوم به شمار میروند و دیده نمیشوند مانند جانبازهای شیمیایی که لازم است شناسایی شوند و به آنها توجه شود.
ارسال نظر