فیلم‌های نگاتیوی، بوفه‌هایی با تنقلاتی مثل تخمه آفتابگردون، ساندویچ، صف‌های طولانی و حضور مردم با هیجان بالا برای دیدن فیلم در سالن انتظار. اینها همه ما را یاد اتفاق و تجربه خاطره انگیزی می‌اندازد به اسم سینما. اما این روزها سینماها هم رنگ و لعاب دیگری به خودشان گرفته‌اند و دیگر در سینماهای بزرگ شهر خبری از آن گیشه‌های کوچک با بلیط های کاغذی و چراغ قوه‌‎های بزرگ قدیمی نیست، حالا دیگر دوره پردیس‌های سینمایی پر زرق و برق شده، سینماهایی که سالن‌های تجاری، بازی‌های تفریحی و رستوران هم در کنار آن قرار گرفته است و دیگر سینما آن هویت مستقل سابق خودش را ندارد، در این میان این سینماهایی که تبدیل به پردیس‌ نشدن، در مقابل پردیس‌های سینمایی مظلوم واقع شدند و با فضا های وسیعی که دارند، روزهای خلوتی را سپری می‌کنند. 

سینماها روزگاری پاتوق فرهنگی و یادآور خاطره‌های تماشاگرانی بودند که طبق گفته خود سینما دارها؛ بسیاری از آنها حتی پس از سالها به دلیل خاطره‌های خوب از آن دوران به این سالن‌ها سر می‌زنند. 

سینما مرکزی در میدان انقلاب تهران یکی از این سینماهاست، سینمایی در مرکز شهر تهران که وقتی در آن قدم میزنی یادآور خاطرات پیشکسوتانی است که چند سالی را دور از این سینما گذراندند یکی از آنها پیرمردی است که بعد بیست سال زندگی در اروپا و در سفری کوتاه به ایران، به این سینما آمده تا خاطراتش را ورق بزند ، خاطراتی مثل اولین دیدار با همسرش دقیقا بیست سال پیش. 

مقیمی مدیر سینما مرکزی در این روزهای خلوت سینمایش از داشتن مشتری‌های  خاص سینما می‌گوید و اعتراف می‌کند که اگر ما هم آن زمان این مدل سینماها را می‌ساختیم، امکانات الان پردیس‌ها را داشتیم، شاید این سینما را خیلی بهتر از این طراحی می‎کردیم. 

قصه پر غصه رقابت اندک سینماهای قدیمی در کنار پردیس‌های سینمایی همچنان  با قهرمانی پردیس‌ها جلو می‌رود و چند تن از مخاطبان کمی در این سینما مرکزی هستند. آن چیزی که می‌توان به کم فروغی و خلوت بودن سینماهای قدیمی اشاره کرد نداشتن پارکینگ، امکانات تفریحی و رستوران است. 

اما در این رقابت ناعادلانه، سینماهای قدیمی به عنوان میراث فرهنگی مان می‌تواند خود را با روش‌هایی چون استفاده فرهنگی از فضاهای مرده در معماری و استانداردسازی تجهیزات سالن در رقابت با سینماهای مدرن هماهنگ کند. 

روحانی مدیر تک سالن سینما میلاد، تولید کالای فرهنگی در این سینماها و گذاشتن کلاس‌های هنری از جمله بازیگری با حضور بازیگران مطرح سینما و تجهیز این سینما‌ها به سالن‌های تدوین و صداگذاری فیلم را از راه‌هایی می داند که می‌شود این سینماهای خاطره انگیز را از این حالت رخوتی درآورد. 

اما مقیمی مدیر سینما مرکزی از راهکار دیگری با عنوان یاری مسئولان به این سینماها می‌گوید: اگر ساز و کاری طراحی شود تا ما هم بتوانیم از فضاهای وسیع در سینماهای قدیمی حتی به شکل غرفه استفاده کنیم، کمکی به این سینماهای خاطره انگیز کرده‌ایم و هم به نوعی تولدی دوباره را برای این سینما‌های در حال ورشکستگی رقم می‌زنیم. 

مرادی مدیر سینما بهمن که از سینماهای دانشجویی اطراف میدان انقلاب است هم حرکت به سوی مدرن شدن را برای این سینمای خاطره انگیز اجتناب ناپذیر می‌داند  و می‌گوید: باید ما هم روزی به طرف مدرن شدن حتی در معماری و فضای این سینماها حرکت کنیم و این ایده نوستالژی بودن و خاطره انگیز بودن نمی‌تواند در بلند مدت ادامه پیدا کند و برای سینمای ما مفید باشد. 

از گفته‌های مدیران سینمایی می‌توان به این نتیجه رسید که سینماهای قدیمی نوعی میراث وکالای فرهنگی هستند که مثل بسیاری از کالای فرهنگی دیگر احتیاج به نگهداری، مرمت و به روز شدن دارند. 

در سیاست گذاری و مدیریت فرهنگی کشور خلاء طرح و اجرایی کردن ساز و کاری برای نگاهی ویژه به این سینماها حس می‌شود تا این سینماها هم بتوانند در مقابل پردیس‌های سینمایی مظلوم واقع نشوند و در کنار آن به حیات خود ادامه دهند و دوباره به آن روزهای شلوغ و پر رونق سفر کنند.