گفتگوی پارس با دکتر طالبی متخصص فیزیک هسته ای:
از باج های برجامی تا درزاطلاعاتی پسابرجامی/ فجایع فردو و نطنز با بیمارستان هسته ای جبران نمیشود
آقای صالحی هنوز هم مصرانه پافشاری می کند که تحقیق و پژوهش در عرصه هسته ای با هیچ کندی مواجه نشده و اساساً این صنعت از خسارت های برجام در امان مانده! سر این همه تناقضات چیست؟ آیا این ادعاها مبتنی بر ضمائم محرمانه برجام است که قرار است این خسارت محض را احیا کند؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس» - «دکتر حسین طالبی» متخصص فیزیک هسته ای در گفتگویی اختصاصی با «پارس» به تحلیل و واکاوی وقایع اخیر پیرامون دانشمندان هسته ای و درز اطلاعاتی پرداخت:
باتوجه به محدودیت هایی که امروز برای صنعت و دانش هسته ای اتفاق افتاده است می توان شاهد وقایعی مانند شهرام امیری و مهاجرت دانشمندان هسته ای بود؟
الان اوضاع سازمان به این شکل است که صرفاً می خواهد خود را اداره کند. با توجه به فشار و حساسیتی که دولت بر روی برنامه های این سازمان دارد که مبادا برایش دردسر جدید به وجود آورد و همچنین محدودیت هایی که برجام برای پیشرفت آن ایجاد کرده است به هیچ عنوان به دنبال برنامه های بلند مدت و عمیق برای پژوهشگران خود نیست. و صرفاً به دنبال ایجاد یک فضاسازی رسانه ای و نمایشی است تا نشان دهد برجام تأثیر منفی بر روی صنعت هسته ای نداشته است. مانند راه اندازی بیمارستان هسته ای که اساساً مرتبط به پزشکی هسته ای است و به هیچ عنوان نمی تواند به عنوان جبران فجایع فردو و نطنز باشد. با این اوصاف ماندن یا رفتن نیروها در سازمان اصولاً مهم نیست. لذا شاید صرفاً نیروهایی از سازمان نروند که دستگاه های اطلاعاتی روی آنها حساس هستند و الا سازمان علاقه مند است هرچه زودتر از دست نیروهای پژوهشگرش خلاص شود. مثل طرح ملی گداخت هسته ای که درآن حدود 200 نفر نخبه طراز اول جذب شد و الان نصف آنها با وجود تمایل به ادامه همکاری از ادامه کار منفصل شدند.
حال طبیعی است وقتی جذابیت در سازمان انرژی هسته ای داخل کم است نیروها جذب بیرون می شوند چون هرمتخصص نمی تواند برای خود یک نیروگاه تاسیس کند و عملاً شغل دیگری هم بلد نیست و برای اشتغال باید یک جا مشغول شود. ولی در مورد درز اطلاعات توسط این افراد باید گفت اگر از مسئولینی نباشند که مرجع اطلاعاتی در سازمان هستند، اطلاعات پراکنده یک کارشناس و متخصص نمیتواند آنقدرها اهمیت داشته باشد خصوصاَ اینکه در برجام طوری متعهد شده اند که عملاً چیزی مخفی نمانده که بخواهند از دانشمندان هسته ای اطلاعات دریافت کنند و با توجه به پروتکل الحاقی و...دیگر چیزی بیش از اینکه فهمیده اند نیست ولی رفتن نیروهایی که عمدتاً تجربی بوده اند و رشد کردند از جهت فقدان نیروی انسانی نه جنبه درزاطلاعاتی ثلمه بزرگی به این صنعت نوپاست.
