سیاوش که اهل قزوین است، از 3 سال پیش برای کار به تهران آمده و به صورت مجردی با یک مرد افغان همخانه شده است. وی که کارگر ساختمانی است اعتیاد به «کراک» و «تریاک» داشته ولی از چندی پیش به شربت متادون هم اعتیاد پیدا کرده است.

وی زمانی که در شعبه هشتم دادسرای ناحیه 27 تهران پیش‌روی بازپرس ایلخانی ایستاد، گفت: اوایل خرداد برای تفریح و کار به کرمان رفتم و در خیابان‌ها پرسه می‌زدم که مرد 35 ساله‌ای در پیاده‌روی خیابان به من تنه زد.همین موضوع باعث شد درگیر شویم.

خیلی زود چند مرد برای میانجگیری به طرفمان آمدند و ما را از هم جدا کردند و در این مرحله شروع به رجزخوانی برای هم کردیم و قرار گذاشتیم برای دعوا به بیابان‌های اطراف شهر برویم.

در محل قرار مرد غریبه ابتدا ضربه‌ای به صورتم زد که من هم در اوج عصبانیت با مشت ضربه‌ای به سمت گیجگاهش وارد آوردم که زمین افتاد و دیگر بلند نشد.

البته بررسی نکردم که ببینم مرده یا زنده است، ولی احساس می‌کنم با همان ضربه به سرش کشته شده که پس از این قتل به تهران آمدم و مدتی در خانه بودم ولی عذاب وجدان دست از سرم بر‌نمی‌داشت تا اینکه تصمیم گرفتم خود را لو بدهم و به زندان بروم.

بازپرس ایلخانی در تحقیق از این مرد پی برد وی به خاطر ضرباتی که در محل کارش به سرش خورده توهم‌های زیادی دارد اما با این حال برای بررسی صحت ادعاهایش او را به پلیس آگاهی تهران معرفی کرد تا در این‌باره تحقیق کنند.