این روزها در فضای مجازی یک اقلیتی حامی تروریست‌های تکفیری شده‌اند و بعضاً با استناد به سخنان افراد خاص، اعدام تروریست‌های گروه تکفیری توحید و جهاد را زیر سؤال می‌برند. می‌گویند شرایط منطقه و حساسیت برخی کشورها در نظر گرفته نشده استمی‌گویند شرایط منطقه و حساسیت برخی کشورها در نظر گرفته نشده است. می‌گویند چرا محاکمه علنی نبوده است! می‌گویند و شبهه‌های مبتذل طرح می‌کنند. ایران برای اعدام تروریست‌های مسلح که موجب قتل شهروندان و ناامنی کشور شده است، برای تأمین امنیت شهروندانش باید از کسی اجازه بگیرد؟ 

قربانیان ترور هم اهل سنت بودند هم کُرد 

«برهان عالی» اولین سوژه‌ ترورشان بود؛ عالم و روحانی اهل سنت و کرد؛ اهل سنندج. روزی که مراسم تشییع پیکرش در سنندج برگزار شد، موج جمعیت انگار که او را در آغوش کشیده بود. او کشته شد، چون مطابق اعترافات یکی از اعضای گروه تروریستی «توحید و جهاد» بزرگ گروه‌شان نمی‌توانست ردیه‌های ماموستا برهان عالی بر سلفی‌گری تکفیری را در مناظره‌های علمی پاسخ بدهد، پس تصمیم گرفتند حذفش کنند، به همین سادگی! 

ترورها متوقف نشد، بعد نوبت به ماموستا محمد شیخ‌الاسلام رسید، باز هم عالمی اهل سنت و کرد هدف ترور تروریست‌های تکفیری قرار گرفت و ماجراها ادامه یافت؛ سرقت‌های مسلحانه از طلافروشی‌های سنندج و همدان و زنجان و قتل و مجروح کردن مردم بی‌گناه، از درگیری‌های مسلحانه چندباره با سپاه و پرسنل وزارت تا ترور مردم عادی و دادیار و قاضی دادگستری و پرسنل نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات و راهنمایی و رانندگی و پاسداران سپاه و... سنندج، مرکز استان کردنشین ایران ناامن تکفیری‌ها شده بود. 

جمهوری اسلامی باید با قاتلان یک عالم بزرگ اهل سنت و کرد چه کند؟ از تروریست‌ها با عنوان «سنی مذهب» و «کرد» نام می‌برند که جدال مذهبی و قومیتی راه بیندازند اما نمی‌گویند که قربانیان هم کرد و سنی مذهب بوده‌اند. 

لیست اقدامات تروریستی گروهک تکفیری توحید و جهاد بخش اعظمی از حجم بیانیه وزارت اطلاعات را تشکیل می‌دهد؛ لیستی که جایی برای دفاع از تروریست‌ها باقی نمی‌گذارد و اگر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران حکم به اعدام بسیاری از آنان نمی‌داد، باید مورد م‍ؤاخذه قرار می‌گرفت: 

۱- توزیع شکلات مسموم بین پرسنل نیروی انتظامی، نظامی و قضایی شهر سنندج ( خرداد ماه ۸۸) 

۲- سرقت مسلحانه از طلافروشی شهرستان قروه (۱۷ تیر ۸۸، ربایش و قتل طلافروش) 

۳- حمله مسلحانه به ایستگاه پلیس کلانتری ۱۲ سنندج 

( ۲۲ تیر ۸۸، مجروح شدن سه پلیس) 

۴- ترور مسلحانه دادیار دادگستری سنندج به‌نام مهدی کامیان (‌۱۸ شهریور ۸۸، مجروح شدن ایشان)

۵- ترور مسلحانه و شهادت ماموستا برهان عالی از روحانیون اهل سنت (۲۱ شهریور ۸۸ ) 

۶- ترور مسلحانه و زخمی نمودن قاضی دادگستری به‌نام حسن داوطلب (۲۵ شهریور ۸۸) 

۷- ترور مسلحانه و شهادت ماموستا شیخ‌الاسلام ( ۲۶ شهریور ۸۸) 

۸- درگیری مسلحانه در محله شریف‌آباد با پرسنل وزارت اطلاعات ( پنجم مهر ۸۸، به شهادت رساندن یک نفر از پرسنل وزارت اطلاعات، یک نفر پاسدار بازنشسته و مجروح نمودن یکی دیگر از پرسنل وزارت. در این درگیری سه تن از تروریست‌ها به هلاکت رسیدند.) 

۹- سرقت مسلحانه خودروی ۴۰۵ و مبلغ ۶ میلیون تومان از شهروند سنندجی (۱۳ مهر ۸۸) 

۱۰- درگیری مسلحانه با نیروهای گشت انتظامی سنندج 

(۲۸ آبان ۸۸ ) 

۱۱- سرقت مسلحانه و زورگیری چهار دستگاه خودرو در همدان، زنجان و شمال کشور (سال‌های ۸۸ و ۸۹ که منجر به قتل یک راننده گردید.) 

۱۲- سرقت مسلحانه ۵/۴کیلو طلا از طلافروشی در همدان 

( ششم بهمن ۸۸ و مجروح نمودن یک نفر) 

۱۳- اقدام ناموفق سرقت مسلحانه در همدان (ششم بهمن ۸۸) 

۱۴- سرقت مسلحانه حدود ۵/۴کیلو طلا از طلافروشی در زنجان (۲۴ بهمن ۸۸ که منجر به قتل شهروند عادی و مجروح شدن دو تن از پرسنل نیروی انتظامی گردید.) 

