رشد ذهنی بچه‌ها از همان سنین پایین و کودکی شروع می‌شود و آنها می‌توانند خاطرات را ضبط کند. این بچه‌ها به راحتی اتفاقات اطراف خودشان را در ذهن ثبت می‌کنند و در ناخودآگاه‌شان تاثیر می‌گذارد. اگر کودکی در محیطی رشد کند که خانواده‌اش خشونت داشته باشد و مواد مخدر مصرف کنند، روی او هم موثر است و احتمال اینکه شبیه به خانواده‌اش شود، بسیار زیاد است.

البته بچه‌ها هم به خشونت اطراف خودشان جواب می‌دهند و با خشم زیادی که در وجودشان جمع شده، برای مثال دست به کشتن حیوانات می‌زنند و اگر این موضوع ادامه داشته باشد، می‌تواند حتی گستره این ضربات را بیشتر کند تا جایی که بچه‌های کم سن و سال به آدم‌ها هم آسیب‌ بزنند، برای مثال با چاقویی وارد یک مغازه چرم فروشی شوند و دور از چشم دیگران همه چیز را پاره کنند و در نهایت هم حس خوبی از کاری که انجام داده‌اند داشته باشند.

این دسته از آدم‌ها از سنین پایین درگیر الکل و موادهای مخدر زیادی می‌شوند و این روند می‌تواند باعث زوال عقل آن‌ها هم شود. در ادامه این بچه‌ها با این که سن کمی دارند اما دیگر کودک نیستند و با مصرف مواد مختلف زیاد طی روزها و شب‌های پشت سر هم دست به جنایت‌هایی هم می‌زنند، دزدی و قاچاق از بیشترین موارد جنایت این بچه‌هاست، اما کدام‌یک از آن‌ها ممکن است دست به جنایت بزرگتر یعنی قتل بزند؟

در این گزارش با تعدادی از دختر و پسرهای کم سن و سالی که قاتل شده‌اند، آشنا می‌شوید.

اریک اسمیت

اریک در آستانه ۱۳ سالگی بود که دست به قتل زد! دوم آگوست ۱۹۹۳ مادر دِریک که کار داشت و به دنبال کسی می‌گشت که پسرش را از زمین بیسبالی که در آن بازی می‌کردند به خانه بیاورد و در میان بچه‌هایی که آن‌جا بودند، کوچکترین فرد اریک بوده و مادر هم به او اعتماد می‌کند. قدم زدن‌ اریک و دریک سرانجام خوشی ندارد و پسر ۱۳ ساله، پسرک را به جنگل می‌برد و بعد از اذیت و آزار او را به قتل می‌رساند. اریک به انجام این قتل اعتراف می‌کند، اما هرگز نمی‌گوید چرا این کار را انجام می‌دهد و در نهایت هم با محکوم شدن به قتل درجه دوم، ۹ سال را پشت میله‌های زندان می‌گذراند.

جاشوا فیلیپس

جاشوا اهل فلوریداست و زمانی‌که ۱۴ سال داشت، در سال ۱۹۹۸ همسایه ۸ ساله‌شان به نام مَدی را قتل رسانده بود. مدی که گم شده بود، همه به همسایه دیگر آن‌ها که سابقه زندان داشت شک کرده بودند و در این راه حتی جاشوا مشغول کمک به پلیس و خانواده مدی شده بود.

در روزهایی که همه دنبال مدی می‌گشتند، مادر جاشوا وقتی خانه را تمیز می‌کرده متوجه لکه‌ای نزدیک تخت‌خواب پسرش می‌شود و وقتی دقت می‌کند، زیر تخت جسد مدی را پیدا می‌کند که آشکارا ضربه‌های زیادی به او وارد شده و بدنش زخمی است.

داستان از این قرار بوده که جاشوا دخترک را برای بازی کامپیوتری به خانه دعوت می‌کند، بعد او را کتک می‌زند و به سرش ضربه‌های زیادی وارد می‌کند که از هوش می‌رود، بعد او را زیر تخت می‌برد اما مدی که به هوش می‌آید و سر و صدا می‌کند و جاشوا هم در این‌جا ضربه نهایی را با چاقو وارد می‌کند. جاشوا فیلیپس بدون هیچ رحم و بخششی به زندان می‌افتد.

اندرو راست

در ۱۴ سالگی اندرو راست کالیبر ۲۵ پدرش را از خانه برداشت و بعد از نوشتن یک یادداشت خودکشی از خانه بیرون می‌زند، همه فکر می‌کردند اندرو خودش را کشته است، اما در نهایت خبردار شدند که او در یک رستوران تفنگ را به سمت دو نفر از هم‌کلاسی‌ها و معلمش گرفته و هر سه را به قتل رسانده است. اندرو به ۳۰ تا ۶۰ سال زندان محکوم شده بود.

