بحرین در سالی که گذشت/ دفاع از شیخ عیسی قاسم تا پای جان
مردم بحرین به دنبال تغییر در فضای سیاسی و اجتماعی بحرین، راهپیماییهای گسترده خود را در سال ۱۳۹۵ نیز ادامه دادند.
هدف قرار دادن شیخ عیسی قاسم توسط حکومت منامه برای ضربه زدن به حرکت معترضان بحرینی، می تواند زمینه ساز تبدیل این جنبش مردمی مسالمت آمیز به حرکتی خشونت بار از یک طرف و سوء استفاده گروه های افراطی مانند داعش در بحرین شود.
تحولات سیاسی بحرین متاثر از خیزش های مردمی کشورهای شمال آفریقا در سال 2011 شروع شد. مردم این کشور به دنبال تغییر در فضای سیاسی و اجتماعی بحرین، راهپیمایی های گسترده مسالمت آمیزی به راه انداختند. آنها تلاش داشتند به دور از هرگونه خشونت و تحریک آل خلیفه به سرکوب معترضین، درخواست های خود را به رهبران منامه برسانند.
از همین رو در بیش از 6 سال گذشته علی رغم به کارگیری انواع ابزار سرکوب توسط حاکمیت، معترضین با تاکید بر جمله «سِلمیّه سِلمیّه» در خیابان های پایتخت و دیگر شهرهای مهم همچنان راهپیمایی های اعتراضی آرامی را برگزار کردند. در این مدت تنها واکنش مردم و گروه های سیاسی به دستگیری، محکومیت های حبس طولانی مدت، شکنجه و اعدام ها، تغییر مطالبات بود.
در مراحل اول خیزش، معترضان بر ایجاد اصلاحات سیاس، برقراری سلطنت مشروطه و برکناری نخستوزیری اصرار داشتند.
اما با حمله نیروهای امنیتی به متحصنین در میدان لؤلؤ، رویکرد مخالفان وارد مرحله جدیدی شد. در نتیجه تخریب این میدان که تبدیل به نماد اعتراضات در بحرین شده بود، راهپیمایی های مردمی گسترده تر شد؛ اعضای حزب الوفاق از پارلمان بحرین استعفا دادند و پیشنهاد حکومت برای گفتکو با پیش شرط هایی از سوی این حزب از جمله استعفای دولت، پایان حضور ارتش در خیابانها و پذیرش ایده سلطنت مشروطه رد شد.
اعتراضات بحرین از ابتدای شروع آن، اعتراضی مردم و فراگیر بود که در آن افرادی با رویکردهای مختلف سکولار، لیبرال، چپ و همچنین پیروان مذاهب اهل سنت و تشیع حضور داشتند. اما به دلیل آنکه بیش از 70 درصد جمعیت این کشور را شیعیان تشکیل می دهند، نقش آنها در راهپیمایی ها بسیار پررنگ تر از سایر گروه ها و مذاهب بود.
در این راستا رژیم آل خلیفه برای مقابله با این اعتراضات دست به امنیتی کردن آن زد. هدف رهبران منامه از این کار ایجاد زمینه برای فرسایشی کردن درگیری ها و به زانو درآوردن مخالفان از یک سو و جلب نظر آمریکاییها و برخی کشورهای منطقه بود. در صورتی که آل خلیفه می توانست با تحریک نگرانی آمریکا، بحران را از سطح ملی به منطقه ای و سپس بین المللی تسری دهند، حمایت غرب را در سرکوبها به دست می آوردند و در این صورت مسیر برای شدت عمل ارتش با همکاری نظامیان عربستان و امارات متحده عربی بهتر مهیا می شد.
آل خلیفه در این رابطه از سیاست هایی مانند فرقه ای نشان دادن جنبش، تقلیل راهپیمایی به ابزاری برای ارتقا جایگاه شیعیان در ساختار حکومتی، متهم کردن رهبران شیعه جنبش به ارتباط با ایران و تلاش برای اثبات نقش ایران در هدایت این اعتراضات استفاده کرد.