۱۵- درگیری مسلحانه در نزدیکی سنندج با پرسنل وزارت اطلاعات (پنجم تیر ۸۹ که منجر به هلاکت یکی از تروریست‌ها گردید.) 

۱۶- درگیری مسلحانه در شهر همدان که منجر به شهادت یکی از پرسنل وزارت اطلاعات گردید. (۲۲ خرداد ۸۹) 

۱۷- حمله به کیوسک راهنمایی و رانندگی در میدان آزادی سنندج که منجر به شهادت چهار پرسنل نیروی انتظامی، یک نفر مردم عادی و مجروح شدن ۱۱ نفر دیگر گردید. (۱۵ مهر ۸۹) 

۱۸- درگیری با نیروهای وزارت اطلاعات که منجر به کشته شدن دو نفر تروریست گردید. (۲۷ آبان۹۲) 

۱۹- به شهادت رساندن چهار نفر از محیط‌بانان محیط زیست استان کردستان (۱۳ اسفند ۸۹) 

۲۰- درگیری با نیروهای سپاه پاسداران در نزدیکی سنندج 

(۱۸ اسفند ۸۹) 

۲۱- دو حمله جداگانه به کلانتری ۱۵ و ۱۶ سنندج که منجر به شهادت یک نفر و زخمی شدن دو نفر دیگر از پرسنل نیروی انتظامی گردید. (چهارم فروردین ۹۰) 

۲۲- حمله به گشت نیروی انتظامی محله غفور سنندج 

(هشتم فروردین ۹۰) 

۲۳- درگیری با نیروهای سپاه پاسداران در روستای تجره سنندج ( ۱۵ فروردین ۹۰) 

۲۴- درگیری با نیروهای عملیات وزارت اطلاعات که منجر به هلاکت چهار نفر تروریست گردید (اول اردیبهشت ۹۰). 

امنیتی که هست، امنیتی که باید بماند 

در کشورداری و اداره حکومت، امنیت گزاره‌ای نیست که یک حکومت بتواند نادیده بگیرد. کشوری که امنیت نداشته باشد، چه فرقی می‌کند در چه سطحی از توسعه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی قرار دارد؟ وقتی امنیت استفاده از ظرفیت‌های توسعه‌یافتگی وجود ندارد، سخن گفتن از پیشرفت و توسعه یک شوخی به نظر می‌رسد. 

این تازه زمانی است که فرض کنیم توسعه و پیشرفت و امنیت موجود بوده و حالا امنیت از بین رفته است، وگرنه که نبود امنیت باعث می‌شود فضایی برای پیشرفت و توسعه در هیچ زمینه‌ای نباشد. آیا جمهوری اسلامی برای انجام ابتدایی‌ترین کارهای تأمین امنیت مردمش باید به ضدانقلابی که این روزها مرثیه سوگواری برای تروریست‌های اعدامی راه انداخته است، پاسخگو باشد؟ 

جالب آنکه اگر تروریست‌ها اندکی فرصت یابند و عملیاتی تروریستی انجام دهند و امنیت ایران را تهدید کنند، همین ضدانقلاب شلوغ خواهند کرد که جمهوری اسلامی نتوانسته امنیت شهروندانش را تأمین کند. وقتی هم تروریست‌ها کشته می‌شوند، باز از دادگاه عادلانه و زیادی حکم اعدام در ایران و... اشکال‌تراشی می‌کنند. در حالی که این افراد در دادگاه و با حضور وکیل محاکمه شده‌اند. 

اعدامی که در غرب نیست؟ 

در غرب اعدام نیست و این روزها برخی‌ها با سنی مذهب خواندن اعدام‌شدگان می‌گویند در ایران باید از اعدام‌ها کاسته شود و شریعت اسلام می‌خواهد که اعدام‌ها به حداقل برسد، البته به سادگی سیاست‌زدگی در این سخنان پیداست. 

آنچه در اسلام آمده، مفهوم احکام است، حکم کلی اعدام در اسلام زیاد نیست و فقط چند عنوان را شامل می‌شود اما اگر ذیل یکی از این عناوین، دهها نفر جای بگیرند، چه باید کرد؟ باید یکی را اعدام و بقیه را به جهت کاستن از تعداد اعدامی‌ها رها کرد؟! این عدالت و اجرای حکم اسلامی است؟! ایجاد ناامنی در جامعه اسلامی، قیام مسلحانه علیه مردم، قتل و ترور افراد همگی حکم اعدام دارد، چه یک نفر و چه صدنفر! 

از سویی در غرب بسیاری از تروریست‌ها در صحنه درگیری کشته می‌شوند، همچون درگیری‌های پاریس یا تیراندازی در باشگاه شبانه‌ای در امریکا و کسی هم دیگر نمی‌پرسد چرا علنی محاکمه نشدند. همه می‌دانند در دنیا با تروریست‌های مسلح چه برخوردی می‌شود، اما وقتی پای ایران و اسلام وسط می‌آید، همان افراد حامی حقوق بشر می‌شوند و حتی کسی مثل مریم رجوی هم برای تروریست‌های اعدامی پیام تسلیت می‌دهد!