ناگفتههای مریم بوبانی از بازی در «مختارنامه»
بوبانی بازیگر نقش «دلهم» همسر «زهیربن قین» از خاطرات حضور در سریال «مختارنامه» و حال و هوای محرم گفت.
مریم بوبانی از آن دست بازیگرانی است که با گذراندن دوره دو ساله بازیگری در یک کارگاه آزاد بازیگری، پا به دنیای بازیگری گذاشت. البته پیش از آن در نمایشهای مختلفی بازی کرده بود وی در فیلمهایی نظیر مهر مادری، بودن یا نبودن، عشق+2، زیر پوست شهر، سگ کشی، این جا چراغی روشن است، فرش باد، صنوبر، جایی برای زندگی، یک تکه نان، به آهستگی، سه زن، هم خانه، محیا، خاک آشنا، شبانه روز و پای پیاده «آیینههای روبه رو» و «مرگ کسب و کار من است»، مجموعههای تا رهایی، کلاه پهلوی،نفس گرم به ایفای نقش پرداخته است.
بوبانی با مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» در نقش «دلهم» همسر «زهیربن قین» یکی از شهدای دشت کربلا در قاب تصویر حضور داشته است و همین موضوع بهانه گفت وگو ما با وی شد.
از حضور خود در سریال «مختارنامه» بفرمایید؟
به دفتر آقای میرباقری رفتم ایشان اظهار داشتند که زمان نوشتن نقش دلهم من در ذهن ایشان بودم و میخواهند با من کار کلید زده شود اما من در سکانسی باید اسب سواری میکردم بنابراین دو روز مانده به کلید خوردن «مختارنامه» در این تمرینها از اسب بر زمین افتادم و بینی ام شکست و به این دلیل حدود یک ماه دیرتر به گروه ملحق شدم. نکته جالب دیگری که در مجموعه اتفاق افتاد این بود که بعد از گذشت 6سال از بازی ام دوباره با من تماس گرفتند و سرلوکیشن رفتم و سکانسهایی را دوباره تکرار کردم.
نگرانی برای حضور در چنین نقشی داشتید؟
به عنوان یک بازیگر زمانی که نقشی را قبول میکنم همه تلاش خود را برای باورپذیری نقش انجام میدهم و فرقی برای من ندارند که ژانر مذهبی، اجتماعی و یا تاریخی باشد.
علاقمندی برای بازی در چنین نقشهایی دارید؟
چرا که نه اگر دوباره اتفاق بیفتد خیلی خوشحال میشوم.
کار با آقای میرباقری چگونه بود؟
فقط یک جمله میگویم خیلی خوب هستند.
چه صحنهای از حضور خود در «مختارنامه» را دوست دارید؟
بخشی که خودم بازی کردم زمانی که برای مختار داستانه واقعه کربلا را روایت میکنم و قسمتی که مختار جلوی چادر حضور پیدا میکند و خلع سلاحاش میکنم. البته آقای میرباقری در دیالوگ نویسی تبحر خاصی دارد و شخصیتهایی که مینویسد به خصوص شخصیت زنان آثار او، قدرتمند و از انسجام خوبی برخوردار هستند.
خاطره از ماه محرم برایمان بگویید؟
خود من محرمهای گذشته را بیشتر دوست دارم به خصوص در دوران کودکی صدای نوحه خواندن میآمد بیاختیار گریه میکردم چرا که آنقدر درست و منطقی اتفاق افتاد تاثیر بسیار زیادی داشت. در حال حاضر این اتفاقات در سطح حرکت میکند و تاثیر عمیقی بر روی آدمها نمیگذارد.
کربلا رفتید؟
حج رفتم اما کربلا نرفتم.
آشنایی با مضامین عاشورا چقدر لازم است؟
کار در هر زمینهای مفید است به خصوص با مضامین عاشورا اما باید ببینم چه کسی سازنده است که ادبیات و سواد این ماجرا را میداند و به فلسفه قیام پی برده باشد و با توجه به شناختی که دارند قصه را روایت کنند. اگر چنین آدم هایی فیلم و سریالی با این مضمون بسازند،خیلی خوب است میتوانیم از آن به عنوان درس زندگی استفاده کنیم.
صحبت پایانی:
امیدواریم همه مردم سلامت باشند و اتفاقات خوب برای آنها روی دهد.
ارسال نظر