دارنده چهار سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر در سلسله همکاری‌های موفقش با سیروس مقدم، چندین مجموعه تلویزیونی را به نگارش درآورده و بعد از تجربه موفق پایتخت این‌بار سراغ داستانی با شمایلی جدید در «علی‌البدل» رفته است؛ داستانی فرضی که در فضایی بی‌مکان روایت می‌شود و تعابیر مختلفی را می‌توان از آن برداشت کرد.

تنابنده در این مصاحبه از چگونگی نگارش و بازی در علی‌البدل می‌گوید.

ایده اولیه نگارش مجموعه علی‌البدل چطور و در چه زمانی به ذهنتان رسید؟ گویا از مرحله ایده تا نگارش و ساخت، مدت زمانی طولانی را طی کرده است. دلیل آن چه بود؟

اولین جرقه نوشتن این داستان چندین سال پیش در روستایی در لاریجان به ذهنم رسید. من به یکی از آب‌گرم‌های این روستا رفته بودم و در آنجا‌ متوجه عده‌ای از اهالی شدم که گویا اعضای شورای آن روستا بودند و همان‌طور که داشتند از آن آب‌گرم استفاده می‌کردند، در مورد مسائل شورایشان هم صحبت و بحث می‌کردند. در همان زمان اتفاق بسیار جذابی به نظرم رسید و هسته اولیه داستانی را در ذهنم شکل داد که به مرور تکامل پیدا کرد. بارها اتود زدیم و جلو رفتیم و در نهایت با مشورت با گروه نویسندگان به نتیجه کنونی رسیدیم.

گفته بودید دلیل استفاده نکردن‌شما از لهجه‌ها و اشاره نکردن به مکان جغرافیایی خاص در قصه عمدی بود. خب چرا سراغ انتخاب لهجه‌ای فرضی و خودساخته نرفتید؟

ما هم دلمان می‌خواست که سراغ جغرافیایی مشخص برویم و از لهجه و پوششی معلوم استفاده کنیم، اما واقعیت این است که طاقت نداشتن گروه‌های مختلف این اجازه را نمی‌دهد که اشاراتی مشخص به مکان‌های معلوم داشته باشیم و لذا تصمیم گرفتیم سراغ یک ناکجاآباد برویم و قصه‌مان را در آن روایت کنیم. وگرنه خودمان هم می‌دانستیم که در صورت ذکر نام مکان قصه جذاب‌تر می‌شود، اما وقتی در چنین داستانی با رنگ و لعاب اشاره‌های سیاسی سر و کار داریم، حساسیت‌ها بیشتر است و ما هم ریسک نکردیم. ضمن این‌که تعدد بازیگران و محدودیت زمانی موجب می‌شد که نتوانیم روی لهجه دیگری کار کنیم و وقت بگذاریم. با این حال همین محدودیت‌‌ها دلیل اصلی استفاده از لهجه‌های واقعی است.

اما شما تجربه پایتخت را در کارنامه دارید که نشان داد می‌شود از لهجه‌های واقعی استفاده کرد و با این حال کسی ناراحت نشود و نرنجد.

خب پایتخت قصه‌ای خانوادگی و اجتماعی داشت؛ جنس اتفاقات و وقایعش هم فرق می‌کرد و مردم چنین داستانی را بیشتر می‌پذیرند. در علی‌البدل اما جنس آدم‌های گوناگونی را داشتیم، ممکن بود به عده‌ای بربخورد و بگویند ما که چنین اخلاقی نداریم!

حالا که کار پخش شده و روی آنتن رفته است، از نتیجه نهایی کار رضایت دارید؟ یا فکر می‌کنید می‌شد داستان را به شکل بهتری پیش برد؟ ارزیابی‌تان از میزان رضایت مخاطبان چیست؟

وقتی این مجموعه تازه روی آنتن رفته بود، از آنجا که داستان جدید و متفاوتی داشت و در فضایی خاص روایت می‌شد، طول می‌کشید تا مخاطبان به آن عادت کنند و نوع روایت قصه را بپذیرند. اما در ادامه دیدم که با گذشت دو سه قسمت نظرات مردم به مرور بهتر شد و مجموعه برایشان جا افتاد.

