نواب خاص حضرت مهدی(ع) چه کسانی بودند؟
آشنایی با نواب خاص حضرت مهدی(ع) و مروری بر زندگی پر تلاش آنان در ابعاد مختلف اجتماعی، اعتقادی و سیاسی، منتظران ظهور را بیش از پیش با ابعاد وجودی امام زمان(عج) آشنا میکند.
یکی از شبهات مطرح در زمینه مهدویت این است که هیچ ادله و دلیلی بر انتخاب 4 نفر از سوی امام زمان(عج) به عنوان نواب اربعه وجود ندارد و علاوه بر آن، این افراد در زمان حیاتشان هیچ گونه عملکرد سیاسی، عقیدتی و خدمت سازندهای نداشتهاند.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، این گونه به شبهه پاسخ میدهد:
چنان که وجود حضرت مهدی(عج) در میان امت اسلامی یک امر مسلم و قطعی است، وجود نواب خاص آن حضرت و نیز زندگی پر تلاش در ابعاد مختلف اجتماعی، اعتقادی و سیاسی آنان در نزد همگان به خصوص اهل تحقیق مسلم و قطعی است، علاوه بر آن مدارکی نیز از طرف امام زمان(عج) در این مورد به دست ما رسیده است که به چند نمونه اشاره میشود:
الف- «عثمان بن سعید» نایب اول: در میان همگان مشهور و یک چهره شناخته شده بوده است، او از اصحاب سه امام -امام هادی، عسکری و حضرت حجت(ع) بوده و در سال 260 هـجری قمری امام حسن عسکری(ع) نیابت او را، از امام عصر(عج) به جمعیتی که برای اطلاع و خبر گرفتن از امام آینده حضور حضرت رسیده بودند، اعلام کردند و هم چنین شخص امام مهدی(عج) به عثمان بن سعید در مقابل جمعیت و هیئتی از مردم قم اشاره کرده و آنها را به عثمان ارجاع داد و نیز بعد از وفات امام حسن عسکری(ع) که عثمان مشغول تجهیز دفن بوده است، حضرت مهدی او را به منصب وکالت و نیابت نصب کرده و جواب مسائل شیعیان را به او ارجاع میدهد و بعد از آن توسط او به امام میرسید.
*توقیعات صادر شده از ناحیه امام مهدی (عج):
توقیعات به افتخار عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان از ناحیه مقدسه صادر شده و به عنوان نمونه میتوان به توقیعی که سعد بن عبدالله اشعری روایت کرده اشاره کرد:
«به نام خدا... خداوند شما دو نفر را در راه بندگی خود موفق و بر دین مقدس ثابت بدارد و شما را با آنچه که موجب خشنودی او است، نیکبخت گرداند، در رابطه با سؤالی که کرده بودید... آنها چگونه به فتنه افتاده و در وادی سرگردانی گام بر میدارند... اینها یا از روایات صحیح و درست خبر ندارند و یا آگاهند و خود را به فراموشی میزنند، مگر نمیدانند که زمین از حجت خدا خالی نمیماند یا ظاهر و آشکارست و یا پنهان و غایب... امامهای که پس از رسول اکرم(ص) رفتند تا نوبت به امام پیشین پدر بزرگوارم رسید... سر انجام عهد امامت را به جانشین خود تسلیم کرد و خداوند جانشین او را از دیدهها پنهان داشت... آنها بدانند که حق با امامت...».
توقیع دیگری که به خط امام عصر(عج) به عثمان بن سعید رسیده است، علامه مجلسی (ره) میفرماید: این روایت از شیخ موثق ابوعامر عامری نقل شده است... «به نام خداوند... خداوند ما و شما را از فتنهها حفظ کند و به ما و شما یقین عنایت فرماید...
و غیر از این مورد، توقیعات دیگری نیز صادر شده است که هر کدام دارای مضامین بلند است، در زمینه غیبت، مسایل اجتماعی و امورات و نیز زایل کننده هر گونه شک و شبهه است.
عملکردهای سیاسی و اجتماعی و...
1. رسوا کردن جعفر کذاب که بعد از امام حسن عسکری(ع) تلاش فراوانی کرد که خود را بعد از آن حضرت، امام معرفی کند.
2. قرار دادن مرکز فعالیتهای خود در بغداد، برای اینکه بغداد دورتر از پایتخت عباسیها (سامراء) بود و به دور از چشم مقامات دولتی مردم را در غیاب امام رهبری میکرد.
