در این مطلب نیز آمده است: بالاخره و پس از حرف و حدیث و حاشیه‌های فراوان، مناظره اول کاندیداهای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری برگزار شد و تحلیلگران و منتقدان سیاسی از زوایای مختلفی به تائید و یا تکذیب جریان مورد نظر خود دست زده‌اند و سعی در القای پیروزی در اردوی خود را داشتند.
اما فارغ از همه موارد مطرح شده و سوای از درست یا غلط بودن موضوعات، نکته جالبی در رفتار کاندیداها به چشم می‌خورد و آن هم عدم توجه به زمان و عدم توانایی هماهنگ شدن با زمان بود.
هیچکدام از کاندیداها نتوانستند مدیریت زمان را به درستی انجام دهند، به شکلی که سه نفر برای حرف‌هایشان وقت کم آوردند و سه نفر دیگر با وقت اضافی مواجه شدند، مشکلی که سال‌ها در کشور با آن دست به گریبان هستیم و بنظر می‌رسد هیچ کدام از مردم جامعه به یاد ندارند جلسه و یا مراسمی در ساعت اعلام شده شروع و همچنین در زمان مقرر خاتمه یابد.
مشکلی که در همه ارکان جامعه نفوذ و فعالیت‌هایمان را با مشکل مواجه کرده است، برنامه نامنظم حرکت قطارها، هواپیماها، وسایل نقلیه، تاخیر و تعجیل مدیران و کارکنان مواردی است که روزانه با آن به کرّات مواجه‌ایم و دیگر به امری عادی بدل شده است.
در کشورهای پیشرفته و صنعتی اما موضوع به شکل دیگری پیش می‌رود، بر حساسیت روی زمان بسیار تاکید می‌شود، کمتر کسی است که تجربه سفر به فرنگستان را داشته باشد و از نظم حاکم و دقت به زمان متعجب نشده باشد و با خود خاطره‌ای به همراه نیاورده باشد، در واقع در چنین ممالکی مدعی برابری وقت با پول هستند، که پر بیراه هم نیست.
گسترش تولید و قیمت بالای ماشین‌آلات، نیاز به هماهنگی بین کارها را افزایش می‌دهد، اگر گروهی از کارگران راس زمان مقرر کاری را در کارخانه به اتمام نرسانند، سایر کارها در خط تولید به تعویق می‌افتد و این امر به سلسه مراتب بالاتر نیز تسری پیدا می‌کند و در نهایت ضررهای جبران‌ناپذیری را به همراه دارد.
وقتی محصول به موقع تولید نشود، کارگران بسته بندی، حمل ونقل، فروش، مدیران میانی، مدیران ارشد، سهام داران و در سطح کلان دولت‌ها و حکومت‌ها با مشکلات جدی و بعضا بحران‌های اقتصادی مواجه خواهند شد.
اینکه در مدارس برای اعلام شروع و پایان زمان کلاس‌ها از زنگ استفاده می‌شود امری تصادفی و اتفاقی نیست، در واقع این آموزشی است که در کشورهای پیشرفته به کودکانی که بعدها قرار است چرخ کارخانه‌ها را بچرخانند داده می‌شود تا از الان اهمیت توجه به زمان و لزوم شروع و پایان کارها راس یک لحظه مقرر و تعیین شده را یاد بگیرند.
هر چند که در کشور ما بدون دانستن فلسفه بسیاری از امور فقط دست به تقلید و کپی‌برداری از کشورهای پیشرفته به جای تفکر و طراحی سیستم مورد نیاز و بومی می‌زنیم که مثال فوق یکی از آن‌هاست، که در آینده به طور مفصل به این موضوع خواهم پرداخت.
تنها زندگی شغلی در کشورهای پیشرفته وابسته به دقت در زمان نیست، بلکه زندگی اجتماعی نیز وابسته به وقت و همگام سازی زمان است، بیمارستان‌ها راس یک ساعت مشخص بیماران را برای خوردن صبحانه بیدار می‌کنند، کانال‌های رادیویی و تلویزیونی در ساعت خاصی برنامه‌های پرمخاطبشان را پخش می‌کنند، فعالیت‌های تفریحی و اوقات فراغت در روزهای خاصی و ساعت‌های مشخصی از روز انجام می‌پذیرد، حتی عادات روزمره زندگی نیز با زمان هماهنگ شده است، خانواده‌ها راس یک ساعت مقرر از خواب بیدار می‌شوند، صبحانه می‌خورند، به مدرسه و محل کار می‌روند و برمی‌گردند، به رختخواب می‌روند و... همه این‌ها و این‌ها با یک ریتم مشخص اجتماعی به پیش می‌رود.
شاید بتوان یکی از دلایل رشد اقتصادی جوامع پیشرفته را همین توجه به زمان و هم‌زمان سازی اجتماعی دانست.
موضوعی که سال‌هاست در کشورمان، نتوانسته‌ایم انجامش دهیم، همیشه مدعی هستیم که منابع زیادی در اختیار داریم اعم از معادن، نفت، گاز، نیروی انسانی جوان و متخصص، اما چرا نمی‌توانیم از آن‌ها بهره‌برداری درستی انجام دهیم، چرا بهره‌ور نیستیم؟
.