چینی ها چه خودروهایی سوار میشوند؟
وقتی چشمبادامیها پا به بازار ایران گذاشتند، صنعت خودرویشان تازه پا گرفته بود اما نخستین هدف را قبل از کیفیسازی، توسعه بازارهای صادراتی ترسیم کرده بودند، اینگونه بود که چینیهای کپی شده از سایر خودروها به بازار ایران آمدند.
چند سال بعد از ورود این برندها، پرسش اساسی مشتریانی که به پکن سفر کرده بودند این بود که چرا خود چینیها، محصولات شرکتهای خودروسازی خود را سوار نمیشوند؟ اما آیا واقعاً اینگونه است؟
در پاسخ به این پرسش هم میتوان گفت بله و هم خیر. بله از آن جهت که در شهرهای بزرگی نظیر پکن و شانگهای، به ندرت میتوان خودروهای چینی را دید.
تاکسیهای پکن را عمدتا هیوندایی کره تشکیل میدهد و تاکسیهای شانگهای را محصولات فولکس واگن. در این دو شهر که از پرجمعیتترین شهرهای چین به شمار میروند، چشم شما همواره به خودروهای آلمانی روشن میشود.
میتوان گفت آئودی و بنز در پکن تقریباً پرترددترین خودروها هستند. پس از آلمانیها این ژاپنیها هستند که سهم زیادی در بزرگترین بازار دنیا برای خود دست و پا کردهاند، تویوتا کمری بیشترین تردد را در خیابانهای پکن دارد. البته نمیتوان از سهم بیوک آمریکایی چشمپوشی کرد، بیوک نیز یکی از پرمصرف ترین خودروها در پکن است. همچنین فولکس واگن پاسات نیز تقریباً همگام با آئودی در بازار پکن خوب میفروشد.
اما چرا برندهای چینی که هر روز مانند جمعیتشان رو به ازدیاد هستند در شهرهای پرجمعیت اقبال کمتری دارند؟ به گفته یکی از روزنامهنگاران چینی این موضوع سه دلیل دارد.
جو یانگ، در این زمینه به «فرصت امروز» میگوید: «دلیل اول به اعتماد مشتریان برمیگردد، هنوز برندهای چینی نتوانستهاند اعتماد مشتریان خود را بهویژه در این دو شهر پرجمعیت به دست بیاورند بنابراین خودروسازان چینی برای فروش محصولات خود در این شهرها اقبال بسیار کم و راه سختی در پیش دارند.»
او میافزاید: «دلیل دیگر این ماجرا به سبک زندگی مردم در شهرهایی نظیر شانگهای و پکن برمیگردد، مردم در این شهرها از قدرت مالی بیشتری برخوردار هستند؛ بنابراین ترجیح میدهند خودروهایی را سوار شوند که لوکستر و مطرحتر هستند. استراتژی دولت چین برای صنعت خودرو در طول 10 سال گذشته به سمت بومیسازی صنعت خودرو پیش رفته است، بدین معنا که هدفگذاری دولت برای جلوگیری از کوچ جمعیت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و ایجاد اشتغال، راهاندازی کارخانههای خودروسازی در شهرهای کوچک است. مثلاً خودروسازی چری در شهر ووهو قرار دارد، شهری که تا حدود پنج سال پیش یکمیلیون جمعیت داشته و امروز جمعیتش به 3میلیون و 800 هزار نفر میرسد.»
حالا از جهت دیگر اما میتوان گفت که چینیها خودروی چینی سوار میشوند. این موضوع در شهرهای کوچک این کشور که البته در مقایسه با جمعیت 21میلیون نفری شانگهای و جمعیت 17میلیونی پکن، کوچک محسوب میشوند. مثلاً در شهر ووهو که مقر خودروسازی چری است، همه تاکسیها را خودروهای چری تشکیل میدهند و چری تقریباً برابر با آئودی، بنز و فولکس واگن در خیابانها تردد دارد.
مصداق همین موضوع در سایر شهرهای کوچک چین نیز دیده میشود. البته نباید فراموش کرد که خودروسازان چینی نخستین هدف خود را توسعه بازارهای صادراتی قرار داده و سپس به افزایش کیفیت و افزایش تولید میاندیشند.
استراتژی صنعت چین را میتوان نمونه بارز یک برنامه موفق دانست. زیرا صنعت خودروی این کشور در حالی روبه رشد است که درهای بسته بازار چین، امروز روی همه برندهای دنیا باز بوده و بازار رقابت بهشدت نفسگیر است. چین امروزه نزدیک به 100 شرکت خودروسازی دارد که اصلاً بعید نیست با سرعت چشمگیر رشدش تا چند سال دیگر بهعنوان نخستین غول خودروسازی جهان مطرح شود.
ارسال نظر