نکته‌ای که در حین تماشای مجموعه فکرم را مشغول کرده بود، طراحی شخصیت علی‌البدل بود. این مجموعه علی‌البدل نام دارد و اسم یکی از شخصیت‌های داستان هم همین است. از خلاصه داستان این‌طور به نظر می‌رسید که این شخصیت (با بازی احمد مهران‌فر) قرار است شخصیت اصلی و محوری داستان باشد، اما در طول داستان او عموما تحت‌الشعاع و زیر سایه حضور دو شخصیت خان قرار گرفته بود. آیا این اتفاق به عمد صورت گرفته بود؟

من نقش علی‌البدل را بر اساس یکی از شخصیت‌های داستان‌ هوشنگ مرادی کرمانی نوشتم. این شخصیت چون یتیم است در دوران کودکی از همه زنان اطرافش شیر خورده و هر کس او را به اسم و طریق خاصی صدا می‌کند. همه افراد روستا روی کمک علی‌البدل حساب می‌کنند و او کم‌کم به نوعی قدرت می‌یابد و از علی‌البدل و هیچ‌کاره بودن فاصله می‌گیرد. در نتیجه به نظرم او همچنان اصلی‌ترین شخصیت قصه است.

مجموعه در ابتدای کلید خوردنش قرار بود برای ماه رمضان باشد، اما بعد زمان پخش دیگری برایش در نظر گرفته شد. اگر از ابتدا می‌دانستید که قرار است در این ایام روی آنتن برود، با توجه به نزدیکی زمان انتخابات آیا تغییری هم در داستان ایجاد می‌کردید؟

روند معقولی که در مجموعه‌سازی وجود دارد این‌طور می‌گوید که هرچقدر یک مجموعه به اتفاقات روز جامعه‌اش نزدیک باشد، موفق‌تر است. ما در مجموعه «چک برگشتی» که آن کار هم در ایام نوروز پخش می‌شد به نوعی موضوع روز انتخابات را دستمایه قرار دادیم، اما آن داستان در فضای دیگری می‌گذشت و کاملا اجتماعی بود و علی‌البدل تعریف دیگری دارد.

تیم بازیگران را هم شما انتخاب کردید. در خصوص ترکیب بدیع مهدی هاشمی و مهدی فخیم‌زاده چطور به این نتیجه رسیدید؟

هر دوی این افراد بازیگرانی بسیار حرفه‌ای هستند و از آنجا که ما تاکنون هیچ‌گاه حضور این دو بازیگر را کنار هم ندیده بودیم، برای خودم بسیار جذاب بود که این ترکیب را بچینم و ببینم که چطور می‌شود. ضمن این‌که بازی در نقش خان روستا جذبه و صلابت خاصی را می‌طلبید و به نظرم هر دوی این بزرگواران شامل این جذبه و صلابت می‌شدند. ما در این مجموعه نریمان‌خان را داریم که شخصیتی جدی با بازی مهدی فخیم‌زاده بود و در کنار او مهدی هاشمی، خان دیگرمان بود که گرچه باز هم شمایلی جدی داشت، اما قدری شیطنت کودکانه هم چاشنی شخصیتش بود.

در مجموع فکر می‌کنید داستان علی‌البدل چقدر با نیازهای کنونی مخاطبان تلویزیون همسو بود؟

فکر می‌کنم یکی از مشکلاتی که در دوران کنونی گریبانگیر تلویزیون شده، این است که فضای داستان‌ها، شخصیت‌پردازی‌ها و حتی انتخاب بازیگرانمان در کارهای مختلف بشدت شبیه هم شده و دلیلش را در تنبلی و دوری از تجربه فضاهای جدید می‌دانم. بسیاری از مجموعه‌های تلویزیونی مشخصاتی یکسان پیدا کرده‌اند و به نظرم باید بتوانیم سراغ تجربه فضاهای تازه‌تر هم برویم و تنوع بیشتری را به سبد نمایشی مخاطبان تلویزیون ببخشیم. لذا علی‌البدل را هم بر همین اساس و حاصل تلاش‌هایمان برای رسیدن به این فضای جدید می‌دانم.

