مصطفی طاهری نوشت: انتخابات سال 94 در کشور یک تفاوت ویژه با سایر ادوار انتخابات در کشور داشت. در این دوره الگوی رأی مردم تنها براساس سنجش افراد نبود، بلکه فاکتورها و عوامل دیگری نیز در این تصمیم گیری دخیل شد.

در این دوره مردم با اعتماد به«معرفی کنندگان» لیست های انتخاباتی به آنان به صورت گروهی و یکجا رأی دادند. اقدام کم سابقه ای که برخی از تحلیلگران از آن به عنوان گامی بلند به سمت شکل گیری تحزب در کشور یاد کردند. در این مجال قصد بررسی مزایا و احیاناً معایب این اقدام را ندارم.

آنچه لازم به ذکر است، تعهد و تبعات مثبت و منفی این اقدام برای «معرّفان» است که باید به آن پایبند بود. معنای این عبارت این است که اگر سابقه و عملکرد افراد معرفی شده و انتخاب شده، مناسب و در جهت منافع مردم و کشور باشد، اعتماد مردم به جریانات سیاسی حامی آن ها افزایش خواهد یافت و بالعکس اگر سوابق و فعالیت های آنان نسبتی با انتظارات و توقعات مردم نداشته باشد، آسیبی به سرمایه اجتماعی آن جریان و گروه سیاسی خواهد زد.

چندی پیش موضوع فیش های حقوقی و درآمد های نجومی محل توجه افکارعمومی قرار گرفت. در این میان موضوع فعالیت های رئیس مستعفی صندوق توسعه ملی و دخترش(خانم فاطمه حسینی) بازتاب بیشتری یافت. شخصی که با حمایت شورای عالی اصلاح طلبان و قرار گرفتن در لیست امید وارد دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شد.

در خصوص فعالیت های گذشته این نماینده و لزوم شفافیت این اقدامات به اندازه کافی در رسانه ها گفته شده است که درستی یا غلط بودن آن مشخص نیست و ما نیز در مقام قضاوت نیستیم اما به نظر می رسد شورای عالی اصلاح طلبان به عنوان نهاد معرفی کننده نامزد های لیست امید به مردم، در این خصوص مسئولیتی غیررسمی و مهم را برعهده دارد.

مردمی نیز که به واسطه اعتماد به بزرگان این جریان به نامزد های معرفی شده رأی دادند، انتظار نظارت و بررسی دقیق عملکرد نمایندگان را از ایشان دارند و خواستار آن هستند که آن هاصادقانه و به دور از تعلقات حزبی و جناحی با مردم در این خصوص مواجه شوند.