حمیدرضا جلایی‌پور، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب، اخیراً در بخشی از گفت‌وگوی خود با شماره 91 نشریه صدا درباره حقوق‌های نجومی گفته است:

 

«اصلاح‌طلبان در ماجرای فیش‌های حقوقی عملاً کاره‌ای نیستند که بخواهند پاسخگو باشند.»

 

اگرچه سخن جلایی‌پور به لحاظ اخلاق سیاسی (چه در بعد غربی و چه در بعد اسلامی‌اش) هرگز سخن پذیرفته‌ای نیست زیرا حامیان یک رئیس‌جمهور در اغلاط او هم سهم دارند و باید عذرخواهی کنند یا برائت بجویند اما کدهایی وجود دارد که نشان می‌دهد اتفاقاً جریان سیاسی خاص یا همان اصلاح‌طلبان «همه‌کاره» حقوق‌های نجومی بودند و تقصیر حقوق‌های نجومی، پیش از کم‌کاری‌های ستاد دولت، متوجه آنهاست...

 

*آنها حقوق‌های نجومی می‌خواهند

9 سال قبل و حوالی سال 86 بود که مصطفی هاشمی‌طبا، از چهره‌های کارگزارانی‌ و از فعالان اصلاح‌طلب که نامش برای نامزدی ریاست فدراسیون فوتبال مطرح شده بود، سخنی عجیب را در مقابل چشم رسانه‌ها مطرح کرد.

 

او در گفت‌وگویی که اتفاقاً از رسانه ملی هم پخش شد درباره حقوق درخواستی‌اش برای پذیرش ریاست فدراسیون به خبرنگاران گفته بود:

«از آنجا که امروز فوتبال یک ورزش کاملاً حرفه‌ای است و پرداخت‌های کلان در آن صورت می‌گیرد، رئیس فدراسیون نیز باید دستمزدی حرفه‌ای داشته باشد. اگر طی قراردادی سالیانه مبلغ 2 میلیارد تومان برای بنده در نظر گرفته شود، نامزد ریاست فدراسیون فوتبال خواهم شد.»

 

سخن هاشمی‌طبا البته در آن روزها هرگز مورد واکنش اصلاح‌طلبان قرار نگرفت و کسی از آنها، لام تا کام درباره غلط و منکر بودن آن حرفی نزد.

 

سخنی که البته بعدها و در ماجرای حقوق‌های نجومی در دولت حسن روحانی باز هم پژواک یافت و کسانی زمزمه کردند اگرچه ما هم به حقوق‌های نجومی نقد داریم! اما حقوق مدیران حرفه‌ای باید حرفه‌ای باشد و این پرداخت‌ها چیز عجیبی نیست.

 

*این حرف‌ها حقوق‌های نجومی را هم قانونی جلوه می‌داد

حسین مرعشی، دیگر فعال کارگزارانی و از معاریف اصلاح‌طلب است که از نظر منطق سیاسی باید در رابطه با حقوق‌های نجومی از مردم عذرخواهی کند.

 

او زمانی در نیمه‌های سال 94 طی یادداشتی در روزنامه اعتماد، با اشاره به فعالیت‌های دولت یازدهم و رئیس جمهور آن نوشته بود:

 

«رییس‌جمهور در این مدت هر چه گفتند کاملاً مبنای قانونی داشته است».

البته برخی چهره‌های نزدیکی به دولت، کم از این مجیزها نگفته بودند ولی اینکه شخصی حاضر شود تمام اعمال و اوراد یک رئیس جمهور ممکن‌الخطا را «قانونی» بداند؛ امری عجیب بود که البته مرعشی حاضر شد به آن تن بدهد.

 

و این برای اهل نظر چندان عجیب نبود که چنین صحبت‌هایی می‌تواند احساس فعّال ما یشاء بودن را به دولت القا کند آنچنانکه امور غیر قانونی هم قانونی شوند و چنانکه بعدها هم دیدیم، صاحبان حقوق‌های نجومی، این حقوق‌ها را حق خود می‌دانسته و حتی درخواست ازدیاد آن را هم داشته‌اند.

 

یکی از رسانه‌های کشور در همان روزها نسبت به این مجیزگویی‌ها هشدار داده و نوشته بود: «اساساً مشخص نیست جریان سیاسی خاص با چه هزینه‌ای حاضر است تا این اندازه از رئیس یک دولت که فقط 4 سال و یا در حالت بهتر 8 سال می‌تواند بر اریکه اجرا بماند، تعریف و تمجید کند...این ابن‌الوقتی و سیاست یک بام و دو هوا در برخورد با رئیس‌جمهوری که اصلاح‌طلبان صریحاً وی را دولت مستعجل و مستأجر می‌نامند، می‌تواند هزینه‌های گزافی را به این جریان سیاسی تحمیل کند.»

 

و البته ماجرای حقوق‌های نجومی نشان داد که اصلاح‌طلبان گویا حاضر به پرداخت هیچ هزینه‌ای نیستند.

 

*باید دست روحانی را ببوسید!

طی 3 سال گذشته مکرر در مکرر به اصلاح‌طلبان هشدار داده شد که از اظهار مجیز و تملقّ نسبت به دولت دوری کنند و بزرگان اصولگرا بیان کردند که این کارها و حرف‌ها می‌تواند به کسانی از دولت احساس «خود بر حق پنداری» بدهد.

 

و بدیهی بود که وقتی کسی خود را بر حق و مطلق‌العنان می‌پندارد می‌تواند با برخی توجیهات، مرتکب کارهایی بشود که به هیچ وجه در ساحت اخلاق و شرع و قانون و عرف روا نیستند.

