ماجرای پسرهایی که در اتوبان چمران لباس دخترانه میپوشند
هرچند پوشش های عجیب و غریب این روزها خود به نوعی به یک مد و تیپ خاص بدل شده است، اما در میان درختچه های بزرگراه های شهر مدل هایی را مشاهده می کنیم که شاید در طول روز کمتر با آن مواجه می شویم.
اینجا اتوبان چمران ساعت 2 بامداد، سرتاسر اتوبان اتوموبیل های لوکسی را مشاهده می کنیم که رانندگان آن ها در حال مسابقه دادن با یکدیگر و یا به قول معروف دور دور های شبانه هستند، موضوعی که بارها و بارها مشاهده کرده ایم و بدون شک هریک از ما حداقل یک خبر و یا یک گزارش در این خصوص خوانده ایم.
اما این بار سوژه ای که توجه ما را جلب کرد و به عنوان موضوعی برای گزارش امشب تبدیل شد، حضور دختران و یا پسرانی بود که در حاشیه اتوبان حضور داشتند و تشخیص جنسیت آن ها از روی پوشش و یا به نوع لباسشان به سختی امکانپذیر بود.
هرچند پوشش های عجیب و غریب، این روزها خود به نوعی مد و تیپ خاص بدل شده است، اما در میان درختچه های این اتوبان و دیگر بزرگراه های شهر مدل هایی را مشاهده می کنیم که شاید در طول روز کمتر با آن مواجه می شویم.
* چشم هایی ریز شده برای دقت بیشتر در مشاهدات
فضای مشاهده شده به اندازه ای تعجب برانگیز است که سعی داریم از درون ماشین چشم های خود را ریز کرده تا مشاهدات خود را با دقت بیشتری ثبت کنیم، اما آنچه دیده می شود به اندازه ای عجیب و شگفت آور است که گویا تنگ کردن چشم هم پاسخگو نیست.
به همین جهت و برای پاسخ به حس کنجکاوی هم که شده از ماشین پیاده شده و سعی می کنیم خود را به این افراد ناشناس نزدیک کنیم.
رسیدن به دو قدمی افرادی که تیپ و قیافه ی عجیبی دارند و تکلیف شما برای نحوه برقراری ارتباط با آن ها مشخص نیست اما به هر نحوی که شده به آن ها نزدیک می شویم و گپ و گفت دوستانه خود را آغاز می کنیم.
*پسری با پوشش دخترانه در میان شمشادهای اتوبان
علی رضای 24 ساله با ظاهری کاملا دخترانه که در نگاه اول هر بیننده ای به دختر بودن این فرد شک نمی کند، اما به محض اینکه لب به سخن می گشاید متوجه موضوع عجیبی در وی می شویم، موضوعی که به هیچ وجه تلاشی برای پنهان کردن آن ندارد.
من پسر بودن را دوست ندارم، لباس های دخترانه، آرایش های زیبا، عروس شدن همه ی این ها تمام موضوعاتی هستند که من از صمیم قلبم به آن ها عشق می ورزم اما متاسفانه پدر و مادرم با دیدن این رفتار از من ناراحت شده و مدام من را نفرین می کنند، این ها گفته های علی رضای 24 ساله مبتلا به اختلال جنسی است، فردی که به دلیل بیماری اش از خانواده طرد شده و اکنون در میان شمشادها زندگی می کند.
بارها و بارها به پزشک مراجعه کرده ام و تمامی آزمایشات من برای عمل جراحی و تغییر جنسیت آماده است اما از آنجایی که این موضوع خیلی در میان خانواده ها مطرح نیست و به نوعی یک آبروریزی بزرگ به حساب می آید به همین دلیل و طبق گفته والدینم تا زمانی که رفتاری مردانه نداشته باشم اجازه بازگشت به خانه را ندارم.
*عمل جراحی در دو جنسه ها ضروری اجتناب ناپذیر
بهنام اوحدی روانپزشک در خصوص علل شکل گیری این بیمارى می گوید: اختلال هویت جنسی اختلالی است که شاید بتوان گفت 80 درصد موارد ابتلا به آن در اثر مسائل بیولوژیک یا ژنتیک و به صورت مادرزادی رخ می دهد و اینکه علت این مشکل مادرزادی چیست، تاکنون مشخص نشده است؛ ولی 20 درصد از مبتلایان به این نوع اختلال در اثر مسائل تربیتی- پرورشی و اشتباهات و خطاهایی که پدر و مادرها در پرورش بچه دارند، نمایان می شود.
به گفته وی افراد دارای اختلال هویت جنسی حتماً باید عمل جراحی شوند تا هویتشان مشخص گردد و عمل جراحی در دو جنسه ها نیز ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
این روانپزشک با اشاره به اینکه آمار پسرانی که می خواهند دختر شوند بیشتر است، ادامه می دهد: بر اساس اعلام آخرین آمار در سال ٩٢ یک در 100 هزار دختر می خواهند پسر شوند و یک در 33 هزار پسر از این بیماران تصمیم به دختر شدن دارند.
*افسردگی، اضطراب و اختلال هویت در کمین این بیماران
با توجه به تمامی موضوعات مطرح شده باید تاکید کرد که وجود این بیماری در افراد قطعا ناخواسته و از روی میل و علاقه نبوده است در همین راستا هرچند پذیرش این موضوع برای اطرافیان دشوار است، ای کاش والدین با قبول این موضوع که تغییر جنسیت برای خود این افراد نیز سخت است اما آن ها هم بپذیرند که خوشی فرزندشان در این عمل و تغییر جنسیت است.
اوحدی با اشاره به بیماری های روحی و روانی این افراد بیان کرد : مسلم است که وقتی فرد احساس کند بدنی دارد که برای خودش نیست، آن وقت دچار بیماری های روحی مثل افسردگی، اضطراب و اختلال هویت خواهد شد. این افراد خودشان را از آن هویت می دانند، برای اینکه مثلاً یک مغز زنانه در یک بدن مردانه یا یک مغز مردانه، در یک بدن زنانه دارند و این موضو
آسیب های روحی فراوانی را برایشان به همراه دارد.
*جای خالی حمایت گران بیماران دچار اختلال هویت جنسی
شاید بسیاری از افراد در کشور با این موضوع مشکلی نداشته و فردی را که تحت عمل جراحی قرار می گیرد به راحتی بپذیرند اما هستند کسانی که با این موضوع مشکل داشته و به محض اینکه متوجه شوند شخصی چنین عملی انجام داده است ،در مقابلش موضع گرفته و شروع به اظهار نظر می کنند.
به همین جهت ای کاش انجمن هایی در کشور تأسیس شوند تا این افراد بیش از این مورد هجمه دیگران قرار نگیرند و با خیالی آسوده زندگی کنند.
*شانه خالی کردن وزارت بهداشت از رسیدگی به امور بیماران مبتلا به اختلال جنسیتی
رسیدگی به شرایط این افراد با توجه به اینکه باید تحت درمان مشاوره و یا عمل جراحی های مختلف قرار گیرند هزینه های بالایی را در بر می گیرد به همین جهت قرار بود 3 دستگاه وزارت بهداشت، وزارت کشور و سازمان بهزیستی متولی این امر باشند اما گویا اکنون دو دستگاه دیگر از قبول این مسئولیت شانه خالی کرده و متاسفانه تنها سازمانی که به این مساله می پردازد، بهزیستی است.
محمد نفریه مدیرکل امور کودکان و نوجوانان بهزیستی به موضوع اختلال هویت جنسی در کشور اشاره کرد و گفت : برای رسیدگی به وضعیت افراد دارای هویت جنسی نیاز به حمایت های اجتماعی ، اعمال جراحی و قانون گذاری های خاصی برای مسائلی مانند معافیت از سربازی است.
وی ادامه داد: هم اکنون کمتر از 10 درصد مبتلایان به اختلال هویت جنسی به سمت تغییر جنسیت کشیده می شوند و بسیاری از آن ها تحت مشاوره و درمان قرار می گیرند، یک سوم این افراد کاملا درمان شده، یک سوم دیگر هیچگونه تغییری در وضعیت آن ها مشاهده نمی شود و یک سوم از آن ها نیز درجاتی از نامناسب تر شدن هویت جنسی را نشان می دهند.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان بهزیستی، گفت: این سازمان با چند مرکز تخصصی در مورد مبتلایان با اختلال هویت طرف مشاوره است؛ این افراد نیاز به جراحی های چند مرحله ای داشته و بهزیستی با ارائه خدمات مددکاری روان شناسی و پرداخت بخشی از هزینه های جراحی از آن ها حمایت می کند.
علی رضای 24 ساله قطعا تنها شخصی نیست که به گناهی نکرده در کوچه پس کوچه های شهر بالا و پایین میرود، قطعا با کمی جست و جو علی رضاهای دیگری را مشاهده خواهیم کرد که در عنفوان جوانی و بدون هیچ اشتباهی سرگردانند،ای کاش مسئولان مربوطه به این آینده سازان کشور حال در هرنوع لباسی دخترانه یا پسرانه توجه بیشتری کنند.
به خدا این کار خداست ما حق نداریم با اینها اینطور برخورد کنیم همجای دنیا هستن این دو جنسی ها گنا دارند به خدا باید رفتار خانوادها خوب باشد با اینها
اگر دلایل روانشناسان و روانپزشکان رو بشنوید خندهتون میگیره. روانشناسان و روانپزشکان صرفاً براساس اینکه عدهای از افراد با «قوانین»! و «عرف»! جامعه مطابقت ندارند، اسم حالاتشون رو «اختلال» میذارن!!! این حرف که اختلال چیزیه که جزء قوانین و عرف نیست، یعنی انسان هیچ حالت سالمی طبق طبیعت خودش نداره!!!! و همهچیز رو خود انسان تعریف میکنه!!!! نکتهی مسخرهتر ماجرا اینه که اگر قانون و عرف جامعه مخالف نباشه، دیگه حتی اختلال هم نیست!!! بعد شما به حرف این افراد اعتماد میکنید.
روانشناسان و روانپزشکان صرفاً براساس اینکه در طبقهبندیهاشون چیزی به اسم گناه و میل نفسانی وجود نداره، اسم هرچیزی که با قانون و عرف نخونه رو بیماری میذارن. مثلاً حتی اسم تمایل به تصاویر غیراخلاقی رو هم بیماری میذارن!!! خب آیا کسانی که دنبال تصاویر غیراخلاقی میرن فقط بیمارند و هیچ میل نفسانی در کار نیست؟ معلومه که در کاره. روانشناسان و روانپزشکان حتی کسانی رو که به همسرانشون خیانت میکنن رو هم فقط بیمار به حساب میارن!! کسانی که خودارضایی میکنن رو هم فقط بیمار به حساب میارن!! کسانی که از خودشون برای دیگران تصاویر لختی میذارن و یا اونهایی که میرن چشمچرونی میکنن رو هم فقط بیمار به حساب میارن!! فقط بیمارند؟ هیچ میل نفسانی در کار نیست؟ معلومه که در کاره. پس معلوم میشه که طبقهبندیهای روانشاسان چه تکلیفی داره.
اون پزشک و بسیاری دیگر از روانشناسان و روانپزشکان، بدون اینکه هیچ چیز بدونند فقط بافتههای خودساختهی خارجیها رو تکرار میکنن.
بله، بعضی از مردم میگن که پوشیدن لباسهای جنس مخالف و انجام دادن کارهاشون بهشون لذت و حس خوب میده و از لباسها و کارهای جنس خودشون بدشون میاد. اما آیا احساس ممکن نیست به تبع شرایط دچار اشتباه فاحش بشه؟ آیا بیعقلی نیست که حکم احساس رو دلیل بر درست بودن چیزی تلقی کنیم؟ آیا احساس مساوی عقل هست که توان تشخیص داشته باشه؟ دلیل عقلی برای این ادعا که با مغز یک مرد یا زن در بدن اشتباه به دنیا اومدن کجاست؟
حکم احساس که چیز تازهای نیست! کسانی که زنا میکنن هم میگن بهمون حس خوب دست میده! کسانی که همجنسبازی میکنن هم همین رو میگن! کسانی که بچهبازی میکنن هم همین رو میگن! کسانی که بچهها رو هنگام تجاوز میکشن هم همین رو میگن! کسانی با حیوانات مثل گوریل و بابون و شامپانزه و میمون و خر و اسب و سگ آمیزش میکنن هم همین رو میگن! حتی کسانی هستن که طرفدار Cannibalism هستن یعنی نسبت به خوردن اعضای بدن طعمههاشون حس جنسی دارن!!! آخه کدوم آدم عاقلی هست که بگه که هیچکدوم از اینها، بخاطر اینکه میگه «بهم حس خوب دست میده» و صرفاً به همین خاطر کارش درسته؟؟؟؟؟؟؟!!!!! آیا احساس خالی دلیل بر چیزی میشه؟؟!!! پس چرا شماها از این احساس اینها حمایت میکنید؟ دلیل عقلیتون کو؟
حتی Richard Stallman بنیانگذار GNU و بنیاد نرم افزارهای آزاد(Free Software Foundation) در حمایت از بچه بازها و حیوانگراها حرف زده به این صورت که در مورد تعریف آزادی فلسفه بافته، فلسفههایی که فقط میشه اسمشون رو وهابیصفتانه گذاشت، چون وهابیها هم دقیقاً همینجوری استدلال میکنن و تهش به تجاوز و شکنجه و قتل و زنا و همجنسبازی میرسن. ...
ما حتی افرادی رو میبینیم که ادعا میکنند که علت تمایل همجنسبازان، هورمونهاشون هست!!! متوجه هستید که چطور دروغگویی خودشون رو فریاد میرنند؟ چون کسی که هورمونهاش از تعادل خارج باشه، در ظاهرش بشدت نشون میده، یعنی مرد حالت زنانه پیدا میکنه و زن حالت مردانه پیدا میکنه. پس دروغگوییشون معلوم میشه که ادعا میکنن که همجنسبازان مشکل هورمونی دارند، چون همجنسبازان از نظر ظاهری شبیه جنس مخالف نشدهاند(و اصلاً براساس گرایشهای همجنسبازان و دوجنسبازان(با دوجنسیتیها اشتباه نگیرید) و بچهبازها و حیوانگراها و آمخوارها و ... ثابت میشه که هورمونها ربطی به نوع گرایش جنسی ندارند، چون هیچکدومشون نمیتونن ادعای هورمونی کنن. هورمونها فقط تعیینکنندهی بود و نبود میل جنسی هستند ولی تعیینکنندهی نوع گرایش نیستند. نوع گرایش به روان و افکار برمیگرده.)
اون اختلال جنسیتیای که باید ازش حمایت بشه و حتی مراجع هم حمایت میکنند، دوجنسیتی هست. یعنی اونهایی که هورمونهاشون از تعادل خارج هست و در ظاهرشون هم معلومه. البته شاید امروزه سهم موارد دوجنسیتیای که خودشون سر خودشون بلا آورده باشند مثل مصرف استروید، بیشتر از موارد دیگر باشه، اما به هر حال، دوجنسیتیها بخاطر اشتباه خودشون یا مشکلات مادرزادی و غیرمادرزادی دیگر بیمار شدهاند و احتیاج به حمایت دارند تا توسط افراد ناآگاه مورد آسیب شدید روحی و اجتماعی قرار نگیرند.
هرکسی یک خصوصیات اولیهی جنسی داره و یک خصوصیات ثانویهی جنسی. خصوصیات اولیه یعنی همونهایی که از زمان تولد با افراد هست، که همشون به جز یک مورد، جزء اندامهای درونی هستند، و تنها موردی که در ظاهر آشکار هست، آلت تناسلی هست، که براساسش جنسیت نوزاد رو تشخیص میدن. اما خصوصیات ثانویه اونهایی هستند که به واسطهی هورمونها و در طی زمان ایجاد میشن و باعث شکلگیری ظاهر پسرانه و دخترانه میشن. ترشح هورمونها تا پیش از بلوغ بسیار کم هست و بعد از اون زیاد میشه و به ظاهر زنانه یا مردانه میرسه. افراد دوجنسیتی اونهایی هستند که هورمونهاشون از تعادل خارج میشن و این باعث میشه که ظاهرشون به مقدار کم یا زیاد، شبیه جنس مخالف بشه(به قول مراجع: خنثی غیرمشکل). وقتی که میزان هورمونهای این افراد مطابق با جنسیت اصلی(خصوصیات اولیهی جنسی) بشه، مشکل این افراد حل میشه. این عمل اسمش «آشکار کردن هویت جنسی» یا «مشخص کردن هویت جنسی» هست و به قول مراجع: «کشف واقعیت جنسی».
عدهای از افراد هم هستند که ناقصالخلقه هستند و خصوصیات جنسیتی اولیهشون ترکیبی هست. یعنی ممکنه آلت تناسلیشون ناقص باشه یا هر دو آلت رو داشته باشند یا در اندامهای درونی چنین حالاتی داشته باشند، که اونها هم جزء دوجنسیتیها هستند(به قول مراجع: خنثی مشکل). برای اینها، علاوه بر متعادل کردن میزان هورمونها، ممکنه مقداری عملهای جراحی دیگر هم روی اندامهای دستگاه تناسلیشون انجام بگیره.
دوجنسیتیها جنسیتشون رو تغییر نمیدن و بلکه هویت جنسی واقعیشون رو آشکار میکنن. «آشکار کردن» یعنی کاری میکنن که ظاهرشون(خصوصیات ثانویهی جنسیشون) بیانگر و نمایانگر خصوصیات اولیهی جنسیشون(نوع اندامهای درونی و دستگاه تناسلیشون) بشه.
البته هستند در ایران کسانی که به اشتباه، اسم عمل دوجنسیتیها(خنثی غیرمشکل و خنثی مشکل) رو هم تغییر جنسیت میذارن! که ناشی از ناآگاهی و اعتمادبهنفس مرگبارشون در فریاد زدن جهلشون هست، چون همونطور که گفتم، دوجنسیتیها جنسیتشون رو تغییر نمیدن و بلکه هویت جنسی واقعیشون رو آشکار میکنن.
عملی که تراجنسها دوست دارن انجام بدن با اینها صددرصد متفاوته.
فردی که بطور احساسی و روانی حس میکند که به جنس مخالف تعلق دارد: یک تراجنس مذکر-به-مؤنث پیش از عمل.
یعنی:
اولاً در تراجنسها، خصوصیات اولیه و ثانویهی جنسی با هم مطابق هست. یعنی ظاهرشون شبیه جنس مخالف نشده. پس هورمونهاشون رو در واقع از تعادل خارج میکنن تا ظاهرشون(=خصوصیات ثانویهی جنسی) شبیه جنس مخالف بشه. پس تغییر هورمونها در تراجنسها برای این نیست که خصوصیات ثانویهی جنسیشون مثل خصوصیات اولیهی جنسیشون بشه، و بلکه برعکس، برای اینکه مخالفش بشه. پس هیچ ربطی نداره به «مشخص کردن هویت جنسی» که اون روانپزشک گفته.
ثانیاً رو هم براساس اولاً میتونید حدس بزنید! حدس زدید؟ خب معلومه! تغییر خصوصیات جنسی اولیه!!! یعنی میرن که جراح براشون آلت تناسلیشون رو با برش و دوخت، به شکل آلت جنس مخالف دربیاره!!!! یعنی یک عمل مفتضحانهی تهوعآور! البته اونها اسمش رو میذارن تغییر جنسیت، اما این ابداً تغییر جنسیت نیست. چرا؟ دلیل مسلمش اینه که نمیتونن در واقع دستگاه تناسلی رو به دستگاه جنس مقابل تغییر بدن، و اندامهای درونی رو هم همینطور. بنابراین هرگز نمیتونن با این آلت تناسل کنن و بچهدار بشن. پس این عملشون هم کاملاً متفاوت هست از عمل خنثی مشکلها(=دوجنسیتیهایی که خصوصیات اولیهی جنسیشون به واسطهی ناقصالخلقه بودن، ترکیبی یا ناقص هست و عمل میکنن تا سالم بشن).
تراجنسها (بخصوص تراجنسهای مذکر-به-مؤنث) بعد از این عملها میرن یهخورده هم عملهای زیبایی میکنن تا خصوصیات ظاهری بارزتری ایجاد کنن.
پس عمل تراجنسها هیچ ربطی به کشف واقعیت جنسی نداره و به همین دلیل هست که کاملاً غیرشرعی و غیرقانونی هست. تنها جایی که مطابق اینها فتوا میدن، وهابیت هست.
نمونهی معروف تراجنسها، واچوفسکیها هستند(The Wachowskis). همون کارگردانان فیلم ماتریکس، که قبلاً برادران واچوفسکی بودند. البته باید حواسمون باشه که خدای نکرده به زنها توهین نکنیم و نگیم که اینها زن شدهاند! خود خارجیها این مسئله رو رعایت میکنن و مثلاً در مورد همین دو نفر که قبلاً بهشون میگفتن «The Wachowski Brothers» بعد از عمل میگن «The Wachowskis». یکی از دوستان میگفت «خواهران واچوفسکی» اما این یک توهین عظیم به جنس زن هست، چون اینها زن نیستند(و به این منظور میگفت که تحقیرشون کنه، اما این خودش توهین بزرگ دیگری هست، چون جنس زن پستتر از جنس مرد نیست). بطور کلی در متون علمی، تراجنسهایی که عمل میکنن رو مطابق حالت بعد از عملشون نمینامند و بلکه مثلاً میگن «post-operative male-to-female transsexual» یعنی «تراجنس مذکر-به-مؤنث پس از عمل». البته دستهای از خارجیها هستن که به اشتباه میگن که اینها زن یا مرد میشن، اما در متون علمی اینطور نیست.
هرگز بدون دلیل هیچچیز رو قبول نکنید.
شماهایی که سخن رو در جامعه گسترش میدید، مسئولیتتون بیشتر از حد تصوره، و این باعث شد که مجبور بشم که مدتی از کارم بزنم و وقت بذارم تا برای شما این مطلب رو توضیح بدم. به نظر من، باید از انتشار این مطلبی که به عنوان خبر دارید تحویل جامعه میدید بترسید.
برای شما که این همه زحمت کشیدید و به این روشنی توضیح دادید یک آفرین ساده خیلی کمه ولی چاره چیه دستت درد نکنه واقعا