آمارها نشان می دهد اشتغال زایی بخش صنعت در ایران که در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان موتور محرکه اقتصادی محسوب می شود، چندان چنگی به دل نمی زند و کمی بیشتر از ۷ میلیون نفر در این بخش به کار اشتغال دارند.

با این وجود، خدمات در ایران نزدیک به ۱۱ میلیون اشتغال ایجاد کرده است و سهم بخش کشاورزی نیز از کل بازار کار ایران بسیار پایین و به میزان ۳ میلیون و ۹۶۰ هزار نفر است. بنابراین با نگاهی به آمارها و با تمرکز بر عملکرد بخش صنعت، مشخص می شود که بنگاه های صنعتی و کارخانجات در ایران آنچنان که باید سهم مناسبی از اشتغال زایی ندارند.

چرخ‌های صنعت لنگ می‌زند

کارشناسان بر این عقیده اند که مسائل متعددی باعث شده تا بنگاه های صنعتی کشور نتوانند با ظرفیت های مناسبی فعالیت داشته و در نتیجه میزان جذب نیروی کار در این واحدها دستکم به دو برابر میزان فعلی آن برسد. کمبودهای نقدینگی، تغییرات قیمت مواد اولیه، واردات بی رویه، عدم حمایت های لازم و کافی دولت ها و ... باعث شده تا چرخ های صنعت در ایران لنگ بزند.

حالا مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی با ترسیم وضعیت بازار کار در بخش صنعت، برآورد کرده وضعیت تقاضا برای کار در ایران طی ۵ سال آینده افزایش یابد و به عبارتی بیکاری تشدید خواهد شد و صف تقاضا برای کار دستکم تا افق ۱۴۰۰ همچنان شلوغ باقی بماند.

در بخش هایی از این گزارش آمده است: بررسی پتانسیل اشتغال زایی صنایع مختلف نشان می دهد که با توجه به سهم صنایع از کل شاغلان در بهبود مقیاس تولید و عملکرد صادراتی آنها، به ترتیب صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی در رتبه اول صنایع با پتانسیل بالا قرار می گیرند.

همچنین با در اولویت قرار دادن صنایع آب بر، باید موضوع جدی بحران آب را لحاظ کرد و در قالب سند جامع آب از این صنایع در راستای اهداف اشتغال زایی استفاده کرد تا اشتغال پایدار و مولد حاصل شود.

بیکاری دوباره خودنمایی می‌کند

یکی از صنایعی که می توان با تغییر ساختار (از قبیل به روز شدن تکنولوژی و استفاده از پلتفرم های جدید و مشترک، ارتقای کیفیت، کاهش هزینه های سَربار و قیمت تمام شده و ...) و رقابت پذیر کردن آنها پتانسیل اشتغال بالایی ایجاد کرد، صنعت خودرو (در کل زنجیره تولید) است. در صورتی که در این صنعت نگاه صادراتی حاکم شود، می توان پتانسیل اشتغال زایی مناسبی برای آن تصور کرد.

ایجاد و تامین اشتغال، به ویژه برای جوانان همواره یکی از دغدغه های جامعه و سیاست گذاران اقتصادی بوده است. در حال حاضر، با توجه به رشد جمعیت در دهه های قبل و جذب ناکافی نیروی کار در مشاغل و نیز ترکیب نیروی کار که بخش بزرگی از آن را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند، اشتغال به یک چالش مهم برای دولت تبدیل شده است.

برآوردها نشان می دهد که در ۵ سال آینده به طور متوسط ۲.۵ درصد به افراد متقاضی کار در جامعه ایران اضافه خواهد شد. این موضوع توجه جدی به اشتغال زایی فعالیت های اقتصادی به منظور پاسخگویی به این موضوع را نمایان می سازد.

در این میان، بخش صنعت به طور بالقوه نقش مهمی در جذب نیروی کار دارد. با این حال، بررسی ها نشان می دهد که با وجود اینکه رشد صنعتی در گذشته رخ داده، این رشد به میزان قابل توجهی فرصت جذب بیکاران و کاهش نرخ بیکاری را فراهم نکرده است.

موج ورود بیکاران تحصیل کرده با بازار

می توان تعطیلی بخشی از کارگاه های صنعتی طی یک دهه گذشته را یکی از دلایل عدم اشتغال زایی کافی در کل بخش صنعت، با وجود رشد متوسط اشتغال در بنگاه های موجود دانست.