همچنین حکومت بحرین پس از آنکه نتوانست از این راه مانع ادامه راهپیمایی ها شود، تصمیم به برخورد با شیخ عیسی قاسم، عالم برجسته شیعه و رهبر شیعیان بحرین و رهبر معنوی این خیزش گرفت. او از ابتدای راهپیمایی ها در فوریه 2011، با سخنرانی ها و خطبه هایش نقش مهمی در پیشبرد مسیر انقلاب داشت. جایگاه او در میان مردم بحرین به اندازه ای موثر بود که پس از اندک خوانده شدن مخالفان حکومت توسط حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین، راهپیمایی ای با حضور نیم میلیون بحرینی یعنی 50 درصد جمعیت این کشور به دعوت شیخ عیسی قاسم برگزار شد.
اهمیت جایگاه شیخ عیسی قاسم فقط در رهبری شیعیان بحرین که اکثریت جمعیت این کشور را شامل می شود، محدود نیست. او نماد اتحاد مردم و امید آنها برای به ثمر نشستن خواسته هایشان است.
براین اساس حکومت امیدوار بود با حذف شیخ عیسی قاسم از صفحه سیاسی این کشور، باعث بروز انشقاق و شکاف در میان معترضان شود. آل خلیفه به رغم آگاهی از جایگاه این روحانی عالیقدر و تاثیر سخنان او در ادامه راهپیمایی ها، در 31 خرداد سال 1394 با این ادعا که شیخ عیسی قاسم، از جایگاه خود برای پولشویی، خدمت به منافع خارجی و گسترش خشونت فرقهای سوءاستفاده کرده است، از تصمیم حکومت برای لغو تابعیت وی و تبعید از کشور خبر داد.
در پی این تصمیم هزاران بحرینی به همراه علمای دینی در مقابل منزل شیخ عیسی قاسم تحصن کردند. فشار افکار عمومی بحرین و شرکت گسترده مردم در راهپیمایی اعتراضی به این تصمیم، باعث شد تاکنون چهار مرتبه برگزاری دادگاه به تعویق افتد. در همین راستا در اواخر اسفند سال گذشته زمانی که قرار بود مجددا اجرای حکم در دستور کار قرار گیرد، روحانیون بحرین فراخوانی برای برگزاری تظاهرات کفن پوشان در دفاع از شیخ عیسی قاسم تظاهرات گسترده ای را ترتیب دادند که نتیجه آن موکول شدن دادگاه به 17 اردیبهشت سال جاری بود.
ادامه حضور متحصنین در اطراف خانه شیخ عیسی قاسم، تعطیلی بازارها و واکنش روحانیون بحرین نسبت به احتمال محاکمه او به جرم «خدمت به منافع خارجی و گسترش خشونت و اختلافات فرقهای» می تواند هشداری برای رژیم آل خلیفه باشد. چنانکه پیش از این مقامات جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده بودند هرگونه برخورد قهری با راهپیمایی های آرام مردم و رهبران این جنبش، فضای سیاسی بحرین را وارد چرخه ای از بی ثباتی های گسترده خواهد کرد.
بر این اساس آینده سیاسی بحرین ممکن است بسیار غامض و خطرناک باشد. بحرین میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است و به دلیل نزدیکی به آبهای ایران اهمیت استراتژیکی برای این کشور دارد. از سویی عربستان پس از ناتوانی در پیشبرد اهدافش در سوریه و عراق و تبدیل شدن یمن به باتلاق نظامی این کشور دیگر مایل نیست سرمایهگذاریهایش بر روی یک کشور دیگر خاورمیانه از بین برود و این ممکن است شدت فشارهای ریاض بر معترضان بحرینی را افزایش دهد.
در این شرایط دیگر نمیتوان به طور قطع پیش بینی کرد که در بحرین نیروهای تندرو برای استفاده از اوضاع دست به کار نشوند، به ویژه آنکه آنها در رسیدن به اهدافشان در عراق و سوریه شکست خورده اند و اینک به دنبال فضایی جدید برای عمل می گردند.
ارسال نظر