از پایتخت 5 هم بپرسیم. امتداد ساخت یک مجموعه آن هم برای بار پنجم اتفاق هر روزه‌ای نیست. حالا پایتخت به مجموعه‌ای شناخته‌شده و پرمخاطب تبدیل شده است و هر بار سطح توقع مخاطبان را هم بالاتر می‌برد. این قضیه چقدر هنگام نوشتن داستان ذهن شما را درگیر خود می‌کند؟

خیلی طبیعی است که بترسم و ریسک کنم، چرا که ترس متعلق به آدم‌های معقول است و شما را به این سمت سوق می‌دهد که کار بهتری انجام بدهی و درگیر تکرار و درجا زدن نشوی. اگر قرار باشد فقط به این فکر کنم که من مجموعه موفقی را قبلا ساخته‌ام و حالا دیگر هر چیزی را که از زبان شخصیت‌هایم بگویم مردم می‌پذیرند، اشتباه بزرگی کرده‌ام. ما این ترس را داریم و همین ترس هم هست که باعث شده هر بار بنشینیم و در خصوص پیشبرد داستان صحبت کنیم. باورتان نمی‌شود اما همین چند ماه پیش بود که سه، چهار قسمت اولیه کار را نوشتم اما رضایتم جلب نشد و همه‌اش را پاره کردم و ریختم دور. تعلل‌ما در شروع فیلمبر‌داری هم به همین دلیل است.

در سری جدید هم از شخصیت‌های تازه استفاده خواهید کرد؟

هسته اولیه ماجرا همان است و فقط بهبود فریبا (با بازی مهران احمدی) از کار حذف شده است. در کنارش به اقتضای قصه از شخصیت‌های دیگر هم استفاده می‌کنیم.

به انتخاب این بازیگران هم فکری کرده‌اید؟ قرار است مثل علی‌البدل در پایتخت 5 هم شاهد بازی بازیگران متفاوت باشیم؟

من هنگام شروع نوشتن پایتخت هر بار بازیگران مورد نظرم را در ذهن دارم و بر آن اساس داستانم را می‌نویسم. در کنار بازیگران اصلی و ثابت کار، بهرام افشاری به گروه اضافه می‌شود که البته در سری‌های پیشین حضور داشته، اما این بار نقشش پررنگ‌تر است.

سوال آخر را در خصوص خودتان می‌پرسم. معمولا بازیگرانی که در سینما به جایگاه خاصی می‌رسند، حضورشان در تلویزیون کمرنگ می‌شود و توجه‌شان به بازی در سینما محدود می‌ماند. اما شما با وجود درخششتان در سینما هیچ‌گاه از رسانه تلویزیون فاصله نگرفته‌اید و هنوز در آن مشغول فعالیت‌ هستید. دلیل این فعالیت مستمر چیست؟

سینما را بسیار دوست دارم، منتها فکر می‌کنم این قصه جایش در تلویزیون است و می‌تواند در سطح گسترده‌تری روایت شود. اتفاقا بازیگری در تلویزیون کار سختی است،؛ شما باید توانایی داشته باشی که به مدت 30 شب روی آنتن بروی و نظرها را به خودت جلب کنی. عده‌ای فکر می‌کنند این عرصه چون به رایگان عرضه می‌شود و برخلاف سینما، مردم هزینه‌ای برای تماشای کارها نمی‌پردازند، در نتیجه کیفیتی هم در کار نیست. اتفاقا تلویزیون قابلیت دارد که خلاف این نظر را ثابت کند و باعث شود چنان بدرخشی که نگاه اهالی سینما هم به تو عوض شود. این به توانایی خود بازیگر بستگی دارد.