فتنه 88 نشان داد بلوغ سیاسی خواص از عامه مردم کمتر است
بیژن نوباوه وطن نماینده پیشین دوره های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی گفت: درس انتخابات سال 88 نفهمی سیاسی عده است که نشان دادن از کوچکترین میزان فهم سیاسی برخوردار نیستند.این مسأله نشان می دهد که هنوز بلوغ سیاسی در میان نخبگان ما از مردم عادی کمتر است.
بیژن نوباوه وطن نماینده پیشین دوره های هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی است.
وی در طول مدت نمایندگی در کمیسیون فرهنگی مجلس حضور داشت و به عنوان نایب رئیس این کمیسیون مشغول به فعالیت بود. نوباوه همچنین به زبان انگلیس مسلط است و پیش از ورود به مجلس رئیس دفتر سیاسی صدا و سیما در سازمان ملل بوده است.
با توجه به آشنایی وی با مسائل رسانه و رصد از نزدیک وقایع فتنه 88 گفتگویی با وی در خصوص نقش رسانه در فتنه 88 ترتیب دادیم که مشروح آن را می خوانید
شما بعد از گذشت 7 سال فتنه 88 را چگونه می بینید؟
فتنه 88 ظاهرش کاملاً معلوم است. فکر می کنم اگر در تبیین ظاهر آن به خوبی عمل شود باطن این فتنه هم مشخص می گردد و اصل اتفاقی که در پشت پرده قرار بود بیفتد نیز روشن می شود. در هر انتخاباتی ممکن است برخی از کاندیدا ها به نتایج اعلامی اعتراض داشته باشند و یا از برخی به برخی از اتفاقات در انتخابات معترض باشند مثل همین انتخابات اخیر مجلس که دیدیم در شهر تبریز، با اعتراض کاندای شکست خورده، انتخابات بازشماری شد و افراد راه یافته به مجلس جابجا شدند. ما در کشومان نهاد های تصمیم گیر برای تصحیح اتفاقات و اشتباهات احتمالی در انتخابات داریم ولی آن چیزی که در فتنه رخ داد اصلاً اعتراض به انتخابات نبود. اگر فردی یا گروهی اعتراض به انتخابات داشتند، راه پیگیری آن معلوم بود.
شواهد گسترده ای وجود دارد که اصلاً بحث اعتراض به نتیجه انتخابات در میان نبود و گرنه چگونه امکان دارد یکی از کاندیدا های انتخابات پیش از پایان زمان رأی گیری بتواند خود را پیروز انخابات مطرح کند. مگر در کشور های پیشرفته دنیا که همه سیستم رأی گیریشان الکترونیک است چنین قابلیتی وجود دارد که قبل از اتمام فرآیند رأی گیری، برنده انتخابات مشخص شود که در کشورمان کسی اینگونه عمل کند. لذا به نظرم این اقدام سناریویی بود که یکی از کاندیدا ها در راستای یک طرح کلان تر، اجرا کرد.
اقداماتی که او انجام داد به روشنی مصداق جرم بود. وی هم نظام را دروغ گویی متهم کرد، هم به ابزار قانونی کشور پایبند نماند و هم مردم را تحریک به اغتشاش در خیابان ها کرد. ولی در هر صورت مراجع ذی صلاح وارد میدان نشدند و با این افراد برخورد قانونی نکردند. متأسفانه در جریان فتنه شاهد بودیم افرادی شروع به بی قانونی و عدم پایبندی به اصول دموکراسی می کنند که خود از همه ییشتر از این مسائل صحبت می کردند!
عملکرد رسانه های خارجی و بین المللی در فتنه 88 را چگونه ارزیابی می کنید؟
رسانه های بین المللی در فتنه 88 یک همگرایی عجیبی را در عملکردشان داشتند. این همگرایی در هیچ دوره ای سابقه نداشته است. نه در طول هشت سال دفاع مقدس چنین همگرایی را دیدیم، نه حتی در زمان فروپاشی شوروی و نه در هیچ اتفاق دیگر. این همگرایی با این هدف صورت گرفته بود که بتوانند از موقعیت پیش آمده حداکثر استفاده را برای ضربه زدن به نظام استفاده کنند. مثلاً ما یک روز دیدیم که سر خط همه رسانه های بین المللی کشته شدن یک فردی در یکی از خیابان های تهران شده است.