 

این، ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاح‌طلب بود که سال گذشته در یکی از دانشگاه‌های کشور خطاب به دانشجویان گفته بود:

 

«بروید دست روحانی و ظریف را ببوسید که آبروی شما را حفظ کردند»

 

چندان برای اهل تأمل و مداقّه سخت نبود که این سخنان تا چه اندازه برای دولت مضرّند اما عجیب‌تر از آن، ستاد اصلاحات بود که نه تنها جلوی چنین حرف‌هایی را نمی‌گرفت بلکه «به فکر زمستان» و روزهای تلخ برملا شدن اشتباهات دولت نبود. (همانطور که مثلاً هنوز هم گویا به فکر زمستان بدعهدی آمریکا در قبال برجام نیست)

 

*صفدر حسینی از کجا پیدا شد؟!/عذرخواهی نه؛ رسم رفاقت آری

به جرأت می‌توان گفت که نماد جنجال‌های اخیر حقوق‌های نجومی «صفدر حسینی» رئیس صندوق توسعه ملی بود.

 

اصلاح‌طلبی نشان‌دار که در دولت اصلاحات سابقه وزارت کار و اقتصاد را داشت و در تمام سال‌های بعد از آن تا روی کار آمدن دولت روحانی نیز بعنوان یک اصلاح‌طلب به فعالیت پرداخت.

 

هم او کسی بود که بعد از مناظره انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور وقت با یکی از کاندیداها در سال 88 نیز در مصاحبه‌ای شدیدترین انتقادات را علیه رئیس جمهور به کار برد و به او تاخت.

 

و جالب آنکه اصلاح‌طلبان نه تنها نسبت به اخذ حقوقی نجومی از سوی یار گرمابه و گلستان خود اعلام برائت نکردند و از مذمت علنی وی هم خودداری ورزیدند؛ بلکه در مراسم معارفه رئیس جدید صندوق توسعه ملی نیز، یک چهره کارگزارانی که اکنون در دولت است، زبان به تعریف و تمجید از حسینی گشود و از او تحت عنوان «ذخیره نظام و امانتدار کشور» یاد کرد!

 

تا مردم و افکار عمومی همچنان در حیرت بمانند که آیا حرف‌های جلایی‌پور را باور کنند که اصلاح‌طلبان در ماجرای حقوق‌های نجومی کاره‌ای نیستند یا حرف‌های آن مقام کارگزارانی دولت که رسم رفاقت اصلاح‌طلبانه را به جا آورد و از حسینی تحت عنوان ذخیره نظام یاد کرد؟!

 

*«فدائیان دولت» به جز در لحظه‌های سخت...

به نام خوردن اکثریت سهام دولت به نام جریان سیاسی خاص یا همان اصلاح‌طلبان البته فقط منوط به همین مقولات نیست و اضلاع پررنگ دیگری هم دارد که جملگی به ضرورت عذرخواهی اصلاح‌طلبان از بابت اشتباهات دولت تعیّن می‌بخشد.

 

این، رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی بود که در سال 93 طی گفت‌وگویی با روزنامه آرمان امروز، اصلاح‌طلبان را «فدایی دولت» نامید.

 

فدائیانی که البته گویا در ماجرای حقوق‌های نجومی تمایلی به فدا شدن ندارند و مسئله حقوق‌های نجومی را معضل دولت می‌دانند نه مسئله خودشان.

 

*دولت حسینقلی خانی حجاریان؛ دولتی که مرتکب حقوق‌های نجومی شد

تقریباً در عمده تواریخ و اقاریر تاریخی مربوط به حکومت‌های مختلف، این گزاره مورد اتفاق قرار دارد که تعریف و تمجید بی قید و شرط از هر شخص و هر حکومتی سبب اضرار و آسیب‌های فراوان است.

 

و از دیگر سو، دامن تمجیدکنندگان و مجیزگویان را نیز به زشتی‌های برآمده از عملکرد آن حکومت یا آن شخص می‌آلاید.

 

مثلاً وقتی سعید حجاریان در سال 93 طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز، دولت روحانی را «دولت حسینقلی خانی» خطاب کرد با این استدلال که حسینقلی خان حاکمی بوده است که نظم و امنیت و بروکراسی حکومتی را در منطقه‌ای پر از آشوب و بی قانون ایجاد کرده است! می‌بایست خود را برای عذرخواهی ضروری این روزها از بابت حقوق‌های نجومی در دولت نیز آماده می‌کرد.

 

چه اینکه یقیناً همین غسل‌های تعمید بود که کار برخی مدیران دولت را ساخت، آنچنانکه برداشت‌های شخصی از بیت‌المال را حق خود پنداشتند.

 

حجاریان، افسار کُمیت تعریف و تمجید از دولت را آنچنان رها کرد که در همان یادداشت مدعی شده بود: دولت کنونی ایران را می‌توان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست.

 

و اما اکنون که کسانی از همان دولت ایدئولوژیک، مدرن و عقلانی! مرتکب برداشت‌های غیر قانونی و نامتعارف از بیت‌المال شده‌اند؛ معلوم نیست که حجاریان چه نظری درباره دولت حسین‌قلی‌خانی‌اَش دارد و اصلاح‌طلبان که خود را فدایی دولت می‌نامیدند و تمام عملکردهای دولت را قانونی و عقلانی جلوه دادند؛ اما چرا اکنون حاضر نیستند از بابت حقوق‌های نجومی عذر بخواهند؟!