قتل پسر دایی با چاقوی سیاه
مردی که پسر دایی خود را به خاطر اختلافات قبلی و با چاقویی سیاه رنگ به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت گفت: آن لحظه چنان خشمگین بودم که چاقوی سیاه را مستقیم بر پهلوی او فرو کردم و ضربه ای هم به صورت کلنگی روی صورت جوان همراه پسردایی ام کشیدم.
متهم این پرونده جنایی وقتی در خیابان میثم شمالی 45 مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد تا در محل وقوع حادثه جزئیات جنایت هولناک خود را تشریح کند پس از تفهیم مواد قانونی از سوی قاضی ویژه قتل عمد، لب به سخن گشود و گفت: آن شب (94.11.17) از سرکار به منزل بازگشتم.
خسته بودم و از همسرم خواستم چایی بیاورد! هنوز چایی را نخورده بودم که فردی محکم با لگد به در حیاط کوبید.
احتمال می دادم که باز هم پسر دایی ام باشد چرا که او از چند سال قبل مدام برای من ایجاد مزاحمت می کرد.
وقتی در حیاط را باز کردم خودرو وانت را دیدم که بالاتر از منزلم متوقف شده بود. در این هنگام مصطفی (مقتول) از وانت پیاده شد و در حالی که فحاشی می کرد به طرف من آمد.
من هم که با دیدن او عصبانی شده بودم بلافاصله به داخل اتاق رفتم و چاقوی دسته سیاه را از روی اپن آشپزخانه برداشتم.
از در حیاط که بیرون آمدم دیگر چیزی نفهمیدم، تیغه چاقو را در پهلوی او فرو کردم و به سمت جوانی دویدم که همراه او بود.
چاقو را به حالت کلنگی بالا بردم و صورت او را از زیر چشم تا روی لبش بریدم. آن ها ترسیده بودند که مصطفی خود را پشت فرمان خودرو وانت کشید و از محل رفتند. دقایقی بعد وقتی در جریان مرگ مصطفی قرار گرفتم خیلی ترسیدم.
چاقو را کنار خیابان انداختم و به شهر شیروان در خراسان شمالی رفتم از آن جا هم خودرویی را به مقصد ساری کرایه کردم که در بین راه از طریق بستگانم متوجه شدم دیگر راه گریزی ندارم و ماموران انتظامی در تنگراه استان گلستان منتظرم هستند.
دیگر به نزدیکی تنگراه رسیده بودم و راه فراری نداشتم به همین خاطر هم در تنگراه دستگیر شدم.
در این هنگام قاضی سید جواد حسینی از متهم سوال کرد «شما در اعترافات قبلی خود در استان گلستان عنوان کرده اید که چاقو را همسرم آورد! »
متهم پاسخ داد: آنچه در استان گلستان ،معترف شدم دروغ بود اما در این جا حقیقت ماجرا را بیان می کنم!
سپس مقام قضایی پرسید آیا مقتول و جوان همراه او نیز چاقو داشتند که متهم پاسخ داد: نه! آن ها چیزی در دست نداشتند.
در ادامه بازسازی صحنه قتل، «مجید» (جوان مجروح این حادثه) که آثار التیام یافته بریدگی عمیقی روی صورتش نمایان بود به دستور قاضی «حسینی» مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح این ماجرا گفت: آن شب مصطفی (مقتول) مرا سوار وانت کرد تا به در منزل علیرضا (متهم) بیاییم. من هم تعجب نکردم چرا که آن ها با یکدیگر فامیل بودند و زیاد به منزل علیرضا می آمد.
وقتی به این مکان رسیدیم او با دست به در حیاط کوبید و سپس خودرو را بالاتر از منزل علیرضا متوقف کرد و پیاده شد که در یک لحظه دیدم با هم درگیر شدند. وقتی به کنار آن ها آمدم علیرضا با چاقو صورت مرا نیز برید و در حالی که خون از آن جاری شده بود از محل گریختم.
در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا کارآگاه حمیدفر (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهم در مراحل بازجویی را شرح داد و در پایان نیز قاضی ویژه قتل عمد با صدور دستور پایان بازسازی صحنه قتل، متهم را با قرار قانونی روانه زندان کرد تا این پرونده دیگر مراحل قضایی خود را طی کند.
سابقه خبر
هفدهم دی سال گذشته، شهروندان در تماس با پلیس 110، از وقوع سانحه رانندگی در خیابان میثم شمالی خبر دادند که طی آن یک دستگاه وانت پیکان پس از برخورد با پراید منحرف شده و در حاشیه پیاده رو متوقف شده بود اما راننده خون آلود وانت در پشت فرمان قرار داشت. نیروهای امدادی پیکر نیمه جان راننده وانت را به مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد مشهد منتقل کردند اما تلاش پزشکان برای نجات وی به نتیجه نرسید و این جوان 33 ساله جان سپرد.
وقتی ماموران انتظامی به صحنه تصادف مشکوک شدند ماجرا را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و بدین ترتیب تحقیقات شبانه قاضی سید جواد حسینی در محل وقوع تصادف پرده از راز یک جنایت برداشت و مشخص شد که راننده 33 ساله با اصابت ضربه چاقو جان خود را از دست داده است. ساعاتی بعد کارآگاهان با راهنمایی ها و دستورات ویژه قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به ردیابی متهم فراری پرداختند و او را در منطقه تنگراه استان گلستان به دام انداختند.
ارسال نظر