حال این همه آدم در همه جای دنیا هر روز به دلایل مختلف کشته می شوند ولی به دلیل اینکه این قضیه می توانست فشار بر ایران را مضاعف کند در همه رسانه های بین المللی به سر خط خبر ها تبدیل می شود. بعد می بینیم آن فرد در یک کوچه خلوت کشته می شود و از قبل فیلمبردار آماده حضور داشته تا از این صحنه فیلم بگیرد و آن را منتشر کند. لذا به نظرم همکاری و هماهنگی رسانه های خارجی در قضیه فتنه امری مسلم و روشن است. من حتی معتقدم که ضعف در پیگیری این مسأله باعث شد تا ما نتوانیم رسانه هایی را که از این طریق برای ایجاد آشوب در کشور تلاش می کردند را محکوم کنیم.
شما مهمترین درس و تجربه ای که از عملکرد رسانه های خارجی در فتنه 88، نصیب کشورمان شد را چه می دانید؟
ببینید در دنیای امروز مسائل یک کلاغ چهل کلاغ می شوند. افراد انگیزه های غیر معقول خود را مطرح می کنند و در رسانه های دنیا مسائل به گونه ای دیگر بازنمایی می شود. امروزه با گسترش شبکه های اجتماعی مجازی و شبکه های موبایلی سرعت انتشار اخبار و اطلاعات افزایش یافته است و دیگر کنترل خاصی برای بررسی صحت آن وجود ندارد.
اما آن چیزی که در فتنه صورت گرفت یک سری اقدامات هماهنگ و مشخص بود که رسانه های بین المللی و خارجی موجب شده بودند یک حلقه ای بین داخل و خارج از کشور شکل گیرد. اقداماتی در شهر تهران انجام می شد و ما می دیدیم که کد های این اقدامات از طریق رسانه ها به آنها منتقل شده است.
حتی می دیدیم در مورد شیوه برخورد با پلیس در خیابان ها، نحوه تخریب وسایل عمومی، آتش زدن اماکن و حتی نوع برخورد مسلحانه از سوی رسانه های مختلف به اغتشاشگران آموزش داده می شد. همان طور که گفتم پخش این مسائل از طریق رسانه و آموزش آنها از این مجرا مصداق جرم است و ما نتوانستیم در مراجع بین المللی شکایت کنیم و این رسانه ها را محکوم کنیم.
در نهایت باید بگویم این فتنه و اقدامات ساختار شکنانه ای که بواسطه رسانه های خارجی و بین المللی ترویج شد به دلیل نقش منحصر به فرد ایران بوده است و این رسانه های بین المللی بودند که شیوه عکس العمل سایر کشور ها را نیز تعیین می کردند. یکی از آموزه های دکترین غربی این است که هر نوع اعتراضی که در کشور های جهان سوم صورت می گیرد به معنای بر اندازی تحلیل می شود ولی همین اقدامات اگر در کشور های پیشرفته معنای وجود دموکراسی را در رسانه ها متبادر می کند. حتی در صورتی که برخورد ها با اعتراضات در کشور های غربی خیلی شدید تر از کشور های دیگر باشد.
به نظر شما با وجود این شرایط و هجمه بی سابقه ای که علیه کشورمان شکل گرفته بود، چه چیزی منجر به عبور با صلابت جمهوری اسلامی از این تلاطم ها شد؟
اتفاقاتی که در سال 88 در کشور ما افتاد اگر شبیه آن در یکی از کشور های اروپایی می افتاد منجر به فروپاشی آن می شد. در اروپا برای اقداماتی کمتر از آنچه در سال 88 اتفاق افتاد برخورد های خیلی خشن تری انجام می دهند. الآن شما در فرانسه ببینید پلیس چگونه معترضین به بالا بودن نرخ بیکاری و عدم امکان اشتغال را کتک می زند و چگونه با آنها برخورد می کند.
