وقتی اعضای خانواده هندبال به جان هم میافتند
هندبال ایران مدتهاست که حال و روز خوبی ندارد و افرادی که تحت عنوان «خانواده» این رشته فعالیت میکنند به جان هم افتادهاند.
هندبال ایران در سالهای اخیر روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. از حضور در جام جهانی 2015 قطر برای نخستین بار گرفته تا مدال نقره بازیهای آسیایی گوانگژو در سال 2010، مدال برنز بازیهای آسیایی دوحه در سال 2006 و دو عنوان چهارمی در بازیهای آسیایی.
تیم هندبال ایران حتی با ستارههای خود موفق شد در مسابقات قارهای انتخابی المپیک در جایگاه دوم قرار گیرد و عملکرد قابل قبولی به نمایش بگذارد و راهی مرحله دوم انتخابی المپیک شود اما در ادامه راه ناموفق بود و به المپیک نرسید.
روند سینوسی هندبال ایران مربوط به امسال و سال گذشته نیست بلکه بررسی یک دوره 10 ساله هندبال ایران گویای این مطلب است که علاوه بر مدیریت عوامل دیگری نیز حال هندبال را بد کرده است. شاید جامعه هندبال را بیش از هر چیز دیگری بتوان به عنوان عامل ناکامیهای هندبال دانست. جامعهای که روی کاغذ از عنوان "خانواده" نام میبرند اما در عمل هیچگاه مانند اعضای یک خانواده برای رشد رشته خود تلاش نکردند.
در این روزها بحث و جدلها، انتقادها و حمایتهای هندبالیها در فضای مجازی بیش از هر چیز دیگری به آفت برای این رشته تبدیل و فضای مجازی محلی برای برخی انتقامگیریهای شخصی شده است.
مهدوی در ابتدای حضورش در هندبال تلاش کرد این جامعه را یکدست و به یک خانواده تبدیل کند و دو همایش بزرگ با عنوان "خانواده هندبال" برگزار کرد اما این راههای کلیشهای نیز نتوانست همدلی را به این رشته بازگرداند.
مصاحبه بازیکنان علیه رئیس وقت یا رئیس مستعفی هندبال که مربوط به امروز و دیروز هم نیست و حتی قهر ملیپوشان از تیم ملی، صدور بیانیههای تند در فضای مجازی، انتقادهای شدید کارشناسان در رسانهها و عمومی کردن اختلافات، حمله برخی از فدراسیون به منتقدان در کنار نتایج اخیر تیم ملی و ناامیدی از آینده روشن برای این تیم، هندبال ایران را به یک میدان جنگ برای برخی از بزرگان این رشته تبدیل کرده و در نتیجه تیمهای ملی بدون برنامه به حال خود رها شدهاند.
در این روزها هم که بحث انتخابات فدراسیون مطرح است فضای این رشته ملتهبتر شده و خبر بازگشت مجدد رئیس مستعفی هندبال به میدان انتخابات بر آتش این اختلافات دامن زد و در نهایت مهدوی از حضور در انتخابات انصراف داد اما شاید بتوان گفت که این مسائل، آتش زیر خاکستر است.
با این شرایط و با وجود اختلافات شدید داخلی بین خانواده هندبال و چند دستگی مطمئنا رئیس آینده فدراسیون با مشکلات زیادی روبهرو خواهد بود و باید خود را برای مقابله با هجمه عظیمی از انتقادات بهحق و ناحق آماده کند.
هندبال بیش از اینکه نیاز به نامها برای اداره خود داشته باشد نیاز به همدلی اهالی آن دارد. این روزهای ناخوش هندبال باید تجربهای باشد برای همه دلسوزان این رشته تا یکبار برای همیشه در کنار هم و در کنار ملی پوشانی دلسوز برای رساندن این رشته به اوج گام بردارند.
ارسال نظر