یکی دیگر از فرضیات این است که ساختار بخش صنعت در ایران عمدتا بر بنگاه ها و فعالیت هایی متمرکز شده که اشتغال زایی کمتری ایجاد می کنند. از سوی دیگر، سئوال مهم این است که کدام صنایع می توانند در آینده در صورت برنامه ریزی مناسب، اشتغال بیشتری ایجاد کنند؟

با توجه به اینکه اقتصاد ایران طی سال های آینده با عرضه قابل توجه نیروی کار با تحصیلات دانشگاهی روبرو است، تقویت بخش صنعت می تواند فرصت های شغلی مناسب را برای این افراد فراهم کند.

در واقع مسئله این است که چه عواملی بر میزان اشتغال و استخدام نیروی کار در بخش صنعت در ایران موثر  هستند و نقش ویژگی های ساختاری در تقاضای نیروی کار صنعتی چیست؟ پاسخگویی به این پرسش ها به سیاستگذاران کمک خواهد کرد که در برنامه ریزی های اشتغال، صنایعی را در اولویت قرار دهند که پتانسیل بالاتری برای ایجاد اشتغال دارند.

جدول سهم گرایش‌های مختلف تولیدی در اشتغال صنعتی کشور

عوامل موثر بر استخدام نیروی کار در بخش صنعت ایران

مطابق با نظریات اقتصادی، بنگاه ها در صورتی تقاضای نیروی کار خود را افزایش می دهند که دستمزدهای حقیقی (که اثر تورم از آن کسر شده است) کاهش یابد، فروش آنها بیشتر شود و قیمت محصولات آنها افزایش یابد.

همچنین افزایش هزینه به کارگیری سرمایه می تواند بر اشتغال اثر منفی داشته باشد، مگر اینکه بنگاه از نظر فنی بتواند سرمایه را با نیروی کار جایگزین کند. از سوی دیگر، ویژگی های ساختاری حاکم بر  بخش صنعت نیز در تقاضای آنها برای اشتغال موثر است.

مقیاس تولید بزرگتر که نشانگر بزرگ بودن تقاضای آنها برای اشتغال موثر است. مقیاس تولید بزرگتر  که نشانگر بزرگ بودن تقاضا برای محصولات آن صنعت می باشد، تقاضای بیشتری نیز برای نیروی کار ایجاد خواهد کرد.

از سویی، هر قدر رقابت پذیری در یک صنعت بیشتر باشد، استخدام نیروی کار در آن صنعت یا صنایع مرتبط نیز بیشتر خواهد بود، چرا که بنگاه ها برای رقابت پذیری باید عوامل تولید را به صورت کارآمدتری به کار بگیرند و در این صورت  بهره وری نیروی کار نیز در آن صنعت بالاتر خواهد بود.

به غیر از این، اگر یک صنعت رقابت پذیری بیشتری داشته باشد، در فروش محصولات نیز موفق تر بوده و چشم انداز سرمایه گذاری و استخدام نیروی کار نیز در آن و صنایع مرتبط روشن تر خواهد بود.

نقش دستمزد در جذب نیروی کار

نتایج نشان می دهد که نرخ دستمزد (حقیقی) نقش مهمی در تقاضای نیروی کار صنایع در ایران ندارد. به بیان دیگر، تقاضای نیروی کار در ایران ربطی به دستمزد نیروی کار ندارد.

به نظر می رسد که دستمزد نیروی کار عامل محدودکننده مهمی در تقاضای نیروی کار توسط بنگاه های صنعتی در ایران نیست و پائین بودن دستمزد حقیقی در ایران و عدم تعدیل متناسب آن با نرخ تورم در بسیاری از سال ها عامل مهمی در عدم تاثیرگذاری دستمزد در تصمیمات بنگاه های صنعتی در ایران باشد.

با توجه به اینکه صنایع مواد غذایی و آشامیدنی با ۱۷ درصد کل اشتغال در بخش صنعت و صنایع مواد و محصولات شیمیایی با ۱۰ درصد کل شاغلان بخش صنعت را تشکیل می دهند، لذا به نظر می رسد که این دو صنعت با توجه به رشد مناسبی که از منظر تولید و مقیاس داشته اند، همچنان پتانسیل بالاتری نیز برای اشتغال زایی در آینده دارا باشند.

همچنین صنایع تولید «سایر محصولات کانی غیرفلزی» از یکسو به دلیل سهم بیش از ۱۳ درصدی در کل اشتغل بخش صنعت و از سوی دیگر به دلیل متوسط رشد مقیاس تولید سالیانه بیش از ۷ درصدی در رتبه بعدی صنایع با پتانسیل اشتغال زایی قرار می گیرند.