شکستهای پیدرپی منطقهای و افزایش همکاری عربستان با سازمانهای تروریستی
عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است عربستان سعودی به دلیل شکستهای پیدرپی منطقهای و همچنین کینه و مشکلات ایدئولوژیک و تاریخی که با ایران دارد گام در راه حمایت از سازمانهای تروریستی مانند داعش و منافقین برداشته است اما راه بهجایی نخواهد برد.
دکتر «محمدحسین جمشیدی» میگوید: سعودیها حتی اگر بخواهند توسط منافقین حوادثی مانند حوادث سال 88 را در انتخابات سال 96 ایران به وجود بیاورند موفق نخواهند شد.
نشست مشترک ساران برخی از کشورهای بهاصطلاح مدافع حقوق بشر و حضور رئیس سابق استخبارات عربستان در این نشست و حمایت آشکار «ترکی الفیصل» از منافقین ما را بر آن داشت تا بهمنظور بررسی بیشتر این مسئله و ریشهیابی حمایت سعودیها از سازمانهای منفور تروریستی با عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس به گفتوگو بنشینیم که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید؟
*چه مسائلی باعث شد که عربستان سعودی درراه حمایت از منافقین وداعش قدم بردارد؟
اگر بخواهیم ریشهیابی کنیم مسئله اصلی عربستان سعودی را در ارتباط با ایران حالا چه در حمایت از داعش بهعنوان یک جریانی که یکی از ویژگیهای اصلیاش درواقع ضدیت با ایران است و چه گروههایی که از درون خود ایران ایجاد شدند و تبدیل به منافقین خلق شدند و امثال این موارد یعنی سایر جریانهای دیگردرسیاست خارجی، ریشه همه این مسائل برمیگردد دروهله اول به ایدئولوژی وهابیت که درواقع بهعنوان یک ایدئولوژی که در برابر تشیع بهخصوص تشیع ۱۲ امامی مطرحشده و هدف اساسیاش درواقع هدف قرار دادن ایدههای اصلی تشیع و اهلبیت بوده، درواقع ریشه اصلی به این برمی گردد.
دشمنی اصلی عربستان سعودی با ایران برمی گردد به پیدایش وهابیت و در نتیجه همزمان با آن به قدرت رسیدن سعودیها در شبه جزیره عربستان واین هم یک ریشه تاریخی دارد.
بنابراین این نزاع و دشمنی قبل از اینکه سیاسی باشد یک دشمنی ایدئولوژی و اعتقادی است و به رویارویی اصلی سعودیها با ایران برمیگردد در واقع به رویارویی نگرش مبتنی برجاهلیت با اسلام ناب محمدی که رهبری این اسلام را دروهله اول اهلبیت (ع) ودروهله دوم پیروان اهلبیت (ع) یعنی شیعیان ۱۲ امامی داشتند.
نکته دوم که در اینجا حائز اهمیت است این است که در راستای رسیدن به قدرت و گسترش قدرت، سعودیها از آنجاییکه بخصوص در آغاز ضعیف بودند و هنوز هم این ضعف را در قدرت درونی خودشان دارند، تکیهبر یک قدرت خارجی که توانایی لازم را برای دفاع از آنها و تأمین امنیت منطقه و بخصوص منطقه خلیجفارس داشته باشد از مسائل اساسی آنها است.
یعنی سعودیها برای تأمین امنیت منطقه خاورمیانه و خلیجفارس تکیهبر آمریکا و قدرت خارجی را بهعنوان یک اصل اساسی پذیرفتهاند، چون احساس میکنند که با توجه به وجود ایران ازیکطرف وازطرفی دیگر ضعف کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و دنبالهروی آنها از سعودیها عملاً سعودیها از طریق تکیهبر یک قدرت خارجی است که میتواند به مقاصد خودشان برسد.
به همین منظور مسئله دوم دشمنی اینها با ایران و انقلاب اسلامی ایران برمیگردد به تکیهای که سعودیها بر آمریکا دارند و از آمریکا بهعنوان یک قدرت برای ایجاد امنیت در منطقه استفاده میکند.
از سوی دیگر برای خود آمریکاییها هم اینیک مسئله اساسی است بهخصوص بعد از اینکه رژیم پهلوی که ژاندارم منطقه از سوی آمریکا محسوب میشد سرنگون شد و جمهوری اسلامی ایران به پیروزی رسید یکی از پایگاهها و مراکز قدرت که بهوسیله آمریکا در نظر گرفته شد که بتواند جای رژیم شاه را در منطقه برای تأمین منافع و امنیت آمریکا و طرفدارانش تأمین کند، عربستان سعودی بود.
همین اینکه عربستان سعودی هم به لحاظ اقتصادی بهخصوص نفت و هم به لحاظ اعتقادی (خادمالحرمین بودن و وجود مراسم حج و مکه و مدینه) وهم به لحاظ اینکه در بین کشورهای کوچک منطقه یک نفوذی داشت از این نظر سوژه خوبی بود و همچنین از نظر موقعیت جغرافیایی و به لحاظ وسعت سرزمینی میتوانست تا حدودی نقش ژاندارمی آمریکا را در منطقه ایفا کند.
به همین دلیل هم سعودیها به آمریکا برای بقاء خودشان نیاز دارند و هم آمریکا برای تأمین منافع خودش در منطقه خاورمیانه به سعودیها نیاز دارد.
این مسئله است که باعث میشود دشمنی سعودیها با ایران دوچندان شود؛ یعنی علاوه بر آن بعد ایدئولوژیک بعد بینالمللی و بهنوعی جهانی هم پیدا کند.
مسئله سوم بحث اسرائیل و رژیم صهیونیستی در منطقه است که این هم با توجه به وجود اینکه بههرحال رابطه نزدیکی بهخصوص در سالهای اخیر بین صهیونیستها و دولت سعودی ایجادشده و عملاً حرکت در راستای به رسمیت شناختن این دولت بوده و انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل دشمنی و ضدیت دارد و او را غده سرطانی منطقه میداند، این مسئله هم باعث تشدید دشمنی سعودیها با ایران شده است.
بهطوریکه امروزه اسرائیل و عربها دریک طرف قرار گرفتند و ایران در طرف دیگر، یعنی آن چیزی که قبل از انقلاب و در زمان رژیم بود برعکس شده است یعنی آن موقع اسرائیل در مقابل عربها متحد ایران بود. و این مسئله هم بعد سوم دشمنی سعودیها را نشان میدهد.
اما مسئله چهارم دشمنی سعودیها در ارتباط با ایران برمیگردد به حرکتی که در منطقه با انقلاب اسلامی ایران تحت عنوان صدور انقلاب در آغاز و بعدها مسئله بیداری اسلامی مطرح شد و حرکتهایی مثل جنبش حزبالله لبنان یا جنبش حماس و اقداماتی که در خود فلسطین صورت میگیرد.
یا در بعضی کشورهای دیگر منطقه مثل یمن یا بحرین و امثال اینها که عربستان عملاً این حرکتها را مثل حرکت حزبالله و امثال آنها را درواقع اقداماتی علیه قدرتهای مثلث منطقهای میداند که بهنوعی هم با غرب و اسرائیل ارتباط و نزدیکی دارند وهم بهنوعی روش استبدادی و خوی سلطه طلبانه خودشان را بر سر مردم و جامعه خودشان گستردهاند.
چون این را برای بقای خودش خطرمی بیند عملاً ریشه و منشأها را در منطقه ریشه و منشأ بیداری اسلامی، حزبالله لبنان، صدور انقلاب و حرکتهایی از این قبیل را در ایران و در انقلاب اسلامی ایران میبیند.
بنابراین دشمنی و مخالفت اصلی خودش را بر روی ایران متمرکزمی کند و اگر با حزبالله و جبهه مقاومت و یا با سوریه مخالفت میکند درواقع مخالف باارزشها و جمهوری اسلامی ایران است. آنها را درمسیرمخالفت با ایران قرارمی دهند.
یکی دیگر از زمینههای گسترش دشمنی سعودیها و عربستان با ایران برمیگردد به موج اسلامی بیداری در منطقه و حرکتها و نهضتهای اسلامی است.
مسئله دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که دولت سعودی برای مخالفت با ایران چه اقداماتی را انجام میدهد؟ این اقدامات خیلی گسترده و فراگیراست و تنها به از حمایت داعش و اقدامات داعش یا به حمایت منافقین ایران و اپوزیسیون ایران در فرانسه و یا جاهای دیگر بسنده نمیشود.
به نظر شما راهبردهای دولت سعودی علیه ایران، انقلاب اسلامی و تشیع را در چند محور میتوان بررسی کرد؟
یک محور که اساسیتر از همه است محور فرهنگی است. درمحورفرهنگی ازنشرکتاب تا ایجاد سایتها و شبکههای اجتماعی، ساختن مساجد در خیلی از جاها، کمکهای فرهنگی و معنوی در بعضی از کشورها و تبلیغات گستردهای که علیه ایران و علیه تشیع در آفریقا، آسیای مرکزی، قفقاز، هندوستان و در خیلی جاهای دیگر حتی در اروپای شرقی دولت سعودی دارد انجام میدهد، یک حرکت مبارزاتی گسترده فرهنگی علیه ایران و جمهوری اسلامی ایران است.
محور دوم حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل است که در مذاکرات در اجلاسها دشمنی و مبارزه و کارشکنی میکند و دشمنی خودش را آشکارا مطرح میکند وسعی میکند علیه ایران جبههگیری کند و کشورهای دیگر را بخصوص کشورهای منطقه را علیه ایران تجهیز کند و مقابله کند؛ مانند اجلاسی که چندی پیش در ترکیه برگزار شد.
دومحوردیگراین مبارزه برمیگردد یکی به حمایت تروریستی که عملاً با نگرش انقلاب اسلامی ایران و نگرش تشیع مخالف هستند مثل داعش (درست است که اصل حرکت خودش را به پیروی از بعضی از سلفیها حالا با نگرش کاملاً افراطی) اما بحث وجهت گیری اصلیاش درواقع شیعیان و جمهوری اسلامی ایران است. به همین جهت این گروه از سوی دولت سعودی حمایت میشود.
حرکت آخری که درواقع رژیم سعودی درراستای مبارزه با ایران مطرح میکند، حمایت از گروههای ایرانی یا اپوزیسیونهای مخالف جمهوری اسلامی ایران است که در جوامع خارجی وجود دارد.
یکی از اینها حمایت از حرکت سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین است که تجهیز کردن آنها و حمایت کردن از آنها برای مقابله با ایران و دادن پول و کمک اقتصادی به آنها و پناه دادن به آنهاست؛ که این هم ریشهاش برمیگردد به همان شکلگیری وهابیت، منتهی مسئله اصلی از پیروزی انقلاب ما و احساس خطر کردن عربستان در برابر ایران شروع شد.
به همین منظور یکی از قدرتهای اصلی که به تجهیز صدام پرداخت و زمینه را برای ایجاد جنگ تحمیلی ۸ ساله فراهم کرد دولت سعودی بود، چون احساس خطرمی کرد. احساس میکرد که مبادا ارزشهای انقلاب اسلامی ایران بهتدریج به بیرون از مرزها سرایت و کمکم زمینه سقوط دولت سعودی و یا دولتهای دیگر منطقه (کویت، امارات و...) را فراهم کند.
البته در این میان دولت عربستان سعودی یکی از پیش تازان بود که در جنگ ایران و عراق واقعاً حمایت گسترده اقتصادی، نظامی و فرهنگی از جنگ و صدام تا به آخر به عمل آورد و ایستادگی کرد و یکی از شرکای صدام در تجاوز به ایران محسوب میشد.
ماجرای دشمنی و حتی مداخله آشکار برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران برمیگردد، به آغاز پیروزی انقلاب و بخصوص جنگ تحمیلی، وقتیکه از راه جنگ تحمیلی، اینها به نتیجه نرسیدند، راههای دیگری مثل حمایت از گروههای داخلی را بخصوص از سال ۶۶ به بعد شروع کردند.
چونکه به این نتیجه رسیدن که از طریق جنگ نمیشود و دیدند که نشد و نیروهای صدام به مرزها برگشتند و به آن اهدافی که داشتند نرسیدند و جنگ با سربلندی ایران تمام شد و در چنین شرایطی که این مسئله احساس شد، اینها آمدند نگاه خودشان را به مسئله عوض کردند و حمایت از گروههای مخالف داخلی را چه در خود ایران و چه در بیرون ایران موردتوجه قراردادند که یک مورد همین مسئله اخیر منافقین خلق است که دارند شدیداً از حرکت و اقدام آنها حمایت میکنند.
در کنار این اقدام عملی در صحبتهای خود مطرح میکنند که در پی سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم که اینها همه نشان از عمق کینهتوزی عربستان سعودی هم نسبت به جمهوری اسلامی ایران و هم مرکزیت تشیع است.
عربستان سعودی هرکجا که یک ملت مسلمانی در منطقه خواست حرفی بزند و ندای آزادیخواهی سر دهد به نحوی دخالت کرده که البته تاکنون به هیچ هدف خاصی نرسیده است.
به نظر شما اینها آنقدر مسخ و مست دلارهای نفتی هستند که بهنوعی قدرت تفکر تعقل خود را ازدستدادهاند و یا اینکه شانتاژ اسرائیل و آمریکا باعث این داستان شده که فکر کردهاند، اکنون با منافقینی که هیچ جایگاه خاصی در بین عامه مردم ندارند بتواند کاری را از پیش ببرند. یک بحث نگرانی که اکنون مطرح است اینکه بخواهند بهطور مقطعی چون انتخابات سال ۹۶ را در پیش داریم مشکلاتی مثل آنچه در سال ۸۸ رخ داد از طریق منافقین برای ایران به وجود بیاورند؟
من فکر میکنم کاملاً برداشت درستی است، چون وضعیت آنچه عربستان سعودی در منطقه انجام داده است همه بهگونهای بوده که به هیچ جایی نرسیده و نتیجه اساسی برای آنها نداشته است و حتی در برخی موارد باعث بیآبرویی و رسوایی آنها بوده است.
اینها در برابر ایران یکبار خودشان را برآورد کردهاند که همان بحث جنگ تحمیلی است که ما بزرگتر از آن را نداشتهایم، در بحثهای مداخله قبل از جنگ در قسمتهای مختلف در آن سالهای اولیه که اینها همه تجربهشده است و شکستخوردهاند و بهجایی نرسیدهاند.
به همین منظور من فکر میکنم این دفعه هم مانند قبل نتیجهای نخواهند گرفت، البته چند نکته وجود دارد، یکی اینکه بگویند ما بیکار نبودهایم و داریم کار میکنیم و اینکه یک تزلزلی در اذهان عمومی مردم کشور ایجاد کنند، دوم اینکه در منطقه خاورمیانه بهنوعی به کشورهای دیگر و حرکتهای دیگر بگویند که ما بالاخره متوجه شدیم که مسئله اصلی برای ما ایران است نه شما و در همین راستا ما مبارزات خود را متمرکز میکنیم بر روی ایران نه شما و سوم اینکه خواست غربیها را اجرا کند
همچنین حمایت اینها از منافقین به این برمیگردد که ما عملاً داریم یک کار دموکراتیک و غربی گرایانه در تعامل با ایران انجام میدهیم که موردحمایت غربیها و آمریکاییها است و سازمانهای مثلاً حقوق بشری غربی هم از آن حمایت میکنند و احساس هم میشود که ما آمدهایم دلسوزانه از یک عدهای که حالا به لحاظ تاریخی مظلوم واقعشدهاند و حقشان ضایعشده است و عملاً هم در جهان یک چهره مظلومانهای میگیریم که ما داریم از اینها حمایت میکنیم.
اینیک نوع تغییر استراتژی است که این تغییر استراتژی تأثیری نخواهد داشت فقط یک مسئلهای است که شما به آن اشاره کردید که میتواند تأثیراتی را در اذهان برخی از مردم ایران ایجاد بکند بهویژه آنهایی که در خارج کشور هستند و شناخت درستی از جامعه ایران ندارند و اینها تحت تأثیر تبلیغات منافقین و عربستان و اسرائیل قرار بگیرند و زمینه را برای ایجاد جریانی شبیه به جریان ۸۸ پیش بیاورند و به دنبال چنین چیزی هستند.
اما ازآنجاییکه دولت جمهوری اسلامی ایران تجربه فتنه سال ۸۸ را دارد و در واقع دست اینها را از پیش خوانده است بعید میدانم که همچنین اجازهای را بدهد که اینها بتوانند چنین هماهنگی را بین نیروهای خارجی و دولت سعودی و غرب و امریکا با مردم داخل ایران بهگونهای فراهم کنند که چنین حرکتی صورت بگیرد.
در فتنه ۸۸ افرادی بودند که چهره مردمی و انقلابی داشتند اما در حال حاضر چنین افرادی وجود ندارند مگر اینکه در خلال اینیک ساله مانده تا انتخابات ۹۶ چهرههایی تراشیده بشود و درست شود که آن را من بعید میدانم.
بنابراین اگر آنها هم در چنین فکری باشند و بخواهند چنین حرکتی را ایجاد کنند من بعید میدانم که بتوانند عملاً کاری را از پیش ببرند. فقط یک بحث میماند و آن اینکه بادل سرد کردن و ایجاد تشویش در مردم حضور مردم را در عرصههای سیاسی و انتخابات کمرنگ کنند و بعد این مسئله را بزرگ کنند که ببینید قضایا نشان داد در این چندساله که بالاخره مردم ایران نسبت دولت و نظام آن وضعیت و نگاه سابق را ندارند و بخواهند یک تحلیلهای اینگونه را در پایان کار دربیاورند و به دنیا اعلام کنند و در نهایت به دنبال چنین نتایجی باشند.
من بعید میدانم که اینها بتوانند اقدام و عمل اساسی را نسبت بهنظام جمهوری اسلامی ایران انجام بدهند و باز این بستگی دارد به اینکه در بین سران خود رژیم سعودی هم دیدگاه و برخوردها در رابطه با این مسئله یکدست و هماهنگ نیست برخی مخالف هستند و آنهایی که بیرون دولت هستند و دارای نفوذ هم هستند گاها چنین نظراتی ندارند.
ارسال نظر