3. سازمان وکالت کارگزاران و معاونین: عثمان جهت فعالیتهای همه جانبه معاونانی برای خود انتخاب کرده بود که در نواحی مختلف از طرف او فعالیت کنند که از جمله: حاجز بن یزید و شّاء احمد بن اسحاق اشعری و... . او در مجموع 5 سال نیابت داشت و دوران نیابت وی مقارن با خلافت «معتمد» عباسی بود.
ب- «محمد بن عثمان»: دومین نایب حضرت مهدی(عج) و فرزند نایب اول است، در بسیاری از توقیعات که برای پدرش صادر شده بود، به وثاقت پسر نیز تأکید کرده بود و در عین حال، از ناحیه حضرت برای شخص او توقیعاتی صادر شده است که از جمله، درباره تسلیت پدرش فرموده است:... از کمال سعادت پدر شما این بود که خداوند فرزندی چون شما به او عنایت فرموده است که در جای او بنشینی و منصب او را به عهده بگیری و از خداوند برایش رحمت و مغفرت بطلبی....
دوم اینکه، اسحاق بن یعقوب میگوید: از محمد بن عثمان خواهش کردم نامهای که در آن مسایل مورد اشکال خود را نوشته بودم، به حضور امام(عج) تقدیم بدارد و او هم پذیرفت، در پاسخ من توقیعی به خط امام زمان(عج) به این مضمون صادر گشت: محمد بن عثمان که خداوند از او و پیش از او از پدرش خشنود باشد، مورد وثوق من است و نامه او نامه من است.
دوران نیابت وی مقارن با بقیه خلافت «معتمد» و خلافت «معتضد» و ده سال از خلافت «مقتدر» بود و در سال 305 وفات یافت.
ج- «ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی»: سومین نایب امام مهدی(عج) است، وی در میان شیعیان بغداد از شهرت خاصی برخوردار بود و او یکی از افراد مورد اعتماد و اطمینان محمد بن عثمان به شمار میرفت، ابوالقاسم، از اصحاب امام حسن عسکری(ع) بوده است و در زمان محمد بن عثمان یکی از کارگزاران نزدیک او بود.
معرفی و انتخاب حسین بن روح به عنوان نایب سوم از طرف محمد بن عثمان بود، او دو سه سال قبل از وفاتش شیعیان را در مورد مسایل دینی و مالی و... به حسین بن روح ارجاع میداد و هر کسی در این مورد تردید میکرد، میگفت: این دستور از ناحیه امام(عج) صادر شده است.
فعالیت حسین بن روح پس از وفات نایب دوم بنا به وصیت نایب دوم در «دارالنیابة» در بغداد در یک جلسه رسمی که جمعی از شیعیان نیز در آن جا حضور داشتند، آغاز شد، طبق وصیت، خادم نایب دوم «ذکاء» کلید صندوقچه امانات را به او تسلیم کرد.
عملکردهای سیاسی حسین بن روح، به خاطر انتساب به خاندان نوبختی، در زمان «مقتدر» در دستگاه عباسی از احترام خاصی برخوردار بود، به خاطر برخی فعالیتها در سال 312، به زندان افتاد و این زندانی شدن پنج سال به طول انجامید و در مورد نیابت ایشان علما و محققین از اهل سنت نیز سخن گفته و درباره زندگی او تحقیقی داشتهاند.
د- «ابوالحسن علی بن محمد سَمَری»: چهارمین نایب امام مهدی(عج) است، او که چهارمین نایب امام(عج) است، همانند نواب دیگر از طرف امام به واسطه نایبش، نایب بعد از خود را تعیین میکرد و او هم به دستور امام(عج) توسط حسین بن روح به عنوان نایب معرفی شد و از جمله آن توقیع که دلالت بر نیابت سمری دارد، توقیعی است که از طرف امام(عج) شش روز قبل از مرگ وی صادر شده و مرگ او را تسلیت گفته و فرموده است:
«به نام خداوند... ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادران دینی تو را در مصیبت و مرگ تو بزرگ دارد، شما بعد از شش روز دیگر خواهی مرد، پس امر حساب خود را جمع کن و درباره نیابت بعد از خود، وکالت و نیابت به هیچ کس واگذار مکن و دیگر غیبت کامل (غیبت کبری) فرا رسیده است، نایب خاص دیگر هم ندارم و تا زمانی که خدا بخواهد دیگر در انظار عموم ظاهر نخواهم شد».
سمری از نظر فعالیتهای سیاسی فرصت زیاد نداشت، لذا، مثل نواب گذشته نتوانست فعالیتهای گستردهای را انجام دهد. از طرف دیگر در دوران وی ظلم و اختناق به اوج خود رسیده بود و مدت نیابت او از سال 326 تا 329، سه سال به طول انجامید و در نیمه شعبان همان سال درگذشت.
ارسال نظر