کتابها و فیلمهایی که ظهور ترامپ را پیشبینی کردند!
نگاه زنانه به دنیای ترامپ را هم مارگارت آتوود در «قصه کلفت» (و با ترجمه دیگر آن «سرگذشت ندیمه») ارائه داده است.
ادبیات، آینده را پیشبینی میکند و بدون اینکه به شما بگوید، از آینده حرف میزند. نویسنده، احساسی فراتر از جامعه خود دارد و حس ششمی که اگر بهدرستی تقویت و استفاده شود، میتواند آیندهای نامعلوم را در قالب داستانی مهیج و تراژیک به خورد ما دهد؛ آیندهای که شاید 10، 20، 30 یا حتی یک قرن بعد رخ دهد. وقتی ساموئل بکت، درک دلخراش خود از زندگی را از زبان «هام» در نمایشنامه «آخر بازی» به این شکل میگوید: «شما روی زمین هستید بدون هیچ چارهای»، درواقع، روزهای تاریک نازیسم و جنگ جهانی دوم را پیشبینی میکند. بکت خود را وامدار جیمز جویس میداند؛ نویسندهای که جنگ جهانی اول را در جمله کوتاه «کودکی به دنیا میآید و پیرمردی از دنیا میرود»، درک کرده بود.
لوئی فردیناند آگوسته دِتوش معروف به سلین، از نویسندگان مابین دو جنگ بینالملل فرانسه است. او دو جنگ را زندگی کرد و شاهد حوادث جهنمی نیمه اول قرن بیستم بود. انتشار اولین رمان «سفر به انتهای شب» در سال 1932، دنیای ادبیات را ناگهان متوجه این ناشناس کرد تا همگان آینده تلخی را که او پیشبینی میکرد، بشناسند. به گزارش وقایع اتفاقیه اروپای سالهای 1930، از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وضعیت جوشان و آشفتهای داشت. فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان، تقریبا به قدرت رسیده و اروپا آبستن حوادثی بود که بالاخره منجر به جنگ بینالمللی شد. آنچه در آثار نویسنده، بهویژه پس از انتشار دومین رمان بزرگ او «مرگ قسطی» در سال 1936 جلب توجه میکند، وجود دو ارزش متضاد در کنار هم، ادبیات مردمی از طرفی و افکار اغلب شنیعِ نژادپرستانه و افراطی از طرف دیگر است اما پیشبینیهای نویسندگان، به دوران تلخ غرب و جنگ جهانی دوم بازنمیگردند بلکه آنها باز هم دنیای آینده را در آثارشان خلاصه کردهاند، اگرچه کسی برای این دیدگاهها که همگی درست از آب درآمدند، ارزشی قائل نشد. تصادفی نیست که ظهور ترامپ، رمان سال 1984 جورج اورول را به رمان شماره یک آمازون در جدول پرفروشها تبدیل کرده است. اورول بیشتر شهرت خود را مدیون دو رمان آخر خود، یعنی «مزرعه حیوانات» (که با نام «قلعه حیوانات» نیز ترجمه شده) و نیز رمان «1984» است. این دو رمان که به وضوح در نقد مدل کمونیستی حکومت و شیوههای سوسیالیستی اداره کشور تألیف شدهاند، از سوی برخی منتقدان در زمره عالیترین آثار ادبی قرن قرار گرفتهاند که آینده را به تصویر میکشند. دیگر نکته قابلتوجه، این است که این دو کتاب قبل از سال ۱۹۵۰ نوشته شدهاند و تصویری که از جامعه توتالیتر در آنها ارائه میشود، پس از مرگ اورول و با تسلط شوروی بر بلوک شرق در دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ میلادی به واقعیتی عینی تبدیل شد. از تصویرگران دیگر آینده شوم ما، میتوان «دنیای قشنگ نو»، اثر آلدوس هاکسلی را نام برد. هاکسلی در سال ۱۹۵۸، در مقالهای با نام بازدیدی دوباره از دنیای قشنگ نو، به سیر وقایع ۲۶ سال گذشته پرداخت و مدعی شد تمدن بشری با سرعتی بسیار بیشتر از پیشبینیهای او در حال حرکت بهسمت این دنیاست. فیلیپ کی، دیک، برای نوشتن «مرد قصر مرتفع»، هفت سال از عمر خود را پای خواندن نوشتهها و خاطرات دوران نازیها و ژاپنیها و جملاتی که از زبان مأموران گشتاپو بیرون میآمد، صرف کرد. او میگوید: «مدارک و مطالبی را میخواندم که رویشان نوشته شده بود؛ فقط برای مأموران عالیرتبه. خیلی وحشتناک و دلخراش بود.» دیک اما با غوطهخوردن در قلب این تاریخ دلخراش، آیندهای ترامپوار را به تصویر کشید.
نگاه زنانه به دنیای ترامپ را هم مارگارت آتوود در «قصه کلفت» (و با ترجمه دیگر آن «سرگذشت ندیمه») ارائه داده است. در این کتاب، جنونی ترامپوار تصویر میشود: «داستان در شهر کمبریج در ماساچوست ایالاتمتحده آمریکا رخ میدهد. پس از ترور رئیسجمهوری آمریکا با گلوله و به رگبار بستن همه اعضای کنگره ایالاتمتحده، نسبتدادن آن به اسلامگرایان تندرو و اعلام وضعیت فوقالعاده، انقلابی در کشور رخ میدهد، قانون اساسی لغو شده و حکومت تمامیتخواه مسیحی به نام جمهوری گیلاد تشکیل میشود. در این حکومت جدید، آزادیهای فردی اکثر شهروندان پایمال میشود.»
رابرت پنوارن نیز در «تمام مردان شاه»، پوپولیست را به زیبایی به تصویر میکشد. این کتاب پنوارن، براساس یکسری از ماجراهای واقعی نوشته شده و نویسنده از زندگی یکی از سیاستمداران عوامگرای جنوب آمریکا به نام ویلی استارک در طول دهه ۱۹۳۰ میلادی الهام گرفته است. راوی این داستان، شخصی است به نام جک بوردن؛ یک خبرنگار سیاسی که آمده تا بهعنوان دست راست فرمانده استارک و در کنار او کار کند.
ترامپیسم و پیشبینی آینده جهان با ترامپ، فقط به رمانها محدود نمیشود. پلاتها، نمایشنامهها و فیلمنامههای بسیاری را میتوان مثال زد که ردپایی از ترامپ در آنها دیده میشود. «همشهری کین»، بهترین مثال برای این ژانر است؛ فیلمی درام که داستان چارلز فاستر کین، یک غول ثروتمند را به تصویر میکشد. ظهور ترامپ در کنگره جمهوریخواهان، گویی یک بازی مو به مو از حضور کین در صحنه سیاسی آمریکا بود. «اسناد آر»، «مک گینتی بزرگ»، «فارنهایت 451» و «زن سال» آثار دیگری هستند که این روزهای جهان را تصویر کردهاند. جهان آینده با کمک ذهن پیشرو و خلاق نویسندگان، در کاغذهای سپید و این روزها در پردههای نقرهای، به تصویر کشیده میشوند اما سؤال اینجاست که آیا این تصاویر را درک میکنیم یا صرفا فقط از کنارشان رد میشویم؟
ارسال نظر