نقدی بر عملکرد اقتصادی فدراسیون فوتبال
در جستجوی بازارهای از دست رفته!
در بیان مشکلات ریز و درشت فوتبال ایران هرچه بگوییم کم گفته ایم اما مساله بی پولی فدراسیون و نداشتن اسپانسر مناسب برای حمایت از تیم ملی – تیمی که در راه صعود به جام جهانی است – نوبر است.
به گزارش پارس ، به نقل از ایسنا، تیم ملی فوتبال ایران در آستانه انجام سه دیدار مهم و سرنوشت ساز در راه صعود به جام جهانی است ولی در همین حال، اسپانسر تیم ملی، مساله ای است که هنوز حل نشده باقی مانده است. این که بالاخره فدراسیون فوتبال می تواند برای تیم ملی – تیم های ملی – اسپانسری مناسب جذب کند یا خیر، موضوع گزارشی است که می خوانید.
نکته ای که در همه جای دنیا مورد توجه است، درآمدزایی از صنعت فوتبال است. فوتبال در دنیای امروز به عنوان یک صنعت پول ساز شناخته شده و روزانه درآمدهای هنگفتی در این صنعت دست به دست می شود. از مساله شایعی مانند فساد اقتصادی در فوتبال که بگذریم، گردش مالی سالانه این ورزش – صنعت، بسیار زیاد است و آثار مثبتی از خود در جوامع ایجاد می کند؛ نکته ای که در کشورهای صاحب فوتبال بسیار مورد توجه و بهره برداری است و ما در ایران از آن بی بهره ایم، قابلیت عرضه و فروش « فوتبال» به عنوان یک محصول است و فوتبال ایرانی در حال حاضر، چیزی برای عرضه ندارد.
این نکته ای است که سعید آذری، مدیرعامل اسبق باشگاه ذوب آهن بر آن تکیه می کند و در این رابطه به ایسنا می گوید: « ما باید فوتبال را بفروشیم، اما نمی توانیم آن را عرضه کنیم چون با استاندارد دنیا خیلی فاصله دارد. استانداردهای فوتبال ما با همه دنیا تفاوت دارد. باید به دنبال راهکار استانداردسازی باشیم. بارها این مساله را مطرح کرده ام، اما گوش شنوایی نیست. اگر بخواهیم در فوتبال درآمدزایی کنیم، فدراسیون باید سیطره اش را از روی باشگاه ها کم کند. باشگاه ها باید به صورت شرکت های سهامی خاص مانند همه دنیا شکل بگیرند و حق و حقوق رایت و تولیدات را به خودشان واگذار کنند. »
آذری معتقد است که « تا وقتی فدراسیون حق برگزاری مسابقات، حق رایت و پخش تلویزیونی را در اختیار دارد نمی توانیم درآمدزایی کنیم. » او در توضیح این مساله هم می گوید: « فدراسیون در اولین گام باید اتحادیه قدرتمندی تشکیل دهد. اتحادیه فعلی باید به سطح بالایی برسد. دومین قدم این است که قانونی در مجلس تصویب شود تا هر کسی نتواند از حق و حقوق فوتبال به سود خود استفاده کند. بحث دیگر این است که ما در بازاریابی ضعیف هستیم. مراودات بین المللی فوتبال ما ضعیف است و با شرکت های بزرگ دنیا و تولیدی های معظم معامله ای نداریم، چون فوتبال ما استاندارد نیست. »
فوتبال ایران دولتی است و این نکته قابل کتمان نیست. همین مساله همیشه به عنوان یکی از دلایل عقب ماندگی فوتبال ایران مطرح بوده است. آذری هم بر این نکته صحه می گذارد و راه حل برون رفت فوتبال ایران را از بی پولی و مشکلات اقتصادی موجود، « آزادسازی باشگاه ها» می داند: « بزرگ ترین ضعف فوتبال ایران که آن را به همه روسای قبل فدراسیون از کفاشیان و دادگان گرفته تا پیش از آن گفته ام این است که بهتر است دست از فوتبال باشگاهی بردارند. بحثی که ۱۰ سال پیش در کارخانه ذوب آهن داشتیم و موفق بود، آزادسازی فروش آهن بود. اگر این اتفاق درباره باشگاه ها رخ دهد و از سیطره فدراسیون آزاد شوند، بازاریابی بهتر می شود. »
