بی تردید عراق هم اکنون خطرناکترین مراحل تاریخی  خود را پشت سر می گذارد زیرا هرگز بدین شکل مورد هجمه ی رسانه ای کشورهای که خود را دوست عراق توصیف می کنند علیه ساختارهای حاکمیتی ، مردمی ، مذهبی وسمبلی خویش نبوده است.

بر اساس اطلاعات وآمار منتشر شده، 90 درصد از اعضای گروه داعش که موصل، فلوجه و بقیه نقاط عراق را دو سال پیش به اشغال خود در آورده بودند از اعضا وبقایای رژیم سرنگون شده صدام حسین(که کشورهایی همچون عربستان و.. با آن داعیه دشمنی داشتند ) هستند و داعش را به عنوان نام مستعار  و وهابیت را به عنوان ابزار عملیاتی خویش برای پیش برد اهداف خود مورد استفاده قرار می دهند.

در چارجوب تمامی قوانین ،کنوانسیون ها ومعیارهای بین المللی وبشری هر کشوری که مورد چنین هجمه وسیع نظامی قرار می گیرد ،اعلام بسیج عمومی از هر لحاظ قانونی ومشروع است ومی تواند از کمک کشورهای دیگر هم بهره‌مند شوند.

در چنین شرایطی  حمله به تلاش برای اقدام یک ملت برای آزادی بخشی از سرزمینش که به دست یاغیانی تروریست افتاده علامت سئوال بسیار بزرگی را با خود به همراه می آورد.

امروز عربستان پرچمدار هجمه ای است که نه تنها حشد الشعبی بلکه تمامی کیان وسرنوشت عراق را به عنوان یک ساختار واحد هدف قرار داده است.

گرچه چنین اقداماتی از سوی دولت آل سعود چندان هم دور از ذهن به نظر نمی رسد واصولا سالهاست که به اشکال مختلف علیه ملت عراق ادامه پیدا کرده است اما هجمه بعد از آغاز عملیات آزاد سازی فلوجه دامنه گسترده تری به خود گرفته است  امری  که باعث شکل گیری تحلیل ها وتفسیرهای مختلفی از سوی کارشناسان وصاحبنظران امور عراق ومنطقه گردید.

به اعتقاد این کارشناسان با وجود تاریخ طول و دراز حضور تخریبی مستمر عربستان در امور عراق؛ ریاض همواره با چالش بزرگی به نام اعطای چهره ای مشروع به این هجمه مواجه بوده واز اینرو تلاش می کند با سناریو سازی های طایفه ای حضور رذیلانه خود را به عنوان طرف مدافع اهل تسنن در عراق محترمانه جلوه دهد.

همچنین سامان یافتن اتمسفر جنگ طایفه ای ونشان دادن داعشی های تروریست به عنوان طرف سنی مورد ظلم قرار گرفته  توسط شیعیان والبته ایران، عربستان عملا به دنبال بسیج کشورهای عربی وبه زعم خویش جهان اهل تسنن پشت سر خویش است.

امروز عربستان تمامی توان خود را بسیج کرده است تا قطار پیروزهای مردم عراق علیه طرح منطقه ای اش را که از جرف الصخر در اطراف کربلا آغاز وبعد از دیالی ، سامرا ، بیجی ، تکریت و رمادی به فلوجه رسیده متوقف کرده ومانع از رسیدن به هسته مرکزی طرح منطقه ای اش در موصل شود.

به اعتقاد کارشناسان سقوط فلوجه به مثابه پیموده شدن نیمی از راه آزادی موصل است و در صورت سقوط موصل رؤیای سعودی ـ تکفیری برای شکیل گیری اقلیم سنی در عراق نیز با آن سقوط خواهد کرد.

داعش که به تفسیر برخی از تحلیلگران ویروس تکامل یافته رویکرد وهابی ـ تکفیری به شمار می رود از دیدگاه مراکز تصمیم گیری عربستان ونیز حامیان نظریه هرج ومرج سازنده مهمترین ابزار شکستن محور مقاومت در منطقه محسوب می شود ، پس شکست آن در این مرحله آنهم با حضور پررنگ سردار قاسم سلیمانی  یکی از سمبل های محور مقاومت می تواند گام های برداشته شده برای تحقق  این طرح وتغییر ساختار منطقه ای را به شدت دچار تزلزل کند.

به بیانی دیگر شکست داعش که طرف های زیادی ودر راس آنها عربستان بر روی آن  شرط بندی کلانی انجام داده اند به معنای پیروزی محور مقاومت خواهد بود واین پیروزی به طور حتم موج جدیدی از بیداری را در میان ملت های اسلامی از جمله مردم عربستان وکشورهای اقماری آن به وجود خواهد آورد، امری که به کابوسی برای ساختار خانوادگی حاکم بر عربستان تبدیل شده است.

عقده کمتر بودن از ایران

عقده ی کمتر بودن از ایران یکی از مشکلات روانی است که ساختار سعودی را از درون می خورد ، در شرایطی که عراق صرفا از مستشاران ایرانی درخواست کمک کرده وصد البته آمریکا نیز به عنوان آخرین اشغالگر عراق (واشغالگر فعلی)در این جنگ خود را تحمیل کرده ، عربستان دست خود را حداقل در بعد پرستیژ منطقه ای خالی یافته است.

برای ریاض که با خرج کردن هزینه های هنگفت سعی در جلوه دادن خود به عنوان یکی از قدرت های منطقه ای دارد نادیده گرفته شدن توسط کشور همسایه عراق امری غیر قابل هضم است.

شکست های متوالی طرح تکفیری ـ وهابی ـ صهیونیستی طی سال های اخیر نیز مزید بر علت شده است تا عربستان به عنوان طرفی که او را به بازی منطقه ای راه نداده اند با جنگ طایفه ای در صدد برهم زدن بازی باشد.

فیصل القاسم مجری شبکه ی الجزیره که به حمایت از گروه های تروریستی شهره  است در توئیتی در صفحه شخصی خود نوشت: "جنگ طایفه ای از زمانی آغاز شد که انقلاب اسلامی در سال 1979 به رهبری (امام) خمینی در ایران به پیروزی رسید".

امروز عربستان با همان شمشیر زنگ زده ای وارد میدان شده است که صدام حسین در سال 1359 از ان استفاده کرده و ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده است ، گرچه ظاهرا پادشاه فرتوت سعودی وپسر بلند پروازش قصد ندارند از گذشته درس عبرت بگیرند.