«سلسله عملیات دستگیری تروریست‌ها از مورخ ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ آغاز و آخرین ضربه‌های اطلاعاتی در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ بر این گروه وارد شده و تعداد ۱۰ تروریست تکفیری وهابی در تهران و سه استان مرزی و مرکزی کشور دستگیر شده‌اند …

 

عملیاتی که تروریست‌ها برنامه ریزی کرده بودند، در قالب بمب‌گذاری و انفجار از راه دور، عملیات انتحاری، انفجار خودروی حامل مقادیر انبوه مواد انفجاری و با هدف انفجار در مراکز تجمع و پرتردد مردم بود که با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) ناکام ماند. آنها ۵۰ هدف انفجاری را شناسایی کرده بودند و مواد منفجره برخی از اهداف را آماده کرده و برخی دیگر را در حال تهیه، تدارک و دریافت بودند.

 

تاکنون معادل یکصد کیلوگرم مواد آماده انفجار و ترکیبات پیش‌ساز آن کشف و ضبط شده و با سلسله اقدامات پیچیده و پنهان اطلاعاتی از تحویل دو تن از این مواد به تروریست‌ها پیشگیری شده است.»

 

انچه گذشت بخشی از صحبت های وزیر اطلاعات بود که پس از دستگیری یک تیم تروریستی که قصد اجرا عملیات  در تهران و چند استان دیگر کشور را داشتند، در یک کنفرانس خبری بیان شد.

 

چند روز قبل هم وزارت اطلاعات در بیانیه ای از دستگیری و محاکمه یک تیم تروریستی دیگر در کردستان خبر داد.

 

شنیدن این قبیل اخبار درباره دستگیری و مبارزه با گروهک های تروریستی در اقصی نقاط کشور از چند منظر قابل تامل است که در ادامه به آن می پردازیم:

 

اولین نکته ای که در پس این دستگیری ها به ذهن متبادر می شود، مسئله تمرکز و عزم جدی تروریست ها و کشورهای حامی آنها  برای اجرای عملیات تروریستی در داخل ایران است. در واقع این حجم گسترده از دستگیری ها و خنثی سازی عملیات تروریستی توسط نهادهای امنیتی در کشور نشان دهنده سرمایه گذاری گسترده گروه های تروریستی و کشورهای حامی آنها برای نفوذ در مرزهای ایران و از بین بردن امنیت در این کشور است.

 

امنیت یکی از کلیدی ترین مسائل برای هر حکومت است که در سایه وجود آن، امکان پیشرفت و آبادانی در سایر حوزه ها به وجود می آید و در صورت فقدان امنیت، تقریبا می توان پیش بینی کرد که هیچ گونه پیشرفتی ممکن نخواهد بود. لذا همواره  یکی از مهم ترین دستورکارهای دشمنان انقلاب اسلامی ایران به چالش کشیدن امنیت در داخل مرزهای ایران بوده است. که البته در این سالهای اخیر با خلق گروه های تروریستی جدید در منطقه غرب اسیا، این از بین بردن امنیت با جدیت بیشتری در دستورکار قرار گرفته است.

 

اما آنچه مشخص شده این است که این روزها دیگر دامنه اجرای عملیات گسترده تروریستی به کشور های اسلامی واقع در منطقه جنوب غرب آسیا ختم نمی شود و تبعات ایجاد گروه های تروریستی نظیر داعش و جبهه النصره و … دامن کشور های حامی این گروه ها را نیز گرفته است. دیگر کمتر هفته ای است که خبری از یک عملیات تروریستی در آلمان یا فرانسه منتشر نشود. حتی کشور آمریکا نیز در این میان از عملیات تروریستی بی نصیب نمانده است. مدتی قبل بود که در یک باشگاه شبانه در منطقه اورلاندو در ایالت فلوریدا در طی یک حمله تروریستی حدود ۵۰ نفر جان خود را از دست دادند.

 

آنچه این روز ها در کشورهای قربانی تروریسم اتفاق افتاده است، از جمله کشورهای غربی نظیر امریکا، المان و فرانسه، مسئله از بین رفتن امنیت و مهم تر از آن احساس امنیت است. احساس امنیت بسیار مهم تر از امنیت است. به طوری که امروز دیگر در کشوری نظیر فرانسه نمی توان از احساس امنیت سخن گفت. دیگر پاریس را نمی توان یکی از امن ترین شهر های دنیا دانست و در خیابان شانزلیزه با آرامش قدم زد و نگران رخ دادن یک حمله تروریستی نبود!

 

اما در این میان، دستگیری گروه های تروریستی در تهران ، کردستان و دیگر استان های کشور یک پیام دیگر هم دارد؛ وجود امنیت! جای شگفتی دارد که علی رغم تمرکز بسیاری از این گروه های تروریستی برای بمب گذاری در داخل ایران اما سیستم امنیتی و اطلاعتی کشور با اشرافی که نسبت این گروهک ها دارد، توانسته است پیش دستانه تمام این اقدامات تروریستی را خنثی سازد و نعمت بزرگ امنیت و احساس امنیت را برای ما به ارمغان بیاورند.

 

نعمتی که حضرت علی در فرمان نامه خود به جناب مالک، زمانی که او را به سوی سرزمین مصر فرستاد، به حق یکی از وظایف اساسی حکومت ها دانسته است: « این فرمانى است که بنده خدا امیر المؤمنین در پیمانش به مالک بن حارث‏ اشتر زمانى که او را به فرمانروایى مصر برگزید دستور داد، تا مالیاتهاى آن را جمع کند، و با دشمنش جهاد نماید، و به اصلاح اهلش برخیزد، و شهرهایش را آباد سازد»۱

 

۱-« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِی عَهْدِهِ إِلَیْهِ حِینَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَایَهَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَهَ بِلَادِهَا»