مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس در یکی از درس‌های اخلاق خود به موضوع «رابطه تهذیب اخلاق با توفیقات الهی» اشاره کرد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*همه، حتی بازاری‌ها باید دنبال علم باشند
چیزی که گمشده مؤمن است، حکمت و دانش است، رهبر انقلاب شب‌های جمعه در قم درس اخلاق می‌دادند، هم آقایان اهل علم می‌آمدند و هم کسبه بازار، این یعنی همه آن‌ها دنبال حکمت بودند و از درس و جلسه ایشان بهره می‌بردند، اما الان طوری شده که اگر کسبه بازار بیایند، اهل علم دیگر نمی‌آیند، یا اگر اهل علم بیایند، کسبه بازار دیگر نمی‌آیند، آیا این درست است؟!

مگر جلسه خلاق مهم است که کجا و برای چه کسانی تشکیل شده است، حکمت هر جا که باشد، مؤمن دنبالش می‌رود، واقعاً اگر یک نفر در محله جحودها درس اخلاق بدهد، انسان باید برود و استفاده کند، چه ربطی دارد که کجا و برای چه کسانی برقرار شده است، در محله یهودی‌ها است، خب باشد! حکمت گمشده مؤمن است، هیج چیزی قلب مؤمن را اشباع نمی‌کند مگر قال الصادق و قال الباقر.

این حرف که وقتی ما هستیم، نباید کسبه بیایند و هر وقت آن‌ها باشند، ما نباید برویم، غلط است، قربانت برود، او بیاید، من نیایم، آن نیاید، من بیایم و ... حرف بچه‌ها است، نه مؤمنی که دنبال حکمت است!

انسان باید بداند که برنامه فردایش چیست، باید ببیند چرا توفیق کارها را از دست می‌دهد و در جا می‌زند، در حکمت عملی مکتب امام صادق(ع) من باید آن قدر کار کنم که امشب، برنامه فردایم را به من ابلاغ کنند، آیا من فردا صبح به جماعت صبح موفق می‌شوم یا نه، آیا فردا ظهر به جماعت موفق می‌شوم یا نه، من مکلف نیستم که بگویم چه کسانی این طور هستند، ولی همین قدر بگویم که در بین شما اشخاص آگاهی هستند که می‌دانند برنامه فردایشان چیست!

*بالاتر از ملاقات بدون مقدمه با امام زمان(عج) چیست
من قبلاً عرض کردم و باز هم عرض می‌کنم که این مطلب، از ملاقات با امام زمان(عج) بالاتر است، البته اگر کسی با حضرت سنخیت پیدا کند و به محضر ایشان مشرف شود بحث دیگری است، اما آنچه برای ما فضیلت است و باید برای تحصیل آن تلاش کنیم، این است که آن قدر در حکمت عملی مکتب اهل بیت(ع) پیش برویم که بدانیم برنامه فردایمان چیست، به ما ابلاغ کنند که چیزی مانع شده که فردا ظهر به جماعت موفق نمی‌شویم، یا چرا امشب به نمازشب موفق نخواهیم شد!
اگر انسان به اینجا برسد، آن وقت می‌فهمد که مانع و رادع چیست و چه عواملی باعث شده که توفیق از او سلب شود؟ لذا درصدد اصلاح بر می‌آید و تلاش می‌کند که مشکل را حل کند تا توفیقش از بین نرود و مثلاً نماز شب از او فوت نشود! بله در نظر ما این چیزها اهمیت ندارد، اما اولیای خدا، حیات قلبشان در تهجد و مناجات سحر است، آن‌ها با نماز شب زمینه توفیق جماعت را مهیا می‌کنند.

*باید محسن بود تا به رحمت الهی نزدیک شوید
وقتی از جناب ابوذر سؤال کردند که ما چگونه هستیم و کار ما چگونه است؟ فرمود: عمل‌هایتان را بر کتاب خدا عرضه کنید تا معلوم شود چطور هستید؟ چون پروردگار فرموده که ابرار در بهشت و نعیمند و فجار در جحیم و آتشند، آن مرد گفت که پس رحمت خدا کجاست؟ شما که این همه دم از رحمت می‌زنید و می‌گویید: خدا ارحم الارحمین است،‌ جایی برای رحمت الهی نگذاشتید و همه همه چیز را به عمل انسان برگردانید، پس رحمت خدا کجاست؟ ابوذر فرمود: «إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ ».