رضا توکلی، پرچمدار نقش‌های فرعی در سریال‌های تلویزیون است. بعید به نظر می‌رسد بازیگر دیگری این تعداد نقش متنوع و مختلف در تلویزیون بازی کرده باشد. سریال‌هایی چون او یک فرشته بود، روزهای اعتراض، زیرزمین، یک وجب خاک، فاصله‌ها، مردان آنجلس، رهایی، خسته‌دلان، عملیات 125، دارا و ندار، کیمیا و برادر فقط تعدادی از مطرح‌ترین مجموعه‌هایی هستند که توکلی در آنها بازی کرده و وقتی ساخت تله‌فیلم در تلویزیون رونق گرفته بود، در این دسته از تولیدات نیز حضوری فعال داشت.

توکلی این بار در سریال «برادر»، نقش یک قاچاقچی برنج به نام صابر کوچکی را بازی کرده است. بعد از نقش یک روحانی در او یک فرشته بود، یک بار دیگر توکلی با ظاهری کاملا متفاوت در این سریال ظاهر شده است. درباره این نقش با او گفت‌وگویی داشته‌ایم که روحیه رضا توکلی باعث شده همه مصاحبه به این نقش منحصر نشود.

آقای توکلی! این قیافه و گریم متفاوت چطور به وجود آمد؟

من در سینما معروف بودم به رضا موقشنگ! و شاید عده‌ای از کارگردان‌ها فکر می‌کردند حتما باید مو داشته باشم، اما وقتی با آقای افشار کارگردان سریال درباره نقش صابر گپ می‌زدیم، به این نتیجه رسیدیم که کمی گریم متفاوت باشد و من حتی به یک گریم متفاوت‌تر برای کار بعدی هم فکر کرده‌ام.

پس مشکلی با تغییر قیافه ندارید؟

شاید از نظر بعضی‌ها بازیگر حتما باید خوش‌قیافه باشد، اما من این طور فکر نمی‌کنم. البته عقیده دارم بازیگر باید فوتوژنیک باشد، ولی خوب است برای این که مخاطب نقش را باور کند، تغییرات لازم در چهره بازیگر ایجاد شود. من و کارگردان با هم به نتیجه رسیدیم که بخشی از موهای سرم را بتراشیم. آقای افشار کارگردانی است که با بازیگر همفکری دارد و منعطف است. به نظر من این گریم، برگ برنده جواد افشار در سریال برادر است!

به بازی در نقش‌های منفی علاقه‌مند شده‌اید؟

این اولین نقش منفی من نیست. در کیمیا هم نقش یک ساواکی را به عهده داشتم. البته قرار بود بعد از این که از روی لنچ به دریا پرید، برگردد و در پایان سریال چند ترور داشته باشد. روزهایی که روی لنچ کار می‌کردم، قلبم درد می‌کرد و حتی با درد پریدم توی آب. شرایط سختی داشتم، اما از آنجا که یک بازیگر تعهد دارد، کارم را ادامه دادم تا پلان‌های آخر که در بیمارستان بستری شدم. البته خدا را شکر بخیر گذشت. نویسنده قصه را طوری نوشت که ادامه بازی من حذف شود و بتوانم استراحت کنم. بجز این دو سریال در روزهای اعتراض هم نقش منفی بازی کردم.

و البته یک بار هم نقش یک روحانی را بازی کرده‌اید.

بله. چیزی که اهمیت دارد این است که ما بازیگران قبل از هر چیز با باور تماشاگر طرف هستیم. آن هم باور تماشاگر سختگیر ایرانی که در معرض شبکه‌ها و برنامه‌های مختلفی قرار دارد. بنابراین باید بتوانیم نظر او را جلب کنیم. اگر در نقش صابر موهایم را تراشیده‌ام و تیپم را عوض کرده‌ام، یعنی زیبایی و دل‌انگیزی برایم اهمیتی ندارد، بلکه به‌باور تماشاگر اهمیت می‌دهم. فکر می‌کنم در همان قسمت اول تماشاگر صابر را باور کرد. این که او همین شکلی است و کار قاچاق می‌کند. به نظرم بهتر است شکسته نفسی نکنم و واقعیت‌ها را بگویم. اگر همین نقش را یکی از بازیگران بنام بازی کرده بود، الان مطبوعات و رسانه‌ها حسابی به آن پرداخته بودند، اما من 30 سال است بازی می‌کنم و به جرات می‌گویم از تک تک‌نقش‌هایی که در این مدت بازی کرده‌ام، یک پلان را پیدا کنید که تکراری باشد. اگر یک پلان مانند پلان دیگر بود و قابل باور به نظر نمی‌رسید، من برای همیشه بازیگری را کنار می‌گذارم.

این تفاوت‌ها را چطور ایجاد می‌کنید؟

صابر 180 درجه با شخصیت من تفاوت دارد، ولی طوری آن را بازی می‌کنم که تماشاگر باور کند یک قاچاقچی است که به هیچ کس رحم نمی‌کند و برنج تقلبی به مردم می‌فروشد. در سریال روزهای اعتراض هم کسی ننوشت رضا توکلی در نقش سرپاسبان ضیایی چه کرد! البته من گلایه نمی‌کنم و همیشه هر خبرنگاری به سراغم آمده، تمام‌قد ایستاده و در خدمتش بوده‌ام.

شما کمتر نقش اصلی بازی کرده‌اید و ما خبرنگاران به خواست مخاطبان بیشتر سراغ نقش اولی‌ها می‌رویم.

نمی‌دانم. شاید من کمی توقعم زیاد شده است.

نگفتید چطور این نقش‌ها را متفاوت ایفا می‌کنید؟

من در این نقش‌ها زندگی می‌کنم. کافی است بازیگر بتواند شخصیت مورد نظر را بفهمد و پیدایش کند. بعد از سال‌ها بازیگری، نمونه این افراد را در جامعه دیده‌ام. اگر همین حالا برویم مولوی و به کاسبان بازار نگاه کنیم، می‌توانم به شما بگویم چه کسانی امثال صابر هستند. چهره آدم‌ها از دور فریاد می‌زند که حلال خور هستند یا حرام خور. الان سر صحنه هستیم و دوستان منتظرم هستند که به لوکیشن بعدی بروم، اما حتما در فرصتی دیگر به صورت تخصصی به شما توضیح می‌دهم که چطور یک بازیگر می‌تواند شخصیت دیگری را در درون خودش خلق، ویژگی‌هایش را با نقش ترکیب و در نهایت به شخصیت مورد نظر دست پیدا ‌کند.

البته بخشی از این اتفاق هم به کارگردان و کمک‌های او مربوط است؛ مثلا جواد افشار به قدری صبور، متخصص و منعطف است که راحت می‌توان کار کرد و نظرات را با او در میان گذاشت. او از همان روزهای اول به من می‌گفت مطمئن هستم این نقش با توجه به توانایی‌هایی که داری خیلی خوب از آب درخواهد آمد.

امیدوارم بعد از نقش صابر اتفاقات خوبی برایتان بیفتد که البته بعید نیست.

من همه تلاشم را خواهم کرد. بعد از زیرزمین هم می‌خواستم کمی کارم را ارتقا بدهم، اما اتفاقاتی رخ داد که نتوانستم، اما همه سعی‌ام بر این است که درست‌تر و گزیده‌تر کار کنم، چراکه به تماشاگر احترام می‌گذارم. مخاطب، عاشقانه کارهای ما را تماشا می‌کند. همین سریال برادر کلی تماشاگر دارد و من تماس‌هایی از تهران و شهرستان‌ها دارم. لازم است در این باره به همه تبریک بگویم. از تهیه‌کننده و کارگردان و نویسنده و بازیگران گرفته تا خود تلویزیون که در روزهای سخت و بحران مالی این سریال را ساخت. همچنین امیدوارم روزنامه‌نگاران حواسشان به بازیگران به قول شما فرعی باشد. ما بازیگرانی داریم که نقش‌های مکمل را خیلی خوب بازی می‌کنند و دارند زحمت می‌کشند. این بازیگران باید مورد تشویق قرار بگیرند.

به تماشاگر اهمیت می‌دهم

از تک‌تک نقش‌هایی که در این 30 سال بازی کرده‌ام، یک پلان را پیدا کنید که تکراری باشد. اگر یک پلان مانند پلان دیگر بود و قابل باور به نظر نمی‌رسید من برای همیشه بازیگری را کنار می‌گذارم

اگر در نقش صابر موهایم را تراشیده‌ام و تیپم را عوض کرده‌ام یعنی زیبایی و دل‌انگیزی برایم اهمیتی ندارد، بلکه به باور تماشاگر اهمیت می‌دهم