یکی دیگر از مشکلات فوتبال ایران، روشن نبودن حساب های مالی باشگاه هاست. مساله ای که سازمان فوتبال در فصل جدید لیگ برتر و لیگ دسته اول فوتبال، بر آن تاکید زیادی دارد. شفاف نبودن مسائل مالی باشگاه ها مورد انتقاد همه کارشناسان و صاحب نظران واقع شده است، چنان که سعید آذری می گوید: « حرکت های جدیدی در حال شکل گیری است. تاکنون سازمان لیگ و فدراسیون که متولی اصلی برگزاری مسابقات است حساب شاخصی از باشگاه ها دریافت نکرده است. باشگاه ها یک بار چک مرغداری ارائه می دهند، یک بار چک شیلات و میگو و یک بار چک یک شرکت نفتی! این لجام گسیختگی باعث می شود که فعالیت ها سمت و سویی نگیرند. با فوتبال کاملا دولتی که فدراسیون بر آن حکومت می کند، فعلا باید به دنبال اهداف متعالی بدویم. »
آذری در گفت و گویش با ایسنا از اتحادیه فوتبال ایران و اشکالات آن سخن گفت. او درباره مسائلی که باید در این اتحادیه اصلاح شود می گوید: « اتحادیه فعلی استاندارد نیست و با کشورهای صاحب سبک فوتبال فاصله دارد. این اتحادیه باید از کسانی که نماینده شرکت های سهامی هستند شکل بگیرد. اتحادیه فعلی قدرت اجرایی ندارد. سوال این است که اتحادیه تاکنون کدام گام مثبت را برای فوتبال برداشته است؟ کجا موفق بوده است؟ اتحادیه جز این که تلاش کرده برای ارتقای سطح مدیریت باشگاه ها، مدیران عامل باشگاه ها را به چند کشور اعزام کند چه کاری کرده است؟ اتحادیه چه زمانی که تاج مسئولش بود، چه زمان ریاست آجرلو و چه حالا که عزیز محمدی رئیس است، برابر سازمان لیگ نقش یک سازمان خنثی و موازی را بازی می کند و نمی تواند حق و حقوق باشگاه ها را بگیرد. استانداردهای واقعی باید در اتحادیه حاکم شوند. »
آذری در ادامه صحبت هایش نقدی هم بر عملکرد کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال دارد. نخستین انتقاد مدیرعامل اسبق ذوب آهن از مسئولان بازاریابی فدراسیون این است که تیم ملی در برهه حساس کنونی هنوز اسپانسر مشخصی ندارد: « احساس می کنم تیم ملی در شرایط حساسی است و همه باید به آن کمک کنند. اگر تیم ملی در سه بازی نهایی خود نتیجه نگیرد، یعنی نتوانستیم امکانات لازم را فراهم کنیم. بحث تاسف برانگیز ماجرا این جاست که تیم ملی پس از سال ها هنوز نتوانسته یک اسپانسر قوی پیدا کند. این مساله به جایگاه فوتبال ما در ابعاد بین المللی باز می گردد. اگر در هشت سال گذشته رشد می کردیم اکنون اسپانسرهای قدرتمندی داشتیم. شنیده ام که فدراسیون نامه ای به فدراسیون کره جنوبی فرستاده و از آن ها خواسته که شهر مسابقه ما و کره جنوبی را تغییر دهد، چون آن شهر فرودگاه بین المللی ندارد. باشگاه های ما برای بازی های خود چارتر می گیرند و سخت است که باور کنیم تیم ملی نمی تواند چنین کاری کند. »
