بنابر این گزارش ساعت 30/2 بعدازظهر 25 فروردین ماه سال جاری مأموران کلانتری 113 در جریان اسیدپاشی در خیابان خیام و بازار آل یاسین قرار گرفتند.

با حضور مأموران در محل و با بررسی صحنه متوجه شدند، کارگر 40 ساله‌ای به نام داریوش اقدام به ریختن ماده‌ای شبیه به اسید روی مدیر پاساژ کرده است و توسط مردم دستگیر شده بود.

صبح دیروز وقتی متهم روبه‌روی بازپرس احمد بیگی قرار گرفت، گفت: 3 سال پیش این مرد من را برای خوردن آبمیوه به دفتر کارش دعوت کرد، بعد از خوردن آبمیوه بی‌هوش شدم وقتی که به حال خودم آمدم متوجه شدم داخل گوشم مثل ژله یا کرم مانند چرب شده است.

اول شک کردم، اما اهمیت ندادم تا اینکه متوجه شدم وی داخل گوشم دستگاه کار گذاشته است.

چندین بار پیش پزشک رفتم که بعد از آزمایش گفتند مشکلی ندارم.

اما از طریق این دستگاه مرتب من را تهدید می‌کند، تمام حرکاتم را کنترل و همه حرف‌هایم را می‌شنود و خواب را از من گرفته است.

بعد از ادعاهای این مرد باربر وی با صدور قرار بازداشت موقت به اداره 16 آگاهی تحویل داده شد و از آنجایی که احتمال می‌رفت وی از نظر روانی مشکل داشته باشد به پزشکی قانونی معرفی شد.

*********

گفت‌وگو با مرد اسیدپاش

 

   اسم و چند ساله هستی؟

داریوش و 40 سال دارم.

 

  چند سال در بازار کار می‌کنی؟

11 سال پیش به همراه همسرم به تهران آمدم که از همان ابتدا به عنوان نگهبان در پاساژ کار می‌کردم و بعد از چند سال به عنوان چرخی وارد بازار شدم.

 

   درآمدت چه قدر بود؟

روزی 50 الی 60 هزار تومان در می‌آوردم.

 

  مردی که رویش اسیدپاشی کردی از کجا می‌شناختی؟

مدیر پاساژی که در آن با چرخ کار می‌کردم بود و یک تولیدی جوراب هم دارد.

 

 چرا اقدام به اسیدپاشی کردی؟

 این مرد 3 سال پیش بعد از خوردن آبمیوه داخل گوش من دستگاه کار گذاشت که تمام کارها و حرف‌های من را کنترل می‌کند به هر کسی هم می‌گفتم مرا مسخره می‌کرد. یک دفعه با دیدن ظرف اسید تصمیم به این کار گرفتم.

 

  سابقه کیفری داری؟

سال 89 به خاطر تریاک دستگیر شدم که تا سال 91 داخل زندان بودم. سابقه دیگری ندارم. در کل 16 ماه سابقه زندان دارم.

 

    اعتیاد به چی داری؟

تریاک و سیگار مصرف می‌کنم.

 

   شیشه می‌کشی؟

نه تا حالا شیشه مصرف نکرده ام.

 

  روز حادثه چه شد؟

 صبح حادثه قضیه را برای یکی از دوستانم تعریف کردم که او خندید و باز من را مسخره کرد و گفت: تو دیوانه‌ای، دکترها هم که گفتند مشکلی نداری! خیلی ناراحت شدم، رفتم آب بخورم که دم دستشویی ظرف جوهرنمک را دیدم. برداشتم و به سمت مغازه‌اش رفتم اول شیشه مغازه را شکستم بعد ظرف جوهرنمک را پاشیدم.

 

   قبل از این هم درگیر شده بودی؟

چند بار درگیر شدم که 2 الی 3 بار هم شیشه مغازه را شکستم.