یکی از توجیحاتی که برخی از مسئولین برای عدم برخورد با فتنه گران داشتند این بود که در صورت اینکه بگذاریم فتنه گران اقدامات خود را انجام دهند، مردم به مرور آگاه می شوند و اطرافیان آنها نیز از دور و برشان خالی می شوند. همین مسأله هم رخ داد. مردم از خود می پرسیدند که چرا باید اموال عمومی آتش زده شود. لذامردم در زمان فتنه از تخریب ها، آشوب ها، نابسامانی ها و لطمه به بیت المال ناراحت بودند. همین مسأله موجب شد که به مرور این آشوب ها رو به کاهش بگذارد. در 9 دی این مسأله خود را نشان داد و افرادی به صحنه آمدند که شاید تا به حال در هیچ یک از راهپیمایی ها شرکت نکرده بودند ولی در اینجا یاد گرفتند که باید نسبت به این آشوب ها عکس العمل نشان دهند.
به نظر من 9 دی طلیعه آگاهانه مردم بود که ارزش این مسأله خیلی بالا است. مردم فهمیدند که چه افرادی منطقی در کلامشان ندارند و فقط بر روی موج احساسات مردم و جوانان خواسته های خود را پیگیری می کنند و به بی ارزش بودن آنها پی بردند. این ها مسائلی بود که کمک کرد کشور بتواند از این وضعیت عبور کند و با اینکه دشمن قصد داشت لطمه های زیادی به ما وارد کند ولی با حداقل آسیب ممکن از آن عبور کردیم.
از اتفاقات سال 88 چه درس ها و پند هایی می توان برای امروز استخراج کرد؟
در انتخابات اخیر با وجود ایکه بسیاری از افراد ممکن بود تحلیل دیگری از نتیجه انتخابات داشتند ولی بعد از اعلام نتایج بدون هیچ گونه مشکلی با نتیجه آن روبرو شدند و هیچ کس به شیوه غیر قانونی اعتراض نکرد که به نظرم این مهمترین درس از اتفاقات سال 88 است. به نظر من درس فتنه 88 در سال 92 و 94 مشخص شد و شیوه برخورد کاندیدا های مغلوب در این دو انتخابات یکی از امتیازات فرهنگی ویژه ایران است.
اما مسأله دومی که می توانم به آن اشاره کنم شاید روشن تر شدن این مسأله باشد که معمولاً رفتار های ناهنجار را افرادی انجام می دهند که در این مسأله خیلی مدعی هستند. این ادعای تقلب از سوی کسانی مطرح شده بود که خودشان در سال های اخیر مسئول برگزاری انتخابات بودند و تعداد زیادی از آنها با همین ساز و کار انتخابات به مسئولیت رسیده بودند.
در مجلس ششم یکی از آقایان معترض در سال 88 خود رئیس مجلس بود. چرا آن زمان به ساز و کار انتخابات اعتراض نکردند. به نظرم درس انتخابات سال 88 نفهمی سیاسی عده است که نشان دادن از کوچکترین میزان فهم سیاسی برخوردار نیستند. اگر من نوعی روابطم با برادرم مخدوش شود هیچ گاه روابطم با پدر و مادرم را که تحت تأثیر قرار نمی دهم ولی این کاری بود که فتنه گران در سال 88 کردند. آنها نشان دادند که الفبای سیاست ورزی را نیز بلد نیستند.
اگر متوجه می شدند و اعتراض خود را از مسیر قانونی پیگیری می کردند و اعلام می کردند که ما این سیر قانونی را تا زمان رسیدن به نتیجه دنبال می کنیم می توانستند جایگاه خود را حفظ کنند. این مسأله نشان می دهد که هنوز بلوغ سیاسی در میان نخبگان ما از مردم عادی کمتر است.
ارسال نظر