پاول هنری گینگریچ

سه پسر ۱۲ ساله در مرز ایالت میشیگان جمع شده‌اند و می‌خواهند فرار کنند، ناپدری یکی از پسرها متوجه نقشه آن‌ها می‌شود و جلوی‌شان را می‌گیرد. اما پسرها نقشه شوم‌تری در سر دارند، آن‌ها تفنگی را می‌دزدند و ناپدریِ کولت را می‌کشند. میان این سه نفر پاول زمان بیشتری در زندان ماند، به دلیل اینکه او کسی بود که ماشه تفنگ را کشیده بود.

لیونل تات

لیونل تات در امریکا رکوردی دارد که هیچ‌کسی دلش نمی‌خواهد داشته باشد، او تنها کسی است به زندان محکوم شده ولی هیچ آزادی مشروطی نداشته است. لیونل در سال ۱۹۹۹ زمانی‌که ۱۲ سال سن داشته، تیفانی ۶ ساله را به قتل رسانده است. او در ابتدا دروغ گفته که آن‌ها در حال کشتی گرفتن بوده‌اند و در حین بازی چنین اتفاقی افتاده است، اما تحقیقات نشان داد که لیونل با همه قدرت به تیفانی ضربه می‌زده که در اثر آن‌ها هم جمجمه او را شکسته بود و هم کبدش از درون پاره شده بوده است.

اندرو گولدن و میشل جانسون

گولدن و جانسون زمانی‌که ۱۳ و ۱۱ سال سن داشتند در اتوبوس مدرسه با هم دوست می‌شوند، در مدت زمان کوتاهی رابطه عمیقی با هم پیدا کردند و از علاقه‌مندی‌هایشان برای هم گفتند و هر دو دوست داشتند عضو باند جنایتکارانه‌ای شوند. همین زمینه‌ای شد تا یک روز هر دو با اسلحه‌هایی که از خانواده‌هایشان دزدیده بودند، به مدرسه بروند و به ۱۵ نفر شلیک کنند، از میان این افراد ۵ نفر شامل چهار دانش آموز و یک معلم زنده نماندند.

ماری بِل

ماری را زمانی‌که ۲۳ سال داشت، شناسایی کردند، او در ۱۱ سالگی دو قتل مرتکب شده بود که در زمان خودشان حل نشده باقی مانده بودند. او دو دختر چهار و سه ساله را خفه کرده بود و روی جسد دومی که سه ساله بود با قیچی حرف «M» را شکمش حک کرده بود. بعد از اینکه او را شناسایی کردند، هیچ قتل دیگری را به او ربط ندادند، این در حالی بود که در ۲۳ سالگی خودش دختر کوچکی داشته است.

جِس پومری

او متولد ۲۹ نوامبر ۱۸۵۹ بود و رکوردار جوان‌ترین کسی بوده که به قتل درجه اول محکوم شده است. جس در ۱۱سالگی بقیه بچه‌ها را اذیت می‌کرد و به همین دلیل او را به مدرسه‌ای برای اصلاح می‌فرستند. جس قرار بوده تا ۲۱ سالگی در مدرسه بماند، اما به دلیل رفتار خوبی که داشته،یک سال بعد از آن‌جا بیرون می‌آید. اما در مدت زمان سه سال بعد یعنی در ۱۵ سالگی یک پسر بچه چهار ساله را به قتل می‌رساند که جسدش را در خلیج پیدا می‌کنند. او سال‌ها در سلول انفرادی زندان می‌ماند و در نهایت در سن ۷۲ سالگی به مرگ طبیعی از دنیا می‌رود.

آمارجِت سادا

جوان‌ترین قاتل دنیا در هند زندگی می‌کند. آمارجِت سادا تنها ۸ سال در زمان ارتکاب جرم داشته است. مادر سادا در یک مدرسه تدریس می‌کرده و دختر ۶ ماهه‌اش را در آن‌جا می‌گذارد و می‌رود. اما بعد از اینکه پلیس بچه‌ را پیدا می‌کنند، قبل از اینکه تصمیم بگیرند با نوزاد چه کنند، ناگهان ناپدید می‌شود تا اینکه جسد بی‌جان او را نزدیک یک روستا پیدا می‌کنند. بعدها سادا اعتراف می‌کند که بچه را خفه کرده است و با یک سنگ به سر او کوبیده است.

مشکلات روانی باعث شده بود که سادا دست به قتل خواهر خودش بزند، پلیس‌ها همچنین کشف کردند که او پسر عموی ۹ ماه‌اش را هم به قتل رسانده است. در این صورت می‌توان او را وحشتناک‌ترین قاتل جوان دانست که به طور یقین هرگز دوباره نور خورشید را نخواهد دید.