این که هنوز کسی نمی داند تیم ملی چگونه به مصاف سوریه می رود؟

با چه سیستمی؟ با کدام ترکیب؟

این خاصیت تیم ملی جدیدی است که کی روش برای ما ساخته، رازآلود و به شدت گمراه کننده؛

کی روش استاد گمراه کردن ما شده است. دیگر تشخیص نمی دهیم تیم ملی با او قرار است با چه سیستمی بازی کند. حتی نمی توانیم ترکیب اولیه کی روش را حدس بزنیم. همه چیز برای خود ما تازگی دارد. مثل بازی با کره جنوبی. مانند همه دیدارهایی که در مقدماتی جام جهانی پشت سر گذاشتیم.

کی روش هر بار برای ما سورپرایز داشته؛ از تغییرات گسترده در خط حمله بگیرید که ناگهان مهاجم ثابت تیم ملی را نیمکت نشین می کند؛ تا اصلاحات او در خط هافبک...

چه اصلاحات نرمی؛ او هرگز با تیغ تیز به جان تیم ملی نیفتاد و اگر قرار به تغییر بود، آهسته و پیوسته انجامش داد.

نکونام و آندو بازیکنان لاینفک تیم ملی بودند؛ کمربند خط میانی از آنها آغاز می شد اما امروز هیچ کدام نیستند. پوسته ظاهری و داخلی تیم ملی به کلی عوض شده و نما کاملا تغییر پیدا کرده...

حالا ما صاحب تیمی شده ایم که به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست.حتی امروز نمی دانیم و نمی توانیم حدس با سوریه قرار است چگونه بازی کنیم؟

منتقدان تیم ملی را بگویید. آنها را بگویید که هر بار تحلیل هایشان آب می رود. آنها نمی دانند در آنالیزها چه کنند. گیج و گنگ شده اند مربیان وطنی.

تحلیل تیم ملی از دست آنها خارج شده؛ چون واقعا نمی دانند این بار کی روش چه می کند؟ تیم ملی بر اساس هر بازی و شرایط آن مسابقه تغییر تاکتیک می دهد. تغییر ترکیب می دهد.

موازنه قدرت در خط حمله و ایجاد یک شکاف دو لبه در خط میانی که منجر به رفت و آمدهای مکرر می شود از تیم ملی ایران حریفی ویژه ساخته است...

حالا ما صاحب تیمی خاص هستیم که حتی حریفان ایران هم هیچ شناختی از آن ندارند. سرمربی سوریه اگر ایران را بر اساس دیدار با کره جنوبی آنالیز کرده باشد عجب خیال باطلی دارد؛

چون کی روش جور دیگری او را به میدان مبارزه فرا می خواند.

از نتیجه بازی طبعا بی اطلاعیم و هیچ رقمه دست به پیش بینی نمی زنیم اما همین قدر می دانیم هر چه هستیم متفاوتیم؛ ما قابل پیش بینی نیستیم.

حتی مقابل تیم ملی سوریه!