یکی از اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال، چندی پیش از توافق این فدراسیون با یک شرکت هواپیمایی خبر داد و گفت که این شرکت قرار است پرواز چارتری را در اختیار تیم ملی بگذارد؛ ادعایی که البته از سوی دبیر کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال رد شد! عباس ترابیان در این رابطه به ایسنا می گوید: « ماجرای اسپانسرینگ شرکت هواپیمایی را از مسئولان فدراسیون جویا شدم و متوجه شدم که در حد حرف است و قراردادی بسته نشده است. نکته اول این است که قانونا چنین بحثی باید در کمیته بازاریابی مطرح شود، در حالی که در کمیته چنین بحثی نداشته ایم. »
ماجرا از این قرار است که به گفته ترابیان، تمام قراردادهای اسپانسرینگ باید از مرجع کمیته بازاریابی بررسی شود و در این کمیته به امضا برسد. گویا این روند درباره توافق با آن شرکت هواپیمایی طی نشده و همین مساله گلایه ترابیان را باعث شده است: « دائما در مصاحبه ها و مطبوعات دیدیم که از یک شرکت نام برده شد و به نوعی برای آن تبلیغ شد. این کار از نظر فنی با معیارهای بازاریابی همخوانی ندارد. اگر منافع فدراسیون را در نظر بگیرید زمانی می توانید واقعا از اسپانسر نام ببرید که قرارداد بسته باشید. من به عنوان عضو و دبیر کمیته بازاریابی قراردادی ندیدم و از مسئولان هم که سوال کردم خیلی مطمئن حرف نمی زدند. فقط یک نفر راجع به این مساله حرف می زند و ما نمی دانیم ماجرا چیست! »
آذری در ادامه به اسپانسر پیراهن تیم ملی اشاره می کند و می گوید: « در سطح ملی نتوانستیم بازاریابی خوبی داشته باشیم. اگر خوب بودیم، اکنون یکی از تولیدی های بزرگ لباس اسپانسر ما بودند نه این که به شرکت های داخلی هم بدهکار باشیم! فدراسیون درآمدهایش را به حق پخش تلویزیونی و حق برگزاری مسابقات محدود کرده و این مساله بلای جان فوتبال ما شده است. شنیدم که چند بار هم شرکت آدیداس پیش قدم شده است، اما وقتی شرکت های بزرگ به هم ریختگی مالی فوتبال ما را می بیند عقب می نشینند. در جام جهانی ۲۰۰۶، دادگان قراردادی با شرکت پوما بست و تیم ما برای اولین بار پوما پوشید، نمی دانم چه شد که قرارداد این شرکت با ما خیلی زود قطع شد. اگر تیم ملی به جام جهانی صعود کند، مشکل بازاریابی فوتبال ما هم راه حل پیدا می کند. رسانه ها باید برای این هدف تلاش بیشتری کنند. »
ترابیان این مورد را هم رد می کند و می گوید: « برخی تولید کنندگان بزرگ لباس ورزشی که شناخته شده هستند نمی توانند با ما کار کنند. مثلا آدیداس بخشی از سرمایه گذاری اش با رژیم صهیونیستی در هم آمیخته است و به همین دلیل ما نمی توانیم با این شرکت قراردادی منعقد کنیم. از طرف دیگر ما با شرکت پوما به توافق رسیدیم، اما تحت فشارهای سیاسی جلو نیامدند. ما حتی پیش نویس قرارداد را با نماینده این شرکت در تهران امضا کردیم. »
آذری ضعف بزرگ فدراسیون فوتبال را نبود افراد متخصص در کمیته بازاریابی فدراسیون می داند و می گوید: « وقتی عملکرد فدراسیون فوتبال را در بازاریابی بررسی می کنیم به ضعف بزرگ آن پی می بریم. فدراسیون نتوانسته یک فرد یا گروه متخصص را به کار بگیرد که مارکتینگ لازم را انجام دهد. در بازی های ملی حداقل ۹۰ هزار نفر به ورزشگاه می روند و این یک بازار بزرگ برای تولید کنندگان وسایل ورزشی است. تعجب می کنم که چرا فدراسیون نتوانسته اسپانسری جذب کند. »