آقای صالحی هنوز هم مصرانه پافشاری می کند که تحقیق و پژوهش در عرصه هسته ای با هیچ کندی مواجه نشده و اساساً این صنعت از خسارت های برجام در امان مانده! سر این همه تناقضات چیست؟ آیا این ادعاها مبتنی بر ضمائم محرمانه برجام است که قرار است این خسارت محض را احیا کند؟
تحقیق و توسعه در صنعت هسته ای حتماً متوقف و کند شده است. مثل اینکه به شما می گویند خانه بساز ولی اجازه نداری سقف بریزی و یا آسانسور را نصب کنی . پس شما آزادی که کارگربیاوری و شروع کنی به ساخت و سازولی چون محدودیت داری به جای ده کارگر یک کارگری می آوری که آرام آرام برای شما پی ساختمان را بکند حالا تا مابقی فرا برسد. پس اینکه می گویند صنعت متوقف نشده است از این جهت می گویند که کاملاً از کار نیافتاده ولی وقتی نگاه می کنید هنوز برای راکتور اراک یک قرارداد درست و حسابی بسته نشده است. مهمتر از همه اینکه صنعت هدفی داشت که تمام این هزینه ها برای آن انجام شد درحالیکه الان رسیدن به آن هدف متوقف شده و به هیچ عنوان ممکن نیست. پس عملاً فعالیت فعلی آن هم به درد نخور است.
سوال مهم ازآقای صالحی که باید به یک گفتمان مطالبه گرانه جدی تبدیل شود این است که از سانتریفیوژهایی که جمع شده است بعد از نصب دوباره چند درصد آنها میتواند سالم بماند و مانند گذشته غنی سازی انجام دهد؟
در مورد ضمائم محرمانه که قسمتی از آن هم منتشر شد باید گفت زمان برجام این برنامه 15 ساله محرمانه تصویب نشده بود بلکه بعدا انجام شد ویا حداقل تمامی ضمائم محرمانه برجام در هنگام توافق تنظیم نشده بود.
موارد ذکر شده در 15 سال بعد صرفاً یک مدعا از طرف ایران است درحالیکه هیچ تأییدی از سمت طرف مقابل انجام نشده است. اشتباه محاسباتی که این اقایان انجام دادند این بود که تصور می کردند ما هم سطح کشورهایی مانند روسیه و آمریکا هستیم که هرزمان بخواهیم اراده کنیم و تکنولوژی روز دنیا را بعد از ده سال توقف هسته ای به کشور برگردانیم. به همین دلیل تصور کردند دیگر نیاز به سانتریفیوژ صنعتی آی آر یک نیست پس در باجِ برجام همه آنها را جمع می کنیم تا روزی که درهای جهان به روی ما باز شود مستقیماً بالاترین سطح سانتریفیوژها را برای غنی سازی در اختیار بگیریم. مانند همان زمانی که زنگنه می گفت پالایشگاه نیاز نداریم چون به صرفه نیست بنزین در داخل تولید کنیم. همه اینها اشتباه محاسباتی بود که آقایان در برجام مرتکب شدند و درآینده نزدیک خود آقای صالحی از اولین توابین خواهد بود.
از ماجرای آقای امیری بیشتر برایمان بگویید و اطلاعاتی که از طرف ایشان درز پیدا کرده است.
ماجرای اقای شهرام امیری بسیار پیچیده و محرمانه است و اطلاع چندانی در مورد این که دقیقا به چه اطلاعاتی دسترسی داشته و یا در کدام قسمت سازمان مشغول بوده است در دسترس نیست.
البته برداشت می شود که ایشان انسان مهمی نبوده و اطلاعات مهمی هم نداشته است. نحوه بازداشتش، برگشتش به ایران و قهرمان جلوه دادن او... نشان نمی دهد خیلی ادم مهمی بوده باشد. خصوصاً اینکه اگر اطلاعات مهمی داشت و به آمریکا ارائه کرده بود چرا به راحتی از طرف آن ها آزاد شد؟ ولی حکم اعدام برای او و این که دستگاه های اطلاعاتی ما مدعی شدند به آمریکا رودست زده اند نشان از پیچیدگی ابعاد این موضوع دارد که باید منتظر زمان بود تا حقایق بیشتر روشن شود.
خودتون دارید میگید فردورو سیمان ریختید.. وای بر ما ... بخدا قسم تن همه ی شهید های هسته ای . . . .