اولین بار در تاریخ 12 اردیبهشت سال 92 بود که خبر ساخت فیلمی جدید توسط کارگردان فیلم جنجال‌برانگیز «قلاده‌های طلا» در رسانه‌ها منتشر شد.

 

ابوالقاسم طالبی که در فیلم قبلی خود به کودتای ننگین و ضدملی سال 88 پرداخته بود، این بار قصد داشت به یکی از اضلاع اصلی این کودتا یعنی دولت بریتانیا بپردازد. آنچه محور اصلی این فیلم قرار گرفت، یکی از بخش‌های مکتوم مانده و کمتر گفته شده اما بسیار تراژیک و سیاه تاریخ معاصر کشورمان بود.

 

حد فاصل سال‌های 1917 تا 1919 میلادی (مقارن 1296 تا 1298هجری شمسی) در پی اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، قحطی بسیار بزرگی، ایران را در بر گرفت. به طوری که به خاطر نقش‌آفرینی مستقیم اشغالگران انگلیسی، بیش از 9 میلیون نفر از مردم ایران در اثر بیماری و گرسنگی درگذشتند، یعنی حدود نیمی از کل جمعیت کشور! به طوری که از این اتفاق به عنوان یکی از بزرگ‌ترین هولوکاست‌های تاریخ یاد می‌شود.

متأسفانه به خاطر سیطره جریان‌های غربگرا بر تاریخ‌نگاری در ایران، این بخش از تاریخ معاصر اغلب به عمد توسط شبه روشنفکران و غربزده‌ها سانسور می‌شد. اولین بار مجموعه مستند «اشغال» به کارگردانی سعید مستغاثی در چند قسمت به این بحث پرداخت.

 

برنامه «راز» نیز یک میزگرد خود را به این موضوع اختصاص داد. تا اینکه ابوالقاسم طالبی دست به کار شد و با صرف سه سال وقت، فیلمنامه‌ای را درباره این مقطع از تاریخ ایران نوشت. این فیلمنامه «یتیم‌خانه ایران» نام گرفت. تحقیقات این فیلم که ابتدا قرار بود یک سریال باشد، با تمرکز بر بیش از ١٠٠ عنوان کتاب تاریخی و خلاصه‌برداری و فیش‌برداری از آنها و با مشاوره اساتید برجسته تاریخ معاصر انجام گرفت.

براساس صحبت‌های کارگردان فیلم، ما با یک وسترن ایرانی مواجه بودیم. داستان فیلم نیز در قالب قهرمان‌پردازانه شکل گرفت. لوکیشن‌های مختلف در شهر، جنگل، کوهستان و بیابان، چهره‌ای متنوع و پرتحرک به «یتیم‌خانه ایران» بخشیده است. همچنین وفور صحنه‌های فاخر و چشم‌نواز به اضافه سکانس‌های اکشن و پر زدوخورد، به ویژه با هنرنمایی «علی رام نورایی» باعث شده تا این فیلم علاوه بر محتوای تاریخی، دارای جذابیت بصری هم باشد. به طوری که «یتیم خانه ایران» علاوه بر خواص و علاقه‌مندان به مباحث تاریخی و سیاسی، فیلمی جذاب و سرگرم‌کننده برای مخاطب عام هم هست.

فیلم ضدانگلیسی با حضور بازیگران انگلیسی

کار تصویربرداری «یتیم‌خانه ایران» از آبان سال 93 در شهریار آغاز شد. برخی تصور می‌کردند که با توجه به جنبه سیاسی این فیلم و همچنین فیلم قبلی طالبی با موضوعی علیه فتنه ممکن است بازیگران مطرح در آن شرکت نکنند، اما این تصورات غلط از آب درآمدند. علی‌رام نورایی که در «قلاده‌های طلا» ضدقهرمان فیلم و در خدمت سرویس‌های جاسوسی بیگانه بود، این بار در نقش قهرمان فیلم، در برابر اشغالگران انگلیسی می‌ایستد. همچنین بازیگران شناخته شده دیگری چون فرخ نعمتی، جعفر دهقان، داریوش اسدزاده، قطب‌الدین صادقی، آهو خردمند، عباس شوقی، مهدی صبایی، بهار محمدپور، علی شادمان و ... نیز در این فیلم نقش‌آفرینی کردند. همچنین چند بازیگر خارجی همچون برایان تورفه از انگلیس، کامرون چاپمن از انگلیس، برت جان کورن از هلند، پاول دیونی از انگلیس، جان اتول از ایرلند، توبی هیوز از انگلیس و کلوم کوتس از انگلیس و ... هم در فیلم حضور یافتند. نکته قابل توجه، حضور بازیگران انگلیسی در این فیلم ضدانگلیسی بود.

کار تصویربرداری «یتیم‌خانه ایران» همچنین دی سال 94 در شمال کشور پایان یافت.

 

«یتیم‌خانه ایران» قطعه‌ای گم شده ‌از تاریخ جنایات ‌انگلیس

علیه داوران دوتابعیتی

قرار بود فیلم «یتیم‌خانه ایران» در سی‌و‌چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر رونمایی شود. اما ابوالقاسم طالبی، در آستانه آغاز جشنواره، این فیلم را از بخش مسابقه خارج کرد. وی درباره علت خارج کردن فیلم خود از بخش مسابقه جشنواره گفته بود: «من در بخش مسابقه شرکت نمی‌کنم. چون فیلم من یک فیلم ضداستکباری است. به خاطر اینکه من از ابتدا چینش داوران را نمی‌شناختم و احتمال دادم برخی از داوران دوتابعیتی باشند و با قضاوت درباره این فیلم مجبور شوند به سختی‌هایی بیفتند و به تابعیت خارجی آنها لطمه‌ای بخورد، لذا تصمیم گرفتم فیلم را از بخش مسابقه خارج کنم. بعد که چینش داوران را دیدم گفتم می‌شد فیلم را در بخش مسابقه قرار دهم.

 

وقتی ما در وضعیتی هستیم که هر چهار سال با تغییر رئیس‌جمهور، تمام سیاست‌ها عوض می‌شود و اصول مشخصی در بخش فرهنگ، سینما و جشنواره آن وجود ندارد، همین نگرانی‌ها وجود دارد.»

با این حال، «یتیم‌خانه ایران» یک نمایش محدود در سی و چهارمین جشنواره‌جهانی فیلم فجر داشت. چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت نیز میزبان این فیلم بود.

تحسین فیلمساز مطرح خارجی

علاوه بر داخل کشور، یک کارگردان برجسته خارجی نیز زبان به تحسین «یتیم‌خانه ایران» گشود. میگل لیتین فیلمساز ضدکودتای شیلیایی که به عنوان مهمان ویژه بخش بین‌الملل جشنواره مردمی فیلم «عمار» به ایران آمده بود به تماشای فیلم سینمایی «یتیم‌خانه ایران» ساخته ابوالقاسم طالبی هم نشست.

لیتین که به خاطر جذابیت فیلم دو بار آن را تماشا کرد پس از نمایش آن اظهار کرد: «یتیم‌خانه ایران» به عنوان یک روایت تاریخی از لحاظ هنری، فنی و محتوایی، فیلم بسیار خوبی است و مصداق اثری است که من آن را تحسین می‌کنم.

این کارگردان بیان کرد: فیلمسازان باید تاریخ و اتفاقات تاریخی را به تصویر بکشند و «یتیم‌خانه ایران» به خوبی از پس این کار برآمده است.

نظر منتقدان داخلی

فیلم «یتیم‌خانه ایران» توسط بسیاری از منتقدان سینما که در نشریات شبه‌روشنفکری کار می‌کنند، بایکوت شد. اما برخی از منتقدان مستقل سینمای ایران نیز به تحسین این فیلم پرداختند.

از جمله می‌توان به سعید مستغاثی رئیس‌اسبق انجمن نویسندگان و منتقدان سینمایی اشاره کرد. وی در یادداشتی در روزنامه کیهان درباره «یتیم‌خانه ایران» نوشت: «بدون تعارف باید گفت که در درجه نخست آنچه در فیلم «یتیم‌خانه ایران» به چشم می‌آید، پخته‌تر شدن کارگردانی طالبی است که در همان صحنه‌های اولیه و تاکید  بر جزئیات، رخ  می‌نمایاند... همان یک صحنه فیلم که قهرمان اصلی یعنی محمدجواد (با بازی خوب علیرام نورایی) را زنجیر نموده و روی گاری میخ کرده‌اند و او تلاش می‌کند در زیر باران شدید، به دور از چشم محافظان و با دندانش میخ را بیرون بکشد و این تلاش از زیر گاری با جا‌به‌جا شدن میخ و قطرات آب و باران و خون که از کنار آن می‌چکد، قابل رویت است، کافی است تا نشان دهد فیلمساز تا چه حد بر جزییات صحنه و عناصر سینما مسلط است.طالبی سعی کرده بر بستری تاریخی، قصه‌ای را به روانی تعریف کند تا از خلالش، واقعیات ناگفته تاریخ بیشتر بر مخاطب تاثیر بگذارد و در این مسیر تقریبا می‌توان گفت که موفق بوده است.

 

صحنه‌پردازی‌ها، میزانسن‌ها و هدایت بازیگران، حرکات دوربین و کارگردانی، خیل عوامل در شرایط سخت مکانی و آب و هوایی و حساسیت بر روی جزییات صحنه که اینک در فیلمسازی طالبی بسیار قابل لمس است، از فیلم «یتیم‌خانه ایران»، اثری در خور پدید آورده است. حسن همه این تلاش طاقت‌فرسا آنجاست که تقریبا همه کاراکترهای فیلم، باور‌پذیر از کار درآمده‌اند از قهرمان اصلی گرفته تا آن افسر انگلیسی (که در نماهای درشت بسیار تاثیر‌گذار است و کفر آدم را در‌می‌آورد) تا روچیلد و جرج ششم و ژنرال دنسترویل و دکتر و پرستار و خود بچه‌های یتیم‌خانه و جعفر دهقان در نقش یک یهودی رنگ عوض کرده دودوزه‌باز و ...صحنه‌های نمایش قحطی هم تکان‌دهنده است. انسان‌هایی که مردار می‌خورند و جان می‌دهند، اجسادی که بر بقایای آنها موش‌های سیاه لانه کرده‌اند، شیوع وبا و تیفوس و طاعون و ضجه‌های مادران و همسران و ...»

همچنین کیوان امجدیان در نشست نقد فیلم «یتیم‌خانه ایران» در جشنواره مقاومت اظهار داشت: «این فیلم یک قصه سرراست دارد که خیلی خوب شروع می‌شود که تلاش می‌کند به صورت کلاسیک روایتی را از دوره تاریخی خاص که منابع کمی در ارتباط با آن وجود دارد، روایت کند. اما به نظر می‌رسد این فیلم در گاهی از موارد مرعوب شعارها شده است و این شعارزدگی به فیلم ضرر می‌زند که مورد عینی آن را می‌توان در سکانسی مشاهده کرد که مقامات کشور انگلستان را نشان می‌داد و چه بسا وجود این‌گونه سکانس‌ها به کلیت فیلم آسیب جدی می‌زد... به نظر من این اثر آن‌قدر قوی و اثرگذار هست که دیگر نیازی به دادن شعار و اغراق در نمایش برخی از مسائل نداشته باشد!

 

تولید آثار قصه‌محوری همچون «یتیم‌خانه ایران» در فضای ضدقصه سینمای ایران غنیمت است؛ ما در سینمایی که ضدقصه است، شاهد تولید فیلمی قصه محور همچون «یتیم‌خانه ایران» هستیم که هم در آن اتفاق به معنای سینمایی آن را مشاهده می‌کنیم و هم شخصیت‌ها به درستی به مخاطب معرفی شده است. شخصیت‌ها چه قهرمان‌ها و چه ضدقهرمان‌ها همگی به درستی در مسیر داستانی حضور پیدا کردند ولی به نظر می‌رسد این شخصیت‌ها می‌توانستند به شکل بهتری در قصه جانمایی شوند تا اثرگذاری حضور آنها در داستان بیشتر شود.»

محمدصادق باطنی، مستندساز و منتقد سینما هم در همین نشست درباره «یتیم‌خانه ایران» بیان کرد: «این فیلم هم به لحاظ میزانسن و هم به لحاظ پروداکشن در سینمای ما اثری ارزشمند است که در دوران فقر سینمای ایران در زمینه خلق قهرمان، به سراغ خلق قهرمانی ملی رفته است که نه تن‌فروشی می‌کند و نه وطن‌فروشی! البته فیلم در مواردی نیز دچار مشکل می‌شود که به نظرم بزرگ‌ترین آنها حجم بالای اطلاعاتی است که کارگردان برای ارائه به مخاطب در نظر گرفته است چرا که این حجم از اطلاعات از گنجایش زمانی و شرایط فیلم بیشتر است و به عبارتی این مظروف در ظرف خود نمی‌گنجد.

 

این عدم همسانی باعث می‌شود که با وجود پتانسیل بالای بسیاری از بخش‌های فیلم برای آن که بتواند تاثیری ماندگار در ذهن مخاطب خود بگذارد و حتی او را با چشمان خیس از اشک از سالن بدرقه کند، به واسطه ارائه حجم عظیمی از اطلاعات به مخاطب، نتوانیم شاهد اثرگذاری مطلوب اثر بر مخاطبان آن باشیم. در سینمای ملودرام‌زده ایران، شاهد وجود دو ژانر تاریخی و اکشن در فیلم «یتیم‌خانه ایران» هستیم که وجود این دو ژانر جذاب و مخاطب‌پسند یکی از خدمات بزرگ این فیلم در فضای فعلی به سینمای ایران است.

 

البته این تنوع ژانری باعث تنوع پیرنگ نیز شده است و گاهی موجب چندپاره نشان داده شدن اثر است که نتیجه آن باز نشدن گره‌های ذهنی مخاطب است تا آنجا که مخاطب در چند مرتبه احساس می‌کند قصه فیلم به پایان رسیده است در حالی که دوباره با قصه‌ای جدید روبرو می‌شود.

 

یتیم‌خانه نمایش داده شده در این فیلم در واقع نمادی از کشور ایران (در دوران پهلوی) است. به نظرم با توجه به وجود این استعاره باید جایگاه این یتیم‌خانه بهتر برای مخاطب جا انداخته می‌شد تا ارتباط بهتری میان این فضای استعاره‌ای و فضای واقعی برقرار شود. اگر این اتفاق به درستی به وقوع می‌پیوست زمینه‌ساز ارتباط کامل‌تر مخاطب با این فضا می‌شد و در واقع حس همذات‌پنداری مخاطب را برمی‌انگیزد که ثمره آن نشستن لذت پیام‌های موجود در اثر بر جان مخاطبان بود. «یتیم‌خانه ایران» اثری است که باید کنار آن ایستاد و به آن احترام گذاشت چرا که فیلمی است که در قحطی سینمای ایران به خوبی مسئله تاریخی مهم قحطی بزرگ مردم ایران را نمایش داده است.»

ایجاد مشکل برای اکران فیلم

خبر ممانعت از اکران فیلم «یتیم‌خانه ایران» از عجایب روزگار بود! درحالی که قرار بود این فیلم در موعد مقرر یعنی از چهارم آبان، روی پرده سینماهای کشور رود، خبر رسید که از اکران آن ممانعت شده است! این فیلم به دلیل مشکلاتی که برای شرکت پخش‌کننده آن پیش آمده بود و گفته می‌شد چون آن شرکت تبلیغات فیلم‌های تحت کنترل خود را به شبکه‌های ماهواره‌ای ارائه می‌دهد ابتدا از اکران منع شد. اما پس از هماهنگی‌های لازم بین سازمان سینمایی و دستگاه قضایی، این مشکل حل شد.