عباس ترابیان در واکنش به این حرف سعید آذری، در مقام دفاع از خود و کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال بر می آید و می گوید: « کمیته بازاریابی می خواهد کار کند، اما برخی نمی گذارند. همین اواخر سه اسپانسر خیلی خوب در آستانه قرارداد یا فدراسیون قرار داشتند که یکی از آنها پذیرفته بود که به طور کامل فدراسیون و تیم های ملی را تحت پوشش قرار دهد. خود من یک ماه در جلسات مختلف روی قرارداد کار کردم و به توافق نهایی رسیدیم. بند به بند قرارداد را با آن سازمان نیمه دولتی به توافق رسیدیم، ولی وقتی قرار شد در جلسه آخر، کفاشیان و مدیرعامل آن موسسه کار را تمام کنند، به دلیل فشارهایی که از داخل کشور بود، عقب کشیدند. نمی خواهیم سر خود را کلاه بگذاریم! می خواهیم کار اصولی انجام دهیم، اما برخی مشکل ایجاد می کنند. »
دبیر کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال، در واکنش به صحبت های مدیرعامل اسبق باشگاه ذوب آهن، پاسخ هایی داشت اما پرسش مهم از ترابیان این است که بالاخره تکلیف اسپانسر تیم ملی چه می شود و آیا کمیته بازاریابی فدراسیون اقدام مناسبی را برای بهبود وضعیت اقتصادی فدراسیون و تیم ملی انجام داده است؟
ترابیان در پاسخ به این پرسش ایسنا می گوید: « دو هفته پیش در امارات با طرف قرارداد برای حق پخش تلویزیونی مسابقات تیم ملی به توافق رسیدیم و مذاکره خوبی هم با یک شرکت معروف ایتالیایی برای تهیه لباس ورزشی تیم های ملی داشتم. این شرکت ابراز علاقه شدیدی کرد که تیم های ملی ما را تحت پوشش قرار دهد. اگر دوباره اذیت نکنند و اگر تشویق نمی کنند، جلوی پایمان سنگ اندازی نکنند، قرارداد نهایی به زودی بسته می شود. »
اما مساله حق پخش تلویزیونی مسابقات لیگ برتر هم مساله مهمی است که باید روزی به طور کلی روشن شود. آیا فدراسیون فوتبال برنامه ای برای احقاق این حق در فصل جدید لیگ برتر دارد؟ ترابیان به این سوال پاسخ می دهد: « آنچه مسلم است، برای حق پخش تلویزیونی مسابقات لیگ هم طبق مقررات دنیا باید حق فوتبال ادا شود. من درباره این مساله نمی توانم صحبت کنم، اما اگر رییس فدراسیون بودم، مشکلات فوتبال را بازگو می کردم. کفاشیان ماخوذ به حیاست و سعی می کند با همه به شکلی کنار بیاید. حق فوتبال را باید داد، چون حق جوان هایی است که زحمت می کشند. فوتبال زمانی رشد می کند که درآمدزایی داشته باشد. اصل درآمدزایی فوتبال همین حق پخش است که تلویزیون با قلدری بر سرش به توافق نمی رسد. »
اختلافی که همیشه بین فدراسیون فوتبال و سازمان صدا و سیما وجود دارد، مقدار پولی است که رسانه ملی باید به فدراسیون بابت حق پخش مسابقات لیگ برتر بپردازد. این که مبلغ پرداختی از سوی صدا و سیما چقدر با آن چه باید باشد تفاوت دارد، سوالی است که از ترابیان می پرسیم و او این گونه پاسخ می دهد: « فاصله پولی که صدا و سیما به فوتبال می دهد با آن چه باید بدهد مشخص است. برخی شرکت های داخلی قیمت هایی را پیشنهاد کرده اند که می شود همان را به عنوان رقم پایه در نظر گرفت، اما صدا و سیما نمی خواهد بپذیرد